English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
There they were in all their finery. U آنجا آنها در تمام زر و زیور خود بودند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
They were all alike. U همه آنها یکی بودند.
His sculptures blend into nature as if they belonged there. U مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
The singer and his staff commandeered the entire backstage area. U خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
hazard U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazarded U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazarding U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
hazards U طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
ping U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinging U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pings U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinged U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
port U وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
inverts U معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverting U معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert U معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
coincidence function U پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
salami technique U کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
groupware U نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
unaadorned U بی زیور
trangam U زیور
parure U زیور
parure U زر و زیور
finery U زیور
freestanding U بی زیور
ornament U زیور
jollity U عیاشی زیور
manager U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
managers U برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
adorn بازر و زیور آراستن
adornments U پیراستگی زیور و پیرایه
jewel U سنگ گرانبها زیور
jewels U سنگ گرانبها زیور
trinkums U زیور الات بدلی
adornment U پیراستگی زیور و پیرایه
adorns U بازر و زیور اراستن
dandify U جلف بودن زیور زدن
finery U زر و زیور جامه پر زرق و برق کارخانه تصفیه فلزات
lost cluster U تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
that woman was in keeping U ان زن رانشانده بودند
they were filfty at the outsid U پنجاه تن بودند
we were U ایشان بودند ما بودیم
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
he was meant for a soldier U او برای سربازی در نظرگرفته بودند
they attended the king U ایشان درخدمت پادشاه بودند
Those who attended the meeting. U کسانیکه در جلسه حاضر بودند
Burglars have broken in. U دزد ها [با زور] آمده بودند تو.
at that [at that provocation] <adv.> U در آنجا
as a result <adv.> U در آنجا
consequently <adv.> U در آنجا
subsequently <adv.> U در آنجا
thereat <adv.> U در آنجا
thereupon <adv.> U در آنجا
the price was not reasonable U بهای گزافی بران گذاشته بودند
The jewels were laid out beautifully. U جواهرات رابطرز زیبایی چیده بودند
As far as I know . So far as I know. U تا آنجا که من می دانم
She did not show any interest in my problems, let alone help me. U مشکلاتم برای او [زن] بی اهمیت بودند گذشته از کمک به من.
The waves were mountain - high . U موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
The soldier had been blinded in the war . U چشم های سرباز درجنگ کور شده بودند
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. U بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند.
the room was seated for 00 U جای سدکرسی دران خانه تهیه کرده بودند
therianthropic U وابست به موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانور بودند
the boxes were nested U جعبه ها یکی در توی دیگری قرار گرفته بودند
The situation there is bad. U وضعیت در آنجا بد است.
so far as I'm concerned U تا آنجا که به من مربوط می شود
as far as I'm concerned <adv.> U تا آنجا که به من مربوط می شود
To the best of my ability. For all I am worth . As far as in my lies U تا آنجا که تیغم ببرد
According to my lights . U تا آنجا که عقلم قد می دهد
In so far as their taste would go . U تا آنجا که سلیقه شا ؟ قد می داد
Have you been there recently (lately) U تازگیها آنجا رفته ای ؟
As far as I am concerened. U تا آنجا که به من مربوط می شود
Since the day he set foot there . U از روزیکه به آنجا پا نهاد
The people wondered how the contraption worked. U مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.
reveal U نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
to be too poor to afford a telephone line بیش از اندازه تهیدست بودند که بتوانند یک خط تلفن تهیه بکنند.
reveals U نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed U نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
anti federalist U اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
Come as quickly as possible. U تا آنجا که می شود زود بیا
Nobody was there but me. U هیچکسی غیر از من آنجا نبود.
CERN U یس که www اولین آنجا اختراع شد
I happened to be there when …. U اتفاقا" من آنجا بودم وقتیکه …
It took us four days to get there . U چهار روزکشید تا آنجا رسیدیم
Left out of one place and driven away from another. <proverb> U از آنجا مانده از اینجا رانده .
I wI'll get there somehow. U یکجوری خودم را آنجا می رسانم
self- U حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
minuteman U داوطلبانی که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند
factory U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
Not that I remember . U تا آنجا که من یاددارم خیر ( اینطور نبوده )
lover's lane <idiom> U جای دنجی که عشاق به آنجا می روند
factories U ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
We were there just to make up numbers. U ما آنجا فقط سیاهی لشگه بودیم
If it ( ever ) comes to that . U اگر چنانچه کا ربه آنجا بکشد
It is improper to go there uninvited. U ناخوانده رفتن با آنجا صحیح نیست
Can I get there on foot? U آیا میتوانم تا آنجا پیاده بروم؟
to let it get to that point U اجازه دادن که به آنجا [موقعیتی] برسد
to turn around U برگشتن [به جایی که از آنجا آمده اند]
to turn back U برگشتن [به جایی که از آنجا آمده اند]
He has always lived there. U او همیشه آنجا زندگی کرده است.
blast U آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
blasts U آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions. U زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
eyestrings U ضمائم چشمی که سابقا معتقد بودند هنگام کوری ومرگ از هم گسیخته می گردد
almonry U [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
Nothing has changed there. U آنجا هیچ چیز تغییر نکرده است.
fall back U شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند
Hotel accommodation is rather expensive there. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
Nothing on earth will induce him to go there again. اگر کلاهش هم آنجا بیافتد دیگر پا نمی گذارد.
You can't get there other than by foot. U به جز پیاده جوری دیگر نمی شود به آنجا رفت.
nutant U سرازیر اویخته زیور اویخته
Millions saw the apple fall, but Newton was the one who asked why? U میلیون ها نفر به زمین افتادن سیب را دیده بودند اما فقط نیوتون پرسید چرا؟
physiocrats U اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
puritans U فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritan U فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> U هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
window U فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
switching U نقط های در شبکه ارتباطی که پیام از خط وط و مدارهای مختلف در آنجا تنظیم می شوند
stopping U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stopped U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
stop U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
main U مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
trap U نقط ه توقف انتخابی که اجرا برنامه در آنجا متوقف میشود وثباتها بررسی می شوند
stops U نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
asynchronous U ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
to lock somebody [yourself] out [of something] U در را روی [خود] کسی قفل کردن [و دیگر نتوانند داخل شوند چونکه کلید در آنجا فراموش شده]
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
on their part <adv.> U از طرف آنها
themselves [for their part] <adv.> U از طرف آنها
for their part <adv.> U از طرف آنها
voices U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voice U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voicing U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama U تمام نما اینه تمام نما
panoramas U تمام نما اینه تمام نما
to make every effort U تک و پوی زدن [به هر دری زدن] تا آنجا که امکان پذیر باشد
monrovia powers U اتحادیهای سست بنیان متشکل از 91کشور افریقایی که اولین باردر سال 1691 طی کنفرانسی که نمایندگان این کشورها درمونروویا واقع در لیبریاتشکیل داده بودند وجود پیداکرد
channel U یچ کردن بین آنها
channeling U یچ کردن بین آنها
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
channelled U یچ کردن بین آنها
channels U یچ کردن بین آنها
Send them in two at a time . U آنها رادو تا دوتابفرست تو
in such a way as to enable them U به طوری که آنها بتوانند
I need them tonight. من آنها را امشب میخواهم.
Ask each and every one of them . U ازیک یک آنها بپرسید
I need them today. من آنها را امروز میخواهم.
channeled U یچ کردن بین آنها
rules U وعملیات روی آنها
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
stations U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
stationed U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
description U لیست داده ها و خصوصیات آنها
They held me culpable for the accident. U آنها من را مقصر آن پیشامد دانستند.
keep these separate from those. U اینها را از آنها جدا نگاهدار
They gave me permission by way of an exception ... U آنها به من استثنأ اجازه دادند ...
BCC U و لیست آنها را نشان نمیدهد
They cannot hold a candle to him . U سگش می ارزد بهمه آنها
When will they be ready? U چه وقت آنها حاضر میشود؟
I need them before friday. من آنها را قبل از جمعه میخواهم.
descriptions U لیست داده ها و خصوصیات آنها
They became estranged . They fell out . U میانه آنها بهم خورد
logical U مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
edict of emancipation U فرمانی که به تاریخ سوم مارس 1681 به وسیله الکساندر دوم امپراطور روسیه صادر و به موجب ان به "سرفها" یعنی ثلث جمعیت روسیه که فاقدازادی واقعی بودند
Their names are as follows . U اسامی آنها بقرار زیر است
They were all either kI'lled ou taken prisoners . U همگی آنها کشته یا گرفتا رشدند
catalogue U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloging U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
microcomputing U مربوط به ریز کامپیوتر و استفاده آنها
catalogued U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogues U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloguing U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
list U لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
cataloged U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
catalogs U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
double vault U [دو طاق با فضای خالی بین آنها]
downsize U که در آنها ایستگاههای کاری هوشمند هستند.
schematic U نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
Bantu U وابسته به مردم بانتو و زبانها و فرهنگهای آنها
chronological order U ترتیب رکوردها و فایل ها با توجه به تاریخ آنها
I cant see much difference in them. U فرق زیادی بین آنها نمی بینم
hash U لیست ورودی ها طبق شماره hash آنها
Nothing was said between them. U هیچ کلمه ای بین آنها رد و بدل نشد.
They are openly seeking his being sacked. U آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com