Perdic | آزمون داستان سازی مصور | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	make a picture story test	آزمون داستان سازی مصور

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cartoon U	تصویر مضحک داستان مصور
	cartoons U	تصویر مضحک داستان مصور
	this story is improbable U	این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
	pictorial U	مصور
	illustrated U	مصور
	projection of a point U	خط مصور
	painted U	مصور
	rebus U	معمای مصور
	inwrought U	مخمر مصور
	graphic U	مقیاس مصور
	imagery U	نمایش مصور
	grangerize U	مصور کردن
	graphic scale U	مقیاس مصور
	illustrative digram U	دیاگرام مصور
	tests U	آزمون ها
	trials U	آزمون ها
	examination U	آزمون
	quiz [American] U	آزمون
	trial U	آزمون
	examinations U	آزمون ها
	test U	آزمون
	illustrating U	مصور کردن اراستن
	pastellist U	مصور نقاشیهای مدادی
	illustrate U	مصور کردن اراستن
	illustrates U	مصور کردن اراستن
	litmus tests U	آزمون نمایانگر
	litmus tests U	آزمون تورنسل
	litmus test U	آزمون نهادنما
	litmus test U	آزمون نمایانگر
	a posteriori U	آزمون مدارانه
	litmus test U	آزمون تورنسل
	litmus tests U	آزمون نهادنما
	ability test	آزمون توانایی
	achievement test	آزمون پیشرفت
	accuracy test	آزمون دقت
	quizmasters U	آزمون گردان
	quizmaster U	آزمون گردان
	acceptance test	آزمون پذیرش
	tabloids U	روزنامه نیم قطع و مصور
	rebus U	نشاندادن واژه ها بصورت مصور
	tabloid U	روزنامه نیم قطع و مصور
	peabody picture vocabulary test U	ازمون واژگان مصور پی بادی
	achievement battery	مجموعه آزمون پیشرفت
	mac quarrie test for mechanical ability	آزمون توانایی فنی مک کواری
	animalist U	مصور حیوانات معتقد به حیوان صفتی انسان
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	quizmasters U	گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
	seashore musical ability tests	آزمون های استعداد موسیقی سیشور
	otis lennon mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
	terman group test of mental ability	آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
	school and college ability test	آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
	quizmaster U	گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
	acid test	آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی
	to pass your driver's license test at the first attempt U	آزمون گواهینامه رانندگی را بار اول قبول شدن
	O levels U	آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
	O level U	آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
	otis quick scoring mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	marchen U	داستان
	apologue U	داستان
	anecdotage U	داستان
	conte U	داستان
	novella U	داستان
	tales U	داستان
	fable U	داستان
	tale U	داستان
	fables U	داستان
	story U	داستان
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	to invent stories U	داستان ساختن
	novelet U	داستان کوتاه
	to spin yarns U	داستان ساختن
	parable U	داستان اخلاقی
	decameron U	داستان نامه
	fiction U	داستان اختراع
	fictions U	داستان اختراع
	storybook U	داستان نامه
	make-up U	داستان ساختگی
	hero U	پهلوان داستان
	heroes U	پهلوان داستان
	in a narrative style U	بسبک داستان
	hermitically U	هلوان داستان
	fairy tales U	داستان جن و پری
	storybook U	کتاب داستان
	fairy tale U	داستان جن و پری
	fictionist U	داستان نویس
	flashbacks U	بازگوی داستان
	epitasis U	حداعلای داستان
	parables U	داستان اخلاقی
	short story	داستان کوتاه
	narration U	داستان داستانسرایی
	whodunit U	داستان پلیسی
	novelettes U	داستان کوتاه
	whodunits U	داستان پلیسی
	episodes U	داستان فرعی
	whodunnits U	داستان پلیسی
	episode U	داستان فرعی
	flashback U	بازگوی داستان
	short stories U	داستان کوتاه
	novelette U	داستان کوتاه
	novel U	کتاب داستان
	an interesting story U	داستان با مزه
	an iliad of woes U	داستان بدبختبی
	narratives U	داستان داستانسرایی
	novels U	کتاب داستان
	storytellers U	داستان سرا
	narrative U	داستان داستانسرایی
	catastrophes U	عاقبت داستان
	underplot U	داستان فرعی
	narrators U	گوینده داستان
	storyteller U	داستان سرا
	conte U	داستان کوتاه
	catastrophe U	عاقبت داستان
	narrator U	گوینده داستان
	fictionalize U	بصورت داستان دراوردن
	novelize U	بشکل داستان در اوردن
	fictionalize U	داستان سرایی کردن
	donnee U	موضوع داستان یا درام
	personage U	شخصیت بازیگران داستان
	story recall test U	ازمون یاداوری داستان
	ruise U	شایعات داستان ساختگی
	serialist U	داستان نویس سریال
	fairy tales U	داستان باور نکردنی
	cliff-hanger U	مطلب یا داستان جالب
	fictionalizing U	داستان سرایی کردن
	fictionalizing U	بصورت داستان دراوردن
	fictionalizes U	داستان سرایی کردن
	fictionalizes U	بصورت داستان دراوردن
	cliff-hangers U	مطلب یا داستان جالب
	fictionalized U	داستان سرایی کردن
	fairy tale U	داستان باور نکردنی
	cliff hanger U	مطلب یا داستان جالب
	personages U	شخصیت بازیگران داستان
	novelistic U	وابسته به داستان و رمان
	invention of a false story U	جعل داستان دروغی
	fictionalised U	بصورت داستان دراوردن
	sob stories U	داستان گریه اور
	sob story U	داستان گریه اور
	story U	اشکوب داستان گفتن
	anecdotal evidence U	شواهد داستان گونه
	catastrophical U	مربوط به عاقبت داستان
	That's not so! U	داستان اینطوری نیست!
	fictionize U	بصورت داستان دراوردن
	fictionalised U	داستان سرایی کردن
	fictionalized U	بصورت داستان دراوردن
	fictionalising U	داستان سرایی کردن
	story U	بصورت داستان در اوردن
	fictionalising U	بصورت داستان دراوردن
	fictionalises U	داستان سرایی کردن
	science fiction U	داستان تخیلی علمی
	fictionize U	داستان سرایی کردن
	fictionalises U	بصورت داستان دراوردن
	sob story <idiom> U	داستان اشک آور
	romance U	کتاب رمان داستان عاشقانه
	What's behind all this? U	معنی این داستان چه است؟
	yarns U	الیاف داستان افسانه امیز
	romances U	کتاب رمان داستان عاشقانه
	heroine U	زنی که قهرمان داستان باشد
	heroines U	زنی که قهرمان داستان باشد
	heroically U	زنی که قهرمان داستان باشد
	iliad U	داستان حماسی منسوب به هومر
	character U	شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
	characters U	شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
	The scene of the nover is laid in scotland. U	صحنه داستان دراسکاتلند است
	to be back to square one <idiom> U	دوباره به اول داستان رسیدن
	lay U	تخم گذاردن داستان منظوم
	tracts U	داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
	tract U	داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
	make up U	ساختمان یاحالت داستان ساختگی
	pastorale U	شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
	lays U	تخم گذاردن داستان منظوم
	yarn U	الیاف داستان افسانه امیز
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	this play does not stage well U	این داستان خوب در نمایش در نمیاید
	That story is as old as the hills. U	داستان خیلی طول و دراز است.
	cycle U	سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
	cycled U	سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
	The whole story was faked up . U	تمام داستان قلابی وساختگه بود
	cock-and-bull story U	داستان جعلی برای تعریف ازخود
	cycles U	سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
	The moral of the story is that … U	نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
	Her sad story moved us to tears. U	داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
	cock-and-bull stories U	داستان جعلی برای تعریف ازخود
	folktale U	افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
	cock and bull story U	داستان جعلی برای تعریف ازخود
	skald U	شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
	That's another story. U	این داستان [قضیه] دیگری است.
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	subplot U	داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
	The moral point of this story is that… U	مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...