English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
beading U آراستن لباس با دانههای مروارید
beadings U آراستن لباس با دانههای مروارید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pearl U مروارید [طرح این سنگ قیمتی در فرش های چینی بکار رفته و یک نوع آن بنام مروارید شعله ور معروف می باشد.]
nacre U صدف مروارید مروارید
to dress [put on your clothes or particular clothes] U لباس پوشیدن [لباس مهمانی یا لباس ویژه] [اصطلاح رسمی]
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
realign U آراستن
realigns U آراستن
realigning U آراستن
realigned U آراستن
hang out U پهن کردن لباس [روی بند لباس]
fleuron U [آراستن ساختمان با گل]
to lop a tree U درختی را آراستن
to prune a tree U درختی را آراستن
to equip something U چیزی را آراستن
adorn بازر و زیور آراستن
life jacket U لباس نجات لباس چوب پنبهای
oaten U مرکب از دانههای جو
nissl granules U دانههای نیسل
rice U دانههای برنج
storage granules U دانههای اندوزش
measles U دانههای سرخک
prayer beads U دانههای تسبیح
spruce up <idiom> U مجددا آراستن ،تمیز کردن
globular seeds U دانههای گوی سان
catenary U چون دانههای زنجیر
chromogen U دانههای رنگی گیاهان
moniliform U مثل دانههای تسبیح
granular U دارای دانههای ریز
bead U دانههای حاصل ازجوشکاری
beads U دانههای حاصل ازجوشکاری
to pulp coffee beans U دانههای قهوه را مغز کن
pruinose U پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
to be groomed in all finery U با جامه رسمی جشن کاملا آراستن
pearl U مروارید
nugget U مروارید
gowan U گل مروارید
nuggets U مروارید
pearl U اب مروارید
pearl powder or white U اب مروارید
gut opaca U اب مروارید
margarite U مروارید
snow berry U گل مروارید
margarite U گل مروارید
daisy U گل مروارید
cataract U اب مروارید
daisies U گل مروارید
cataracts U اب مروارید
pearl diver U مروارید
granular snow U برف سفت با دانههای درشت
superfine U دارای دانههای خیلی ریز
globe daisy U یکجورگل مروارید
pearl fishery U صید مروارید
pearl fisher U صیاد مروارید
cultured pearl U مروارید پرورشی
pearliness U مروارید نمایی
cultured pearls U مروارید مصنوعی
mother of pearl U صدف مروارید
mother-of-pearl U صدف مروارید
pearl oyster U صدف مروارید
perlitic U وابسته به مروارید
cultured pearls U مروارید پرورشی
pearlized U مروارید نما
pearly U مروارید وار
pearler U مروارید گیر
cultured pearl U مروارید مصنوعی
haricots U دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
haricot U دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
catenate U چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
velvet powdered with pearls U مخمل مروارید نشان
impearl U بشکل مروارید در اوردن
venetian pearl U مروارید ساختگی توپر
bdellium U مقل ارزق مروارید
hominy grits U ذرت پوست کنده با دانههای متحد الشکل
pulper U اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
encarpus U [در معماری کلاسیک آراستن تمثیل ها بوسیله هلال گل، میوه و برگ]
pearly teeth U دندان هایی چون مروارید
moonstone U یکجور سنگ مروارید نما
blizzards U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
granulation U شکل و اندازه دانههای خرج نوع حبه باروت
needle bath U شستشو در زیر ابی که با دانههای خیلی ریز بر تن میریزد
blizzard U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
embriodery U [آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
perlite U نوعی شیشه اتشفشانی سنگ مروارید
pebrine U یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
wed thickness U حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
seed pearl U مروارید کوچک وبی قاعده رنگ کمرنگ مایل بخاکستری
regression rate U سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
accessory objects U لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
slivers U دانههای خرج نیم سوخته بقایای باروت خرج
pearlies U جامه میوه فروش یا سبزی فروش دوره گرد که دکمههای مروارید دارد
granulary U دان دان دارای دانههای ریز
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
uniform U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
uniforms U لباس متحدالشکل لباس نظامی متحدالشکل
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
clobbering U لباس
bathhouse U لباس کن
nightgown U لباس شب
clobber U لباس
nightgowns U لباس شب
accouterment U لباس
costumes U لباس
costume U لباس
clobbers U لباس
frou frou U خش خش لباس
clothing U لباس
evining dress U لباس شب
rosettes U گل لباس
bibandtucker U لباس
acoutrement U لباس
accouterments U لباس
outwall U لباس تن
out fit U لباس
rosette U گل لباس
dressings U لباس
dressing U لباس
clobbered U لباس
flannels U لباس
vestment U لباس
vesture U لباس
garb U لباس
attire U لباس
costume U لباس
flannel U لباس
donkey jacket U لباس
costumes U لباس ها
untented U بی لباس
oilskins U لباس ضد اب
exposure suit U لباس محافظ
braw U جوش لباس
battle dress U لباس ضدگلوله
driss uniform U لباس رسمی
dreadnought U لباس بارانی
disguisedly U با لباس مبدل
clothier U لباس فروش
dress suit U لباس رسمی شب
clothes tree U چنگک لباس
dressed in white U لباس سفیدپوشیده
garderobe U اشکاف لباس
asbestos kit U لباس نسوز
antiblackout suit U لباس ضد فشار اب
electronic tag U لباس ردیاب
costumes U لباس محلی
tether U لباس ردیاب
costume U لباس محلی
silk U لباس ابریشمی
tuxedos U لباس رسمی
tuxedo U لباس رسمی
ankle bracelet U لباس ردیاب
skirt U دامن لباس
skirted U دامن لباس
academicals U لباس دانشگاهی
academic costume U لباس دانشگاهی
zippers U زیب لباس
zipper U زیب لباس
knitwear U لباس کشباف
ankle monitor U لباس ردیاب
skirts U دامن لباس
wet suits U لباس غواصی
ski suit U لباس اسکی
uniform of the day U لباس فصل
vestment U لباس رسمی
water suit U لباس ضد فشار اب
wearer U پوشنده لباس
woolie U لباس پشمی
survival suit U لباس نجات
pajama U لباس خواب
wooly U لباس پشمی
slack suit U لباس راحتی
night robe U لباس خواب
menswear U لباس مردانه
neckline U گردن لباس
playsuit U لباس ورزش
underclothing U لباس زیر
slopwork U لباس دوخته
robe de chambre U لباس خانه
smoking jacket U لباس اسموکینگ
rainwear U لباس بارانی
the long robe U لباس قضائی
to a onself U لباس زیباپوشیدن
to dress up U لباس پوشیدن
toggery U لباس فروشی
tou book U لباس تکواندو
tunicle U لباس کوتاه
tux U لباس رسمی
print dress U لباس چیتی
necklines U گردن لباس
spacesuit U لباس فضایی
gratuitous issue U لباس پیشکش
put on <idiom> U لباس پوشیدن
gaberdine U لباس پوشش
haute couturer U طراح لباس
flight gear U لباس پرواز
flashproof U لباس ضد شعله
finical U خوش لباس
fearnought suit U لباس نسوز
Full dress. Formal dress. U لباس رسمی
Clinging clothes. Tight-fitting dress. U لباس چسب تن
spacesuits U لباس فضایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com