English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aegicrane U آذین برجسته سر
aegicranium U آذین برجسته سر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alto-rilievo U [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossing U طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش]
chimney-piece U آذین شومینه
honeysuckle U آذین پیچی شکل
altar-facing U آذین پیش مهرابی
astragulum Lesbium U آذین با ابزار دانه تسبیحی
linenfold U [پارچه های کتانی برای آذین قاب]
anthemion U [آذین با شکل های پر شاخ و برگ پیچکی]
saliency U نکته برجسته موضوع برجسته
embossment U نقوش برجسته برجسته کاری
salience U نکته برجسته موضوع برجسته
bas relif U حجاری ونقوش برجسته برجسته
supereminent U برجسته فوق العاده برجسته
stereoscope U جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
stereograph U نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
repousse U برجسته نمایاحکاکی برجسته
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
Greek key U [آذین های پیچ در پیچ]
illustrated U برجسته
distinguished U برجسته
relief emboss U برجسته
crowned U برجسته
raised U برجسته
rilievo U برجسته
starring U برجسته
outstandingly U برجسته
stereometric U برجسته
stereometric U خط برجسته
ridged U برجسته
staring U برجسته
outstanding U برجسته
eminent U برجسته
noted U برجسته
dominant U برجسته
illustrous U برجسته
in relief U برجسته
kenspeckle U برجسته
laureate U برجسته
masterwork U برجسته
of d. U برجسته
pre eminent U برجسته
prosilient U برجسته
relievo U برجسته
convex U برجسته
illustrious U برجسته
primes U برجسته
cordon bleu U برجسته
mainline U برجسته
mainlines U برجسته
mainlining U برجسته
predominant U برجسته
par excellence U برجسته
striking U برجسته
strikingly U برجسته
pre-eminent U برجسته
overriding U برجسته
mainlined U برجسته
torose U برجسته
salient U برجسته
prominent U برجسته
conspicuous U برجسته
prime U برجسته
primed U برجسته
emboss U برجسته کردن
drop shadow U سایه برجسته
basso relief U برجسته کوتاه
fash butt welding U جوش برجسته
front face U سطح برجسته
stereoscopic U برجسته بین
bas relif U نقش کم برجسته
embossed U برجسته شده
half relief U نیم برجسته
mezzo relief U نیم برجسته
bas relif U نقوش برجسته
anaglyph U تزئینات برجسته
anaglyph U حجاری برجسته
alto relievo U برجسته بلند
embossed alphabet U الفبای برجسته
acrography U گچ کاری برجسته
contour map U نقشه برجسته
bas-relief U برجسته کاری
high relief U نقوش برجسته
exaggerated stereoscopy U برجسته بین
egregious U برجسته نمایان
affigy U تصویر برجسته
illustriously U برجسته وار
to create an image for oneself as somebody U برجسته شدن
stereoscopic U برجسته بینی
relievo U برجسته کاری
topographic map U نقشه برجسته
to stand out U برجسته بودن
saleint U برجسته چشمگیر
saleintiant U برجسته چشمگیر
to put forward U برجسته نمودارکردن
to make one's mark U برجسته شدن
salient pole U قطب برجسته
signalize U برجسته کردن
signally U بطور برجسته
smatt U برجسته زیرکانه
stand out U برجسته بودن
stand out U برجسته عالی
relief map U نقشه برجسته
relief emboss U نقشه برجسته
tyupical U نوبهای برجسته
in relief U بطور برجسته
eminently U بطور برجسته
laureatel U شاعر برجسته
magnific U معروف برجسته
raised figure طرح برجسته
mezzo rillievo U نیم برجسته
notbility U شخص برجسته
palmy U برجسته کامیاب
piece de resistance U فقره برجسته
projection welding U جوش برجسته
stucco relief U گچبریهای برجسته
cordon bleu U آدم برجسته
raised shoulder U شانه برجسته
stereoscopics U برجسته نمایی
bas-relief U نقش کم برجسته
effigies U تصویر برجسته
milestones U مرحله برجسته
feat U کار برجسته
premier U هنرپیشه برجسته
effigy U تصویر برجسته
bas relief U برجسته کوتاه
poet laureate U شاعر برجسته
predominantly U بطور برجسته
distinguished U برجسته مهم
premiers U هنرپیشه برجسته
milestone U مرحله برجسته
bas relief U نقش کم برجسته
contour U نقشه برجسته
bas-relief U برجسته کوتاه
bas-reliefs U نقش کم برجسته
leading U عمده برجسته
premiere U هنرپیشه برجسته
premiered U هنرپیشه برجسته
premieres U هنرپیشه برجسته
premiering U هنرپیشه برجسته
bas-reliefs U برجسته کوتاه
humdinger U تفوق برجسته
humdingers U تفوق برجسته
personage U شخص برجسته
personages U شخص برجسته
swelled U برجسته شیک
projects U برجسته بودن
swell U برجسته شیک
bosses U ارباب برجسته
projected U برجسته بودن
bossed U ارباب برجسته
bossing U ارباب برجسته
project U برجسته بودن
relief U برجسته کاری
topography U برجسته نگاری
swells U برجسته شیک
boss U ارباب برجسته
feats U کار برجسته
relief U حجاری برجسته
bigger U ستبر ادم برجسته
big U ستبر ادم برجسته
narrative relief U نقش برجسته توصیفی
narrative relief U نقش برجسته روایتی
snarled U بغرنجی برجسته کردن
snarl U بغرنجی برجسته کردن
oner U شخص یا چیز برجسته
bank U قسمت برجسته سر پیچ
goffer U مجعدکردن برجسته کردن
biggest U ستبر ادم برجسته
to bring out in relief U برجسته یا روشن کردن
snarling U بغرنجی برجسته کردن
banks U قسمت برجسته سر پیچ
stereoscopy U سیستم برجسته بینی
raised type U حروف برجسته برای
to stand out in relief U برجسته یا روشن بودن
stereoscopic pair U زوج برجسته بینی
stereoscope U دستگاه برجسته بین
stereometric U وابسته بترسیمات برجسته
snarls U بغرنجی برجسته کردن
perspective spatial model U مدل برجسته بینی
person of f. U شخص برجسته یا با نفوذ
vectograph U عکس برجسته بینی
papillary lines U خطهای برجسته انگشتها
brocade U پارچه ابریشمی گل برجسته
relief map U نقشه برجسته نما
illustriously U بطور برجسته مشهورانه
embossing die U حدیده برجسته کاری
markedly U بطور برجسته یا محسوس
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
bosomed U دارای سینه برجسته
distinguished unit citation U نشان یکان برجسته
convex fillet weld U جوش نواری برجسته
bosomy U دارای پستان برجسته
bold faced type U حروف سیاه برجسته
blebby U برجسته یاحباب دار
bell-cast U [لبه ی برجسته بام]
landmark U واقعه برجسته راهنما
landmarks U واقعه برجسته راهنما
distinguished rug U قالی با ارزش و برجسته
high relief U نقش تمام برجسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com