English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
live wire U آدم پر حرارت و با پشتکار
live wires U آدم پر حرارت و با پشتکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exothermic U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal U حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
assiduity U پشتکار
perseverance U پشتکار
perseveringly U با پشتکار
pyrolysis U تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
diligent <adj.> U دارای پشتکار
unremitting U پشتکار دار
assiduous <adj.> U دارای پشتکار
hardworking <adj.> U دارای پشتکار
industrious <adj.> U دارای پشتکار
assiduously U با پشتکار یا ملازمت
assiduous U دارای پشتکار
sedulous <adj.> U دارای پشتکار
studious <adj.> U دارای پشتکار
keep at something U پشتکار نشان دادن
ardor U حرارت
adust U با حرارت
fires U حرارت
fervidity U حرارت
fervidness U حرارت
verve U حرارت
ardour U حرارت
warms U با حرارت
fired U حرارت
fire U حرارت
enthrusiasm U حرارت
warm U با حرارت
warmed U با حرارت
warmest U با حرارت
clammy U بی حرارت
mettlesome U با حرارت
temperature U حرارت
heat U حرارت
pyogenic U حرارت زا
hotness U حرارت
heats U حرارت
temperatures U حرارت
warmth U حرارت
vehemence U حرارت
calorification U تولید حرارت
interchange of heat U تبادل حرارت
calefactory U حرارت بخش
transformation of heat U تبادل حرارت
low heat cement U سیمان کم حرارت
ardency U شور و حرارت
heat absorption U جذب حرارت
actinometre U حرارت سنج
actinometer U حرارت سنج
calorimeter U حرارت سنج
thermotherapy U حرارت درمانی
heat economy U اقتصاد حرارت
expansion heat U حرارت انبساط
heat exchange U تبادل حرارت
heat of hydration U حرارت ئیدراسیون
heat transfer U انتقال حرارت
heat conductor U هادی حرارت
heat expansion U انبساط حرارت
enthalpy U حرارت فعال
thermophysics U فیزیک حرارت
heat unit U واحد حرارت
impressment U جدیت حرارت
thermoregulation U تنظیم حرارت
strenuousness U حرارت و اصرار
impetuosity U تندی حرارت
heat drop U افت حرارت
gradients U افت حرارت
temperatures U درجه حرارت
fervently U از روی حرارت
energetically U از روی حرارت
ginger U تندی حرارت
steamy U پر حرارت پر بخار
steamiest U پر حرارت پر بخار
steamier U پر حرارت پر بخار
initiative U شوق و حرارت
initiatives U شوق و حرارت
heat U حرارت دادن
heats U حرارت دادن
heats U گرما حرارت
gradient U افت حرارت
zeal U ذوق حرارت
temperature U درجه حرارت
heat U گرما حرارت
thermometer U حرارت سنج
central heating U حرارت مرکزی
thermometers U حرارت سنج
pre heat U حرارت دادن مقدماتی
burners U تولیدکننده حرارت در بالن
temperature U درجه حرارت دما
operating temperature U درجه حرارت کار
forced convection U تبادل حرارت اجباری
burner U تولیدکننده حرارت در بالن
intermediate temperature U درجه حرارت میانی
sunbaked U حرارت افتاب دیده
reducer U کم کننده شعله یا حرارت
intermediate temperature U درجه حرارت متوسط
temperatures U درجه حرارت دما
isothermal U نقاط هم حرارت اب دریا
isothermal layer U سطوح هم حرارت اب دریا
ignition temperature U درجه حرارت احتراق
steam heating U ایجاد حرارت با بخار
hyperpyrexia U درجه حرارت بالاتر از صد
internal temperature U درجه حرارت داخلی
maximum temperature U درجه حرارت حداکثر
low temperature U درجه حرارت پایین
heat conductivity U قابلیت هدایت حرارت
heat affected zone U منطقه حرارت دیده
thermoregulator U دستگاه تنظیم حرارت
thermoregulatory U وابسته تنظیم حرارت
critical temperature U درجه حرارت بحرانی
thermostable U باثبات در اثر حرارت
central heating system U دستگاه حرارت مرکزی
to steam ahead or away U با حرارت کار کردن
enthusiasm U هواخواهی با حرارت شوروذوق
enthusiasms U هواخواهی با حرارت شوروذوق
final temperature U درجه حرارت نهایی
thermostat U نافم درجه حرارت
thermostats U تنظیم کننده حرارت
thermostats U نافم درجه حرارت
preheats U قبلا حرارت دادن
diathermy U معالجه بوسیله حرارت
thermolysis U تحلیل حرارت بدن
tempering temperature U درجه حرارت بازپخت
thermostat U تنظیم کننده حرارت
thermal exposure U میزان جذب حرارت
thermal resolution U حداقل اختلاف حرارت
filament temperature U درجه حرارت فیلامان
ambient temperature U درجه حرارت محیطی
thermal resolution U حداقل سنجش حرارت
Fahrenheit U درجه حرارت فارنهایت
preheated U قبلا حرارت دادن
fervidly U از روی حرارت و غیرت
heatedly U از روی هیجان یا حرارت
preheat U قبلا حرارت دادن
thermal exposure U در معرض حرارت قرار گرفتن
psychrophilic U رشدکننده در درجه حرارت کم سرمازی
thermolabile U بی ثبات یا ناپایدار درمقابل حرارت
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
vulcanization U تحت تاثیر حرارت اتشفشانی
pyrometallurgy U استخراج فلزات در اثر حرارت
radiant exposure U پخش حرارت یا انرژی حرارتی
telethermoscope U حرارت سنج از مسافات دور
muffle furnace U کوره با حرارت غیر مستقیم
heat rash U عرق جوش حرارت سوزان
radiant U دستگاه پخش کننده حرارت
geothermal U وابسته به حرارت مرکزی زمین
hypothermal U وابسته به تقلیل درجه حرارت
internal temperature rise U افزایش درجه حرارت داخلی
stenothermy U کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
geothermic U وابسته به حرارت مرکزی زمین
high temperature alloy U الیاژ درجه حرارت بالا
maximum surface temperature U درجه حرارت سطحی حداکثر
magnetic transition temperature U درجه حرارت تبدیل مغناطیسی
maximum safe temperature U درجه حرارت مجاز حداکثر
thermotaxis U تنظیم خودبخود حرارت در بدن دماواکنش
thermocoagulation U دلمه شدن نسوج در اثر حرارت
declaiming U با حرارت علیه کسی صحبت کردن
seize U گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
declaims U با حرارت علیه کسی صحبت کردن
daily range of soil temperature U دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
thermonuclear U وابسته بدرجه حرارت هسته اتمی
anneal U حرارت زیاد دادن و بعد سردکردن
thermojet U نیروی جت حاصله از حرارت موتور جت حرارتی
heat setting U ثابت شدن درجه حرارت در رنگرزی
thermosetting U قابل سفت شدن در مقابل حرارت
termograph U دستگاهی که حرارت روزانه را ثبت میکند
declaimed U با حرارت علیه کسی صحبت کردن
pyrocondensation U تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
Thermos U قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
Thermoses U قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
pyrolyze U در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
isotherm follower U دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
thermoplastic U قابل ارتجاع یا نرمش پذیردراثر حرارت
phosphate esters U مایعات هیدرولیکی مقاوم در برابراتش و حرارت
bound barrel U لولهای که در اثر حرارت تاب برداشته
seized U گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
seizes U گیرکردن پیستون بعلت حرارت زیاد
declaim U با حرارت علیه کسی صحبت کردن
volcanize U تحت تاثیر حرارت اتشفشانی قرار دادن
burn in U حرارت دادن واکس برای مالیدن به کف اسکی
advection U حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
thermostat U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
reefer U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefers U خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
thermostats U تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
flameout U قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن
diapositive U تولید حرارت توسط جریانهای با فرکانس زیاد
thermoplasticity U قابلت ارتجاع یا نرمش پذیری در مقابل حرارت
humiture U اندازه گیری درجه حرارت ورطوبت هوا
temperature gradient U تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
vulcanization U حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
recalescence U پس دادن حرارت فلزدر اثر سرد شدن
pyrometer U وسیله سنجش درجه حرارت هوا در بالن
maximum permissible temperature rise U حداکثر مقدار افزایش درجه حرارت مجاز
pyroelectricity U ایجاد قطب الکتریکی در بلورهابوسیله تغییر حرارت
decalescence U کم شدن حرارت فلز هنگام تغییر و تبدیل ان در کوره
copper smelting U استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
pyrolyze U تحت عمل تجزیه شیمیایی در اثر حرارت قراردادن
cryogenic liquid U گاز مایع شده در درجه حرارت خیلی پایین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com