English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
He is a warn blooded person. U آدم خون گرمی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fervour U گرمی
trust U اطمینان پشت گرمی
trust U پشت گرمی داشتن به
trusted U اطمینان پشت گرمی
trusted U پشت گرمی داشتن به
trusts U اطمینان پشت گرمی
trusts U پشت گرمی داشتن به
warmth U گرمی
mettle U گرمی غیرت
rut U گرمی
ruts U گرمی
reliance U دل گرمی
heat U گرمی
heats U گرمی
prickly heat U گرمی دانه
sales talk U مذاکره وبازار گرمی برای فروش
ebullience U گرمی و نشاط
stew U گرمی داغی
stewed U گرمی داغی
stewing U گرمی داغی
stews U گرمی داغی
zing U گرمی
zeal U گرمی تعصب
ardour U گرمی
glow U گرمی
glowed U گرمی
glows U گرمی
cordiality U گرمی
warmly U به گرمی
lean U خم شدن پشت گرمی داشتن
leaned U خم شدن پشت گرمی داشتن
leans U خم شدن پشت گرمی داشتن
ardor U گرمی
calefacient U داروی گرم کننده گرمی ده
cambric tea U نوشابه گرمی از اب و شیر وشکر و اغلب چای
eruption of rash U درامدن گرمی دانه
fervency U گرمی
fervidity U گرمی زیاد
fervidness U گرمی زیاد
fervor U گرمی
fieriness U گرمی
gram atomic weight U وزن گرمی اتم
gram equivalent U هم ارز گرمی
gram equivalent weight U وزن گرمی هم ارز
gramme equivalent U هم ارز گرمی
horse trade U بازار گرمی وچانه زنی درمعاملات
hotness U گرمی
i rest upon your promise U پشت گرمی
milliequvalent weight U وزن هم ارز میلی گرمی
mugginess U گرمی
pyrogenic U گرمازا گرمی بخش
pyrogenous U گرمازا گرمی بخش
tepefaction U نیم گرمی
tepidity U نیم گرمی
warm up U دست گرمی بازی کردن
Chess is my pastim (hobby). U سر گرمی من شطرنج است
He has a delightful touch on the guitar . U گیتار را با پنجه گرمی می نوازد
She has a delightfully mellow voice . U صدای گرمی دارد
To be a good conversationalist . U دهان گرمی داشتن ( خوش صحبت بودن )
with open arms <idiom> U با گرمی استفاده کردن
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com