English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
be a fifth wheel <idiom> U آدم اضافی یا زاید [در گروهی از آدمها]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
undue U زاید
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
song and dance U توضیح زاید
prolixity U عبارت زاید
multipara U زنی که شیر بشیر می زاید
odd man out <idiom> U آدم [چیز] اضافه یا زاید [در گروهی از آدمها]
slush funds U پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
slush fund U پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise <proverb> U از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
defer not till tomorrow to be wise tomorrow's sun to thee may never rise U از امروز کاری به فردا ممان چه دانی که فردا چه زاید زمان
paragogic U اضافی
redundant U اضافی
supernumerary U اضافی
supplemantary U اضافی
excesses U اضافی
overflowed U اضافی
extensions U اضافی
overflows U اضافی
supplementary U اضافی
surplus U اضافی
extension U اضافی
accessional U اضافی
excess U اضافی
additional U اضافی
accessed U اضافی
access U اضافی
overflow U اضافی
floating U اضافی
surplusage U اضافی
overtime U اضافی
de trop U اضافی
relative U اضافی
accesses U اضافی
plus U اضافی
accessing U اضافی
surpluses U اضافی
unduly U اضافی
auxiliary work U کارهای اضافی
aditional service U سرویس اضافی
adscript U یادداشت اضافی
sudden death U وقت اضافی
days of grace U مهلت اضافی
an a.chapter U یک باب اضافی
boostes pump U پمپ اضافی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
adduct U ترکیب اضافی
additional score U نمره اضافی
overcharges U هزینه اضافی
overcharging U هزینه اضافی
overcharged U هزینه اضافی
overcharge U هزینه اضافی
superimposed U اتش اضافی
surtax U مالیات اضافی
sudden-death U وقت اضافی
addition record U رکورد اضافی
additional charges U اتهامات اضافی
additional charges U خرجهای اضافی
additional outlet آبگیر اضافی
end cell U پیل اضافی
surplus stock U موجودی اضافی
surplus production U تولید اضافی
surplus material U ماده اضافی
supplementary costs U هزینههای اضافی
sunk cost U هزینههای اضافی
spill water U ابهای اضافی
slip sheet U صفحه اضافی
shootoff U مسابقه اضافی
redundant equation U معادله اضافی
poundage U هزینه اضافی
surplus value U ارزش اضافی
surplus water U ابهای اضافی
additional <adj.> U مکمل اضافی
flab U گوشت اضافی
beauty sleep U خواب اضافی
the intercalary month U ماه اضافی
postiche U متن اضافی
overvoltage U ولتاژ اضافی
extra cost U هزینه اضافی
excess supply U عرضه اضافی
excess stock U مواد اضافی
excess reserves U ذخائر اضافی
excess profit U سود اضافی
excess price U قیمت اضافی
excess pressure U فشار اضافی
excess load U بار اضافی
excess length U طول اضافی
excess capacity U فرفیت اضافی
extra current U جریان اضافی
extra equipment U تجهیزات اضافی
overpayment U پرداخت اضافی
overirrigation U ابیاری اضافی
overhead costs U هزینههای اضافی
overhand knot U گره اضافی
overestimation U براورد اضافی
intercalary U اضافی افزوده
incremental cost U هزینه اضافی
extra premium U پاداش اضافی
extra time U وقت اضافی
extra period U وقت اضافی
regulating cell U پیل اضافی
surcharges U هزینه اضافی
overtime U ساعات اضافی
bonus U پرداخت اضافی
over U گذشته اضافی
padding U متن اضافی
barrage U وقت اضافی
surcharges U مالیات اضافی
barrages U وقت اضافی
surcharges U نرخ اضافی
supplementary U اضافی مکمل
surcharge U مالیات اضافی
over- U گذشته اضافی
surcharge U نرخ اضافی
overtime U وقت اضافی
bonuses U پرداخت اضافی
overloads U بار اضافی
furthered U اضافی زائد
overloaded U بار اضافی
furthers U اضافی زائد
further U اضافی زائد
surcharge U هزینه اضافی
overload U بار اضافی
extra duty U خدمت اضافی
furthering U اضافی زائد
excess burden of taxation U بار اضافی مالیات
bonuses U پرتاب پنالتی اضافی
margin U زمان یا فضای اضافی
extras U فوق العاده اضافی
extrasystole U ضربان اضافی قلب
additionally U بطور اضافی یا زائد
addition U اسم اضافی ضمیمه
jury sturt U پایه اضافی یا موقتی
motorcar accessories U لوازم اضافی اتومبیل
additions U اسم اضافی ضمیمه
bonus U پرتاب پنالتی اضافی
less than carload U وزن بار اضافی
acompaniment U تزئینات اضافی در ساختمان
sudden victory U پیروزی در وقت اضافی
extra- U فوق العاده اضافی
overflow U ابهای اضافی لبریزی
overflowed U ابهای اضافی لبریزی
excess meter U کنتور مصرف اضافی
overflows U ابهای اضافی لبریزی
extra U فوق العاده اضافی
cumulative evidence U قرائن یا مدارک اضافی
surplus U اقلام اضافی و مازاد
third brush regulation U تنظیم با زغال اضافی
supplementing U تکمیل کننده اضافی
supplement U تکمیل کننده اضافی
overcharges U اضافی هزینه کردن
supplemented U تکمیل کننده اضافی
overcharged U اضافی هزینه کردن
supplements U تکمیل کننده اضافی
terret or rit U حلقه یراق اضافی
third brush generator U دینام با زغال اضافی
surtax U مالیات بر درامد اضافی
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
supertax U مالیات بر درامد اضافی
surpluses U اقلام اضافی و مازاد
value added network U ارزش اضافی شبکه
overcharging U اضافی هزینه کردن
surcharge U درصد هزینههای اضافی
surcharges U درصد هزینههای اضافی
overcharge U اضافی هزینه کردن
supplementary U موضع تکمیلی اضافی
additional costs [expenses] U هزینه های اضافی
extra expenses U هزینه های اضافی
accrued expenditures هزینه های اضافی
plussage U سرامد مقدار اضافی
incremental cost U هزینه های اضافی
margins U زمان یا فضای اضافی
plusage U سرامد مقدار اضافی
pillion seat U جای اضافی در موتور سیکلت
sullage U مواد اضافی فلزات مذاب
by-lines U کار یاشغل اضافی وزائد
by line U کار یاشغل اضافی وزائد
overproduction U تولید اضافی یا بیش از حد بس فراوری
overcharging U قیمت اضافی غلو کردن
by-line U کار یاشغل اضافی وزائد
noncrew U خدمه اضافی هواپیما یا وسیله
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
I feel like a fifth wheel. U من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
dropper fly U طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
overcharged U قیمت اضافی غلو کردن
overcharges U قیمت اضافی غلو کردن
additional protocol U مقاوله نامه اضافی یا تکلمه
There's no need to elaborate. U نیازی به توضیح اضافی نیست.
overcharge U قیمت اضافی غلو کردن
surcharge U مبلغ جریمه نرخ اضافی
spares U اقلام اضافی وسایل یدکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com