English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
zero charge potential U پتانسیل بار صفر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zero potential U پتانسیل خنثی
potential U ولتاژ
potential U اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار
potential U توانایی انرژی برای کار کردن
potential <adj.> U عامل بالقوه
potential <adj.> U [توانایی برای انجام کاری]
potential well U چاه پتانسیل
potential <adj.> U بالقوه
potential <adj.> U پتانسیل
potential U بالقوه
potential U عامل بالفعل
potential U ذخیرهای
potential U نهانی پنهانی
potential U دارای استعداد نهانی پتانسیل
potential U عامل بالقوه
potential U پتانسیل
potential U توان
oxidation potential U پتانسیل اکسایش
redox potential U پتانسیل اکسایش- کاهش
potential tester U فازمتر
polarization potential U پتانسیل قطبش
positive potential U پتانسیل مثبت
nonbinding potential U پتانسیل ناپیوندی
potential enemy U دشمن اصلی
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
noise potential U پتانسیل نویز
low potential U فشار ضعیف
neutral potential U پتانسیل خنثی
negative potential U پتانسیل منفی
magnetic potential U پتانسیل مغناطیسی
potential barrier U پشته پتانسیل
potential barrier U سد پتانسیل
potential energy U نهان توان
potential enemy U دشمن حتمی
potential drop U افت ولتاژ
potential drop U افت پتانسیل
potential difference U ولتاژ نقوذ یادفیوژن
potential difference U اختلاف پتانسیل
potential diagram U نمودار پتانسیل
potential curve U خم انرژی- پتانسیل
potential coil U پیچک پتانسیل
potential barrier U سد هستهای
potential energy U انرژی نهانی نیروی ذخیره
constant potential U اختلاف پتانسیل ثابت
high potential U فشار قوی
ground potential U پتانسیل زمین
grid potential U ولتاژ بایاس شبکه
electric potential U پتانسیل الکتریکی
electrochemical potential U پتانسیل الکتروشیمیایی
grid potential U پتانسیل شبکه
gravitational potential U پتانسیل گرانشی
graded potential U پتانسیل مدرج
evoked potential U پتانسیل فراخوانده
excitation potential U پتانسیل تحریک
excitation potential U پتانسیل برانگیختگی
formal potential U پتانسیل فرمال
economic potential U نیروی اقتصادی
economic potential U قدرت اقتصادی
contact potential U ولتاژ تماسی
contact potential U فشار الکتریکی تماسی
junction potential U پتانسیل اتصال
ionization potential U پتانسیل یونش
ionization potential U پتانسیل یونیزاسیون
ionization potential U اختلاف پتانسیل یونش
cubic potential well U چاه مکعبی پتانسیل
ion potential U پتانسیل یون
inhibitory potential U پتانسیل بازداشتی
increase of potential U افزایش پتانسیل
increase in potential U افزایش پتانسیل
image potential U پتانسیل تصویر
difference of potential U اختلاف پتانسیل
drop of potential U افت پتانسیل
first ionization potential U پتانسیل اولین یونش
potential energy U انرژی پتانسیل
potential substitution U جانشینی بالقوه
potential regulator U رگولاتور ولتاژ
potential regulator U نافم ولتاژ
fall of potential U افت پتانسیل
potential plateau U فلات پتانسیل
potential output U تولید بالقوه
potential hazard U خطر بالقوه
potential substitution U حالتی که یک کالا جانشین عینی نداردولی موادی وجود دارند که تحت شرایط خاص می توانندجانشین ان شوند
potential transformer U مبدل ولت
resting potential U پتانسیل استراحت
reaction potential U پتانسیل واکنش
radial potential U پتانسیل شعاعی
winding potential U پتانسیل سیم پیچی
inhibition potential U پتانسیل بازداری
square potential well U چاه مربعی پتانسیل
potential trough U چاه پتانسیل
absolute potential U پتانسیل مطلق
potential mood U وجه التزامی
accelerating potential U پتانسیل شتابده
potential gradient U گرادیان ولتاژ
potential gradient U شیب ولت,
potential gradient U شیب پتانسیل
potential equation U معادله پتانسیل
binding potential U پتانسیل بستگی
biological potential U توان زیستی
brain potential U الکتریسیته مغز
attractive potential U پتانسیل جاذب
action potential U پتانسیل کار
potential hill U سد پتانسیل
potential hill U پشته پتانسیل
asymmetry potential U پتانسیل بی تقارنی
action potential U پتانسیل عمل
potential loss U افت پتانسیل
standard oxidation potential U پتانسیل اکسایش استاندارد
standard electrode potential U پتانسیل الکترود استاندارد
electric potential difference U اختلاف پتانسیل الکتریکی
internal electerical potential U پتانسیل الکتریکی داخلی
inductive potential divider U مقسم ولتاژ القائی
generalized inhibitory potential U پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
high potential test U ازمایش فشار قوی
half cell potential U پتانسیل نیم سلول
gravitational potential energy U انرژی پتانسیل گرانشی پتانسیل گرانشی
effective reaction potential U حد موثر نیرومندی واکنش
half wave potential U پتانسیل نیم موج
excitatory postsynaptic potential U پتانسیل تحریکی پس سیناپسی
high potential electrode U الکترود فشار قوی
high potential line U خط فشارقوی
high potential capacitor U خازن فشار قوی
standard electrode potential U پتانسیل استاندارد الکترود
contact potential difference U اختلاف پتانسیل مجاورتی
long range potential U پتانسیل دور رس
low potential system U دستگاه کم فشار
magnetic field potential U پتانسیل میدان مغناطیسی
magnetic potential difference U اختلاف پتانسیل مغناطیسی
magnetic vector potential U پتانسیل بردار مغناطیسی
potential rate of growth U نرخ رشد بالقوه
oxidation reduction potential U پتانسیل اکسایش- کاهش
potential energy curve U خم انرژی- پتانسیل
average evoked potential U پتانسیل فراخوانده متوسط
constant potential distribution U توزیع با ولت ثابت
constant potential generator U مولد با ولت ثابت
contact potential barrier U پشته پتانسیل مجاورتی
sweep potential detector U اشکارساز جاروکننده پتانسیلی
constant potential rectifier U یکسو کننده با ولت ثابت
constant potential regulator U ولتپای
constant potential transformer U مبدل با ولت ثابت
potential gross national product U تولید ناخالص ملی بالقوه
take over in charge U تحت اختیار دراوردن
charge U 1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge U دستگاه با ماده منفجره
on charge of U به اتهام
like charge U قطبهای همنام
like charge U شارژ همنام
(in) charge of something <idiom> U مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
in the charge of <idiom> U تحت مراقب یا نظارت
in charge <adj.> U پاسخگو
in charge U متصدی
take over in charge U تصدی
in charge <adj.> U مسئول
in charge <idiom> U مسئول بودن
charge U شارژ کردن شارژ
charge U جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charge U خرج گذاری کردن شارژ کردن
charge U محفظهای
charge U که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
charge U وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
charge U بار
charge U خرج منفجره
charge U خرج
charge U متهم کردن
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge U مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge some one with U به عهده کسی گذاشتن
charge U پر کردن
charge U اتهام
charge U حمله به حریف
charge U خطای حمله
charge U بدهکار کردن
charge U بار الکتریکی
charge U متهم ساختن
charge U بار کردن
be charge with U متهم شدن به
charge U بار مسئولیت
charge U زیربار کشیدن
charge U تصدی
charge U عهده داری
charge U حمله اتهام
charge U هزینه
charge U وزن
charge U عهده دارکردن
charge U گماشتن
charge U موردحمایت
charge U مطالبه بها
charge U پرکردن
charge sheets U ورقه حاوی مشخصات متهم
tapering charge U پر کردن شیبدار
supplementary charge U خرج تکمیلی
charge sheet U ورقه حاوی مشخصات متهم
snow charge U بار برف
statement of charge U اعلام اتهامات
charge nurse U سر پرستار
sticky charge U خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
supplementary charge U خرج یدکی خرج اضافی
surface charge U بار سطحی
service charge U انعام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com