Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
women students
U
زنان دانش اموز محصلین اناث
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the students t. 00
U
شاگردان به 004تن بالغ میشود
students
U
دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
students
U
شاگرد
students
U
شاگرد اهل تحقیق
students
U
دانش اموز
students
U
دانشجو
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
preparatory students
U
شاگردان تهیه یا مقدماتی
the students total 00
U
شماره شاگردابه 004تن بالغ میشود
How many students passed the exam?
U
چند نفر در امتحان قبول شدند؟
No less than half the students failed the test.
U
کم کمش نیمی از دانش آموزان درآزمون قبول نشدند.
Excepting
[With the exception of]
two students, no one could answer the last question correctly.
U
به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
women
U
جمع واژهی woman
old women
U
پیرزن
to feel women up
U
دستمالی کردن زنها
[منفی]
to grope women
U
دستمالی کردن زنها
[منفی]
to pick up women
<idiom>
U
دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
career women
U
زنی که حرفهی بخصوصی را دنبال میکند
to grope women
U
عشقبازی کردن با زنها
[بدون رضایت زن]
to feel women up
U
عشقبازی کردن با زنها
[بدون رضایت زن]
fancy women
U
ادم خیالپرور
women's dres
U
جامه زنان
career women
U
زن دارای حرفه یا پیشه
women's toilet
U
دستشوییزنانه
when will women have the vote?
U
زنان کی حق رای
women's apartments
U
قسمت زنانه
women's libber
U
زنیکهدارایعقائدفمینیستیمیباشد
Women's Liberation
U
آزادیزنان
women's movement
U
تلاشبرایتحققآزادیزنان
when will women have the vote?
U
خواهند داشت
fancy women
U
جنده فاحشه
fancy women
U
جاکش
women labor force
U
نیروی کار زنان
women's army corps
U
قسمت زنان ارتش
association for women in computing
U
متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند
to make a grab at women
U
عشقبازی کردن با زنها
[بدون رضایت زن]
women's army corps
U
ارتش زنان
to make a grab at women
U
دستمالی کردن زنها
[منفی]
association for women in computing
U
سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
a comparison of men's salaries with those of women
U
مقایسه حقوق مردان با زنان
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
U
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com