English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wing defence U دفاعگوشه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
in self defence U خود
in self defence U برای دفاع
defence U پدافند
defence U دفاع
defence U دفاع کردن استحکامات
defence U بک
defence U defense
right of self defence U حق دفاع مشروع
self defence U دفاع مشروع
defence third U دفاعسوم
in defence of somebody [something] U برای دفاع از کسی [چیزی]
the right of self-defence U حق دفاع از خود
right defence U دفاعمستقیم
self-defence U دفاع از خود
close defence U سه مدافع
scandinavian defence U دفاع متقابل مرکزی
scandinavian defence U دفاع اسکاندیناویایی
meran defence U دفاع مران
modern defence U دفاع مدرن شطرنج
ego defence U دفاع خود
dory defence U دفاع دوری
robatsch defence U دفاع روباتش
defence station U readiness of degree third
damiano's defence U دفاع دامیانو
czech defence U نام منسوخ دفاع اسلاو
russian defence U دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
cozio defence U دفاع کوتسیو در روی لوپس
coast defence U سازمان پدافنداز ساحل
coast defence U پدافند ساحلی
closed defence U دفاع بسته در روی لوپس
russian defence U دفاع روسی
czech defence U دفاع چک
marshall defence U دفاع مارشال در گامبی وزیرشطرنج
polish defence U دفاع لهستانی
pillsbury defence U دفاع کمبریج اسپرینگز
pillsbury defence U دفاع پیلزبری
lasker's defence U دفاع لاسکر در گامبی وزیرشطرنج
indian defence U دفاع هندی شطرنج
philidor's defence U دفاع فیلیدور
orthodox defence U دفاع ارتودکس در گامبی وزیرشطرنج
janisch defence U دفاع یانیش
prevent defence U جبهه دفاعی با استفاده از نفراضافی
grunfeld's defence U دفاع گرونفلد شطرنج
gothic defence U دفاع گوتیک در بازی سه اسب شطرنج
morphy's defence U دفاع مورفی در روی لوپس شطرنج
primeter defence U دفاع دور تا دور
national defence U دفاع ملی
legitimate defence U دفاع مشروع
national defence U پدافند ملی
primeter defence U پدافند دورتا دور
french defence U دفاع فرانسوی شطرنج
old indian defence U دفاع هندی قدیم شطرنج
janisch defence U دفاع شلیمان
defence [British E] U دفاع [قانون] [ورزش] [ارتش]
pirc defence U دفاع پیرک
staunton defence U دفاع استاونتن در گامبی متقابل بنونی
summetrical defence U دفاع متقارن
tarrasch defence U دفاع تاراش در گامبی وزیرشطرنج
tchigorin defence U دفاع چیگورین در گامبی وزیرشطرنج
westphalia defence U دفاع وستفالی در گامبی وزیرشطرنج
two knights' defence U دفاع دو اسب
goal defence U دفاعگل
yogoslav defence U دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence U دفاع پیرک
zone defence U دفاع منطقهای
antimissile self-defence U پوششضدتابش
left defence U دفاعچپ
civil defence U موسسهآموزشدهندهمهارتهایرزمی
to act in self-defence U دفاع از خود اقدام [حرکت] کردن
defence mechanism U مکانیزم دفاعی
benoni defence U دفاع بنونی
bord's defence U دفاع برد در روی لوپس
slav defence U دفاع اسلاو در گامبی وزیرشطرنج
berlin defence U دفاع برلین در گشایش فیل شطرنج
becker's defence U دفاع بکر در گامبی شاه شطرنج
alekhine's defence U دفاع الخین
box defence U تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
stack the defence U ارایش دفاعی
sicilian defence U دفاع سیسیلی شطرنج
secretary of defence U وزیر دفاع
defence mechanism U ساز و کاردفاعی
budapest defence U دفاع بوداپست در پیاده وزیرشطرنج
schleman defence U دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
statement of defence U لایحه دفاعیه
defence mechanisms U ساز و کاردفاعی
defence mechanisms U مکانیزم دفاعی
on the wing U پرواز کننده
under one's wing <idiom> U تحت مراقبت کسی
off wing U محل بازیگر گوش
wing it <idiom> U بدون آمادگی
take (someone) under one's wing <idiom> U زیرپروبال شخص راگرفتن
on the wing U بالدار
right wing toward U دست راست
right wing toward U میمنه
to take under one's wing U حمایت کردن
wing U بال
to take wing U پرواز کردن
to take wing U پابفرارگذاشتن
to take under one's wing U سرپرستی کردن
wing and wing U حرکت با باز بودن کامل بادبانها
right wing toward U پیشرو
on the wing U سیار متحرک
wing U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing U طرف
wing U شاخه شعبه
wing U گوش زمین
wing U بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing U پیمودن
wing U دسته حزبی
wing U پرواز پرش
wing U بالدار کردن پردارکردن
wing U تیپ هوایی جناح
wing U گروه هوایی
wing U پره زائده پره دار
wing U جناح
right wing U جناح راست
wing U پره
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
right-wing U جناح راست
wing U لنگه
wing U بال مانند زائده حبابی
secretary of state for defence U وزیر دفاع
ministry of national defence U وزارت دفاع ملی
cambridge springs defence U دفاع کیمبریج اسپرینگزدرگامبی وزیر شطرنج
classical bononi defence U دفاع بنونی کلاسیک
civil defence service U خدمات کشوری
centre counter defence U دفاع متقابل مرکزی
kevitz trajkovic defence U دفاع کویتس- تراکوویچ
bogoliubov indian defence U دفاع بوگولیوبوف- هندی درپیاده وزیر شطرنج
caro kann defence U دفاع کارو- کان
queen's fianchetto defence U گشایش لارسن شطرنج
queen's fianchetto defence U دفاع فیانکتوی وزیر
franco indian defence U دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
ignorance of the law is no defence U جهل به قانون دفاع محسوب نمیشود
king's indian defence U دفاع هندی شاه شطرنج
mistake of law is no defence U اشتباه حکمی دفاع محسوب نمیشود
nimzo indian defence U دفاع نمیزو هندی در پیاده وزیر شطرنج
franco baenoni defence U دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
ministry of national defence U وزارت پدافند ملی
queen's indian defence U دفاع هندی وزیر شطرنج
ignorance of the face is a good defence U جهل موضوعی دفاع محسوب میشود
mistake of fact is a good defence U اشتباه حکمی دفاع محسوب میشود
wing nut U مهره گوشه دار
wing skin U پوسته بال
wing shooting U شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
wing setting U نصب بال
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
wing screw U پیچ گوشه دار
wing root U ریشه بال
wing reactions U واکنشهای بال
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
wing forward U هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
wing halfback U هافبکهای کناری
wing photograph U نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing heavy U تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing loading U وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing loading U نسبت وزن کل به مساحت یال
wing nut U پیچ و مهره دارای جاانگشتی
wing nut U خروسک
wing nut U پیچ خروسکی
wing pallet U سطحپرهمانند
cross-wing U [بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
wing spar U عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
highed wing U بال لولاشده
wing footed U سریع
hind wing U بالعقبی
wing vein U رگهبال
wing slat U نوکباله
straight wing U بالمستقیم
tapered wing U بالنوکتیز
wing attack U حملهگوشه
wing rib U دندهبال
centrist wing U طرفدار جناح میانه رو [سیاست]
bat's-wing U [نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
wing spread U فاصله بین دو سر بال
wing strut U پایه بال
wing tanks U تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
wing threequarter U هریک از دو مدافع کنار زمین
wing tip U نوک کفش دارای قوس منحنی
wing tunnel U تونل باد
chimney-wing U بغله های شومینه
wing wall U دیواره جانبی
wing membrane U اجزایبال
wing forward U فوروارد گوش
mid wing U بال وسط
right wing to ward U پیشرو
right wing to ward U دست راست
double wing U بازی هافبک در گوش
delta wing U بال مثلث
delta wing U بال دلتا
rotary wing U بال گردان
rotary wing U هواپیمای بال گردان
center wing U بال میانی
sea wing U نرم تن دو کپه دریایی
cantilever wing U بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
right wing of army U پهلوی راست میمنه
right wing of army U جناح یمین
right wing forward U پیشرو دست راست
low wing U بال پایین
king's wing U جناح شاه شطرنج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com