Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wing chair
U
مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chair
U
کرسی استادی در دانشگاه
chair
U
برکرسی یاصندلی نشاندن
take the chair
U
ریاست انجمنی را بر عهده داشتن
take the chair
U
ریاست انجمنی را دارا بودن
chair
U
مقر
my chair was next his
U
صندلی من پهلوی صندلی اوبود
chair
U
صندلی
to take a chair
U
نشستن
chair
U
خرک
arm chair
U
صندلی راحتی
camp chair
U
صندلی سفری صندلی صحرایی
camp chair
U
صندلی تاشونده
office chair
U
صندلی اداری
boatswain's chair
U
صندلی نقاله
high chair
U
صندلی پایه بلند غذا خوری بچه
barrel chair
U
صندلی فنری که پشتش سفت ومقعر است
electric chair
U
صندلی اعدام الکتریکی
arm chair
U
صندلی دسته دار
electric chair
U
اعدام بوسیله برق
an odd chair
U
صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
morris chair
U
صندلی راحتی
he nestles in the chair
U
است
he has passed the chair
U
ریاست داشته است
hammock chair
U
صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
gestatoraial chair
U
کرسی حامل پاپ
Wassily chair
U
صندلیفلزی
typist's chair
U
صندلیتایپیست
wheel chair
U
صندلی چرخ دار
fishing chair
U
صندلی در قایق ماهیگیری
elbow chair
U
صندلی دسته دار
types of chair
U
انواعصندلی
step chair
U
صندلیپلهدار
slide chair
U
مقرغلافمتحرک
deck chair
U
صندلی حصیری تاشو
curule chair
U
صندلی عاج نشان
curule chair
U
کرسی عاج
club chair
U
صندلی دسته دار بزرگ
he nestles in the chair
U
در صندلی غنوده
rocking chair
U
صندلی تاب صندلی راحتی تکان خور
sedan chair
U
تخت روان یکنفره
to bottom a chair
U
ته انداختن بصندلی
cabriole chair
U
مبلاستیل
director's chair
U
صندلیمدیر
folding chair
U
صندلیتاشو
chair-rail
U
[قرنیز دور تا دور دیوار شبیه پایه ستون]
to fill the chair
U
ریاست کردن
to fill the chair
U
برکرسی نشستن
he has passed the chair
U
رئیس بوده است
twisboat chair
U
قایق- صندلی تابدار
walking chair
U
چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
office chair
U
مبل اداری
windsor chair
U
صندلی دارای پشتی منحنی
easy chair
U
صندلی راحت
night chair
U
صندلی سوراخ دار برای قضای حاجت در شب
an odd chair
U
صندلی تکی
rocking chair
U
صندلی گهوارهای
swivel chair
U
صندلی چرخان
office swivel chair
U
صندلی گردان اداری
bean bag chair
U
صندلیکیسهایراحتی
to take under one's wing
U
سرپرستی کردن
on the wing
U
پرواز کننده
to take wing
U
پابفرارگذاشتن
to take wing
U
پرواز کردن
to take under one's wing
U
حمایت کردن
off wing
U
محل بازیگر گوش
on the wing
U
بالدار
on the wing
U
سیار متحرک
right wing toward
U
دست راست
right wing toward
U
میمنه
wing and wing
U
حرکت با باز بودن کامل بادبانها
wing
U
پرواز پرش
wing
U
لنگه
wing
U
بال مانند زائده حبابی
wing
U
بالدار کردن پردارکردن
wing
U
گوش زمین
wing
U
جناح
wing
U
پره زائده پره دار
wing
U
طرف
wing
U
شاخه شعبه
wing
U
دسته حزبی
wing
U
تیپ هوایی جناح
wing
U
گروه هوایی
wing
U
پیمودن
right wing toward
U
پیشرو
right wing
U
جناح راست
take (someone) under one's wing
<idiom>
U
زیرپروبال شخص راگرفتن
wing
U
پره
under one's wing
<idiom>
U
تحت مراقبت کسی
wing
U
بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing it
<idiom>
U
بدون آمادگی
wing
U
قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing
U
گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing
U
بال
right-wing
U
جناح راست
wing nut
U
مهره گوشه دار
wing heavy
U
تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing position
U
وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
wing halfback
U
هافبکهای کناری
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
wing forward
U
فوروارد گوش
wing loading
U
نسبت وزن کل به مساحت یال
wing photograph
U
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing nut
U
پیچ و مهره دارای جاانگشتی
wing nut
U
خروسک
wing loading
U
وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing screw
U
پیچ گوشه دار
wing root
U
ریشه بال
wing reactions
U
واکنشهای بال
wing nut
U
پیچ خروسکی
wing section
U
بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
wing tip
U
نوک کفش دارای قوس منحنی
centrist wing
U
طرفدار جناح میانه رو
[سیاست]
hind wing
U
بالعقبی
straight wing
U
بالمستقیم
tapered wing
U
بالنوکتیز
wing vein
U
رگهبال
wing slat
U
نوکباله
wing rib
U
دندهبال
wing pallet
U
سطحپرهمانند
wing attack
U
حملهگوشه
wing defence
U
دفاعگوشه
bat's-wing
U
[نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
chimney-wing
U
بغله های شومینه
cross-wing
U
[بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
wing setting
U
نصب بال
wing shooting
U
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
wing skin
U
پوسته بال
wing spar
U
عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
wing spread
U
فاصله بین دو سر بال
wing strut
U
پایه بال
wing tanks
U
تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
wing threequarter
U
هریک از دو مدافع کنار زمین
wing tunnel
U
تونل باد
wing wall
U
دیواره جانبی
wing membrane
U
اجزایبال
left wing
U
شخص دست چپی
front wing
U
گلگیر جلوی اتومبیل
hard wing
U
بال صلب
high wing
U
بال بالا
highed wing
U
بال لولاشده
inside wing
U
بال داخلی
king's wing
U
جناح شاه شطرنج
low wing
U
بال پایین
mid wing
U
بال وسط
parasol wing
U
بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
queen's wing
U
جناح وزیر شطرنج
rhombus wing
U
بالی با سطح مقطع متقارن
double wing
U
بازی هافبک در گوش
delta wing
U
بال مثلث
left wing
U
مربوط به جناح چپ
left-wing
U
شخص دست چپی
fixed wing
U
هواپیمای بال ثابت
fixed wing
U
بال ثابت
fixed-wing
U
هواپیمای بال ثابت
fixed-wing
U
بال ثابت
wing commander
U
سرهنگ دوم هوایی
wing commanders
U
سرهنگ دوم هوایی
cantilever wing
U
بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
center wing
U
بال میانی
delta wing
U
بال دلتا
right wing forward
U
پیشرو دست راست
right wing of army
U
جناح یمین
upper wing
U
بال بالایی در هواپیمای دوباله
vent wing
U
پنجره گردان
wet wing
U
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
isoclinic wing
U
بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
wind wing
U
پنجره کوچک تهویه اتومبیل
wing area
U
مساحت بال
wing axis
U
محور بال
wing box
U
ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
wing covert
U
پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
wing drag
U
پسای بال
wing drop
U
افت ناگهانی برا روی یک بال
wing footed
U
دارای پای پردار
wing footed
U
تند
wing footed
U
سریع
simple wing
U
طرح تهاجمی با خط نامتعادل
sea wing
U
نرم تن دو کپه دریایی
rotary wing
U
بال گردان
rotary wing
U
هواپیمای بال گردان
right wing of army
U
پهلوی راست میمنه
left-wing
U
مربوط به جناح چپ
right wing to ward
U
دست راست
right wing to ward
U
پیشرو
low mid wing
U
بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
real box wing
U
بالی با سه تیرک
reverse chicken wing
U
نوعی کلید کشی
[extreme]
right-wing scene
U
صحنه جناح راست
[افراطی]
[سیاست]
rotary wing aircraft
U
هواپیما با بال گردنده
to piniona bird's wing
U
نوک بال مرغی را چیدن
fixed wing aircraft
U
هواپیما با بال ثابت
variable area wing
U
بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
left wing for ward
U
پیشرو دست چپ
left wing of army
U
جناح یسار
left wing of army
U
پهلوی چپ میسره
swept-back wing
U
بالدم جارویی
box beam wing
U
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
leg ride and reverse chicken wing
U
سگک قفل قیصر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com