Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wild card character
U
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wild card
U
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
wild
U
وحشی
wild
U
جنگلی
wild
U
خود رو شیفته و دیوانه
wild
U
ریسکی
wild a
U
گورخر خردشتی
wild about
U
دیوانه
wild
U
ماجراجویانه
wild about
U
شیفته
wild goat
U
بزکوهی تکه
wild fowl
U
مرغان وحشی پرندگان وحشی
wild basil
U
ضمیران
wild beast
U
دد وحش
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
wild boar
U
گرازوحشی
wild flax
U
کتان
wild eyed
U
دارای چشمان وحشی وخیره
wild bryony
U
پنجه کلاغ
wild cat
U
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
wild land
U
زمین بایر و لم یزرع
wild land
U
صحرا بیابان
wild marjoram
U
اویشن شیرازی گلپر
wild pansy
U
بنفشه سه رنگ
to drive wild
U
دیوانه کردن
wild or bohemian
U
زیتون بری
wild pansy
U
بنفشه فرنگی
wild parsley
U
انواع هویج وحشی
wild parsmip
U
شقاقل مصری
wild pigeon
U
کبوتر چاهی کفتر چاهی
wild rape
U
اهوری تخم خردل
wild rice
U
برنج وحشی
wild rocket
U
کک کوج
wild rue
U
سداب کوهی اسپند
wild cord
U
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
wild oat
U
جوپیغمبری اصل
wild oat
U
جو دو سر
wild mustard
U
خردل بری ایهقان
wild ass
U
گورخر
run wild
U
خودروبودن
wild garlic
U
پیاز خرسی
wild garlic
U
والک کوهی
run wild
U
بی بند و بار بودن
wild garlic
U
سیرخرس
run wild
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
wild rye
U
الیم
wild and woolly
U
کثیف
wild shot
U
تیر پراکنده
wild shot
U
تیر بی هدف
Wild West
U
ایالتهای غربی
Wild West
U
غرب وحشی
wild animals
U
حیواناتوحشی
wild and woolly
U
درهم ریخته
wild and woolly
U
ژولیده پشمالو
wild goose chase
U
تلاش بیهوده
wild-goose chase
U
تلاش بیهوده
wild-goose chases
U
تلاش بیهوده
gum of wild almond
U
ازدو
wild rocket oil
U
روغن منداب
to have the wild stag's foot
<idiom>
U
در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
wild goose chase
<idiom>
U
ناامیدانه جستجو کردن
to sow one's wild oats
U
چل چلی خودرا کردن
gum of wild almond
U
زدو
wild thymeŠmother of thyme
U
سیسنبر
to sow one's wild oats
U
جولان خودرادادن
wild oriental a tree
U
ارژن
gum of wild almond
U
زد
to goon a wild goose chase
U
درپی کارغیرعملی یامحال رفتن
character per second
U
دخشه در ثانیه
in character
<idiom>
U
مثل معمول
character per second
U
کاراکتر درثانیه
character
U
صفت
character
U
صفت اختصاصی
character
U
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character
U
عدد صحیح خصوصیت
character
U
منش
character
U
سیرت
character
U
دخشه
character
U
مجسم کردن شخصیت
character
U
رقم
character
U
خط
character
U
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
character
U
نهاد سیرت
character
U
خیم
character
U
مونه
character
U
حرف
character
U
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
character
U
دخشه کاراکتر
character
U
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character
U
علامت
character
U
نویسه
character sketch
U
شمایل
character string
U
رشته دخشهای
functional character
U
دخشه وفیفه بندی
coded character
U
دخشه رمزی
optical character
U
دخشه نوری
optical character
U
کاراکتر نوری
character string
U
رشته کاراکتری
check character
U
کاراکتر مقابلهای
character table
U
جدول شناسایی
check character
U
علامت مقابلهای
character template
U
مبدل کاراکتری
check character
U
دخشه مقابلهای
character trait
U
صفت منشی
character training
U
پرورش منش
character set
U
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
character set
U
مجموعه علائم
forbidden character
U
دخشه ممنوعه
character pitch
U
تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
character pitch
U
pica
character pitch
U
type elite
character printer
U
چاپگرعلامتی
character printer
U
چاپگر کاراکتری
character reader
U
دخشه خوان
character printer
U
چاپگر دخشهای
character recognition
U
دخشه شناسی
character recognition
U
تشخیص کاراکتر
character set
U
دخشکان
new line character
U
دخشه تعویض سطر
numeric character
U
کاراکتر عددی
escape character
U
ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
escape character
U
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
erase character
U
دخته پاک کن
illigal character
U
کاراکتر غیرقانونی
most significant character
U
رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد.
membership character
U
ویژگی عضویت
crc character
U
کاراکتر CRC
magnetic character
U
کاراکتر مغناطیسی
erase character
U
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
enquiry character
U
کاراکتر پرس و جو
magnetic character
U
دخشه مغناطیسی
identification character
U
علامت مشخصه
ionic character
U
خصلت یونی
illigal character
U
دخشه غیر مجاز
escape character
U
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
control character
U
کاراکتر کنترلی
gap character
U
دخشه شکاف پر کن
genital character
U
منش تناسلی
numeric character
U
دخشه عددی
null character
U
کاراکتر تهی
null character
U
دخشه پوچ
compliant character
U
منش تسلیم گر
nongraphic character
U
کاراکتر غیر گرافیکی
global character
U
کاراکتر سراسری
control character
U
دخشه کنترل
control character
U
علامت کنترلی
graphic character
U
دخشه نگارهای
exploitative character
U
منش بهره کش
escape character
U
کاراکتر گریز
control character
U
دخشه کنترلی
illigal character
U
کاراکتر غیر مجاز
character per inch
U
کاراکتر دراینچ
blank character
U
کاراکتر تهی
blank character
U
کاراکتر جای خالی
blank character
U
دخشه فاصله
sync character
U
کاراکتر همگام
substitute character
U
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود
special character
U
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special character
U
دخشه ویژه
special character
U
ویژه
special character
U
دخشه
sign character
U
دخشه علامت نما
separating character
U
دخشه جدا ساز
rub out character
U
دخشه پاک کن
reserved character
U
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
blank character
U
فاصله
blank character
U
دخشه
out of character
[OOC]
U
دور از منش من
historic character
U
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
extended character
U
دکمهبازکنندهصفحه
character correction
U
نمایشتغییرات
character actor
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
oral character
U
منش دهانی
character actors
U
هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
aknowledge character
U
کاراکتر مورد قبول
He has a clean character.
U
اخلاقا" آدم سالمی است
alphanumeric character
U
دخشههای الفبا عددی
anal character
U
منش مقعدی
backspace character
U
دخشه پسبرد
bell character
U
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند
reserved character
U
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
reserved character
U
کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
pad character
U
کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی
character fill
U
پر کردن کاراکترها
character graphics
U
نگاره سازی دخشهای
character checking
U
تست کاراکتری
character code
U
رمز دخشهای
character generator
U
مولد کاراکتر
character code
U
کد کاراکتری
character code
U
رمز کاراکتر
character density
U
تراکم دخشه ها
character density
U
تراکم کاراکترها
character disorder
U
اختلال منش
character guidance
U
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی
character map
U
شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
character neurosis
U
روان رنجوری منش
character analysis
U
تحلیل منش
receptive character
U
منش پذیرا
pad character
U
حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد
character generator
U
دخشه زا
character per inch
U
دخشه در اینچ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com