English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
weight zone U مربع وزن گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weight average molecular weight U میانگین وزنی وزن مولکولی
inner zone U منطقه داخلی
zone U دفاع منطقهای
zone U منطقه دفاعی
zone U منطقه Prohibited-Neutral-Occupation
zone U حیطه محدوده
zone U نوار
zone U زون
zone U محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone U ناحیه یا بخشی از صفحه تصویر که برای چاپ مخصوص بیان شده است
zone U ناحیه دسته بندی
inner zone U منطقه اتش داخلی
zone U کمربند حبه باروت
zone U بخش
zone U قلمرو
zone U مدار
zone U مدارات
zone U کمربند
zone U منطقه ناحیه
zone U حوزه
zone U محات کردن جزو حوزهای به حساب اوردن
zone U ناحیهای شدن
zone U محوطه
zone U منطقه عمل
zone U منطقه
zone U ناحیه
weight U قطعه سرب درکیف زین برای جبران کمبودوزن اسب
weight U فشار
weight U لنگر
weight U بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
it is of no weight U قدرواهمیتی ندارد
weight in U وزن کشی
self weight U خود وزن
self weight U ویژه وزن
weight U گرانی
weight U میزان
weight U نزن
weight U سنگینی
weight U سنگ وزنه
weight U چیزسنگین
weight U سنگین کردن
weight U بارکردن
weight U وزن
weight U وزن دادن
neutral zone U منطقه خنثی
limnetic zone U لایه نورگیر اب
life zone U منطقه زیست شناسی
life zone U منطقه حیاتی
landing zone U نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone U فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone U منطقه نشست هوایی
floral zone U منطقه گیاهی
neutral zone U منطقه بی طرف
neutral zone U منطقه بیطرف
oral zone U ناحیه دهانی
prohibited zone U حریم
prohibited zone U منطقه ممنوعه
exchange zone U فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
extraction zone U منطقه پرتاب بار
plastic zone U منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
plastic zone U منطقه ثانویه قیف انفجارگلوله
pickup zone U منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
photic zone U نوار نوری
forbidden zone U ناحیه ممنوع
free zone U منطقه ازاد
landing zone U منطقه فرود
frigid zone U منطقه منجمده
indifference zone U ناحیه خنثی
identification zone U منطقه تشخیص هواپیماهای دشمن
identification zone U منطقه تشخیص هدف
hypnogenic zone U ناحیه خواب زا
hot zone U ناحیه تعریف شده توسط استفاده کننده
genital zone U ناحیه تناسلی
grid zone U منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
free zone U منطقه ازاد تجاری
intemperate zone U منطقه غیر معتدل یرد یا بسیارگرم
kill zone U منطقه کشتاردشمن
kill zone U کشتارگاه
joint zone U منطقه مشترک
free zone U منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
intertidal zone U نوار کشندی
intertidal zone U نوار جذر و مدی
intermediate zone U ناحیه ی میانی
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
heating zone U منطقه یا ناحیه حرارتی
red zone U دایره قرمز صفحه هدفگیری
smokeless zone U مناطقیکهدرآنهاسیگارکشیدنممنوعاست
zone of fire U منطقه اتش منطقه تیراندازی
zone of fire U منطقه تیر
zone of dispersion U منطقه پراکندگی گلوله ها
zone of contact U محل برخورد
zone of contact U ناحیه تماس
zone of aeration U منطقه هواگیر
zone of action U منطقه عملیات یکان
zone of action U منطقه عمل
zone of acceptability U منطقه قابل قبول
zone punch U سوراخ دسته بندی
zone purification U تصفیه منطقهای
exclusion zone U مکانممنوعه
battle zone U منطقهجنگی
service zone U بخشسرویسزدن
school zone U قلمرومدرسه
defending zone U نقطهدفاعی
attacking zone U منطقهحمله
zone time U وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
zone ride U کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
zone refining U پالایش منطقهای
zone fire U اتش درو در عمق
zone fire U اتش درو
strike zone U سیرمجاز گوی چوگان زن
strike zone U منطقه خط سیر
somatosensory zone U منطقه حسهای تنی
skip zone U منطقه کور رادیویی
shadow zone U منطقه کور عمق اب
separation zone U منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
separation zone U منطقه حد
sensitive zone U منطقه حساس
saturated zone U منطقه اشباع
sublittoral zone U نوار زیر کرانهای
sublittoral zone U زون زیرکرانهای
zone defence U دفاع منطقهای
zone decimal U دسته بندی ده دهی
zone decimal U دسته بندی اعشاری
zone bits U بیت منطقه بیت دسته بندی
zone bits U بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
torrid zone U منطقه حاره
the frigid zone U منطقه منجمده
the frigid zone U منطقه افسرده
tensile zone U منطقه کششی
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
danger zone U منطقه خطر
drop zone U منطقه فرود چترباز
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
aeration zone U منطقه هواگیر
active zone of well U حوزهای که چاه را تغذیه میکند
active zone of well U حوزه فعال چاه
edge zone U اطراف لبه
time zone U منطقه ساعتی جهانی
time zone U منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
buffer zone U منطقه تامین
drop zone U منطقه پرش منطقه بارریزی منطقه ریزش
drop zone U منطقه فرود
beatten zone U منطقه مضروبه
dead zone U زاویه بیروح
defense zone U منطقه پدافند
demilitarized zone U منطقه بی طرف
attacting zone U منطقه دروازه
demilitarized zone U منطقه غیرنظامی
depletion zone U ناحیه تخلیه
attack zone U منطقه حمله
back zone U منطقه عقب زمین والیبال
control zone U منطقه کنترل هوایی
beatten zone U منطقه مورد اصابت
buffer zone U منطقه پیشگیری
erogenous zone U ناحیه شهوتزا
edge zone U ناحیه لبه
commutation zone U ناحیه کموتاسیون
blind zone U منطقه کور
coastal zone U منطقه ساحلی
communication zone U منطقه مواصلات
combat zone U منطقه رزمی منطقه نبرد
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
end zone U منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
combat zone U منطقه رزم
contiguous zone U منطقه مجاور
end zone U منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
buffer zone U منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
toe weight U وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
to carry weight U نفوذ یا اهمیت داشتن
weight and measures U سنگ و اندازه
total weight U وزن کل
unladen weight U وزن کامل خودرو
unladen weight U وزن ناخالص خودرو
unit weight U وزن مخصوص
bow weight U وزن کمان
brake weight U لنگر
unit weight U وزن واحد
short weight U سنگ کم
the weight is kilogrammes U ان 5 کیلوگرم است
specific weight U وزن ویژه
basis weight U وزن پایه
specific weight U سنگینی ویژه
specific weight U وزن مخصوص
statistical weight U احتمال ترمودینامیکی
statistical weight U وزن اماری
beta weight U وزن بتا
bat weight U وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
short weight U وزنه کم
avoirdupois weight U اوزان و مقیاسات اجناس
the weight is kilogrammes U وزن
weight belt U کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
carpet weight U وزن فرش
sliding weight U وزنمتحرک
dead weight U خودوزن
dead weight U کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight U وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com