English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
weigh bridge U قپان تخت قنطار کش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weigh U کشیدن
weigh on/upon <idiom> U نگران کردن شخص
to weigh in [on something] U اظهار نظر کردن [در مورد چیزی]
weigh in U وزن کردن
weigh in U توزین
weigh in U وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
weigh in U وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh-in U وزن کردن
weigh-in U توزین
weigh-in U وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
weigh-in U وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
to weigh in [on something] U تذکر دادن [در مورد چیزی]
weigh U وزن کردن
weigh U بالا کشیدن لنگر ناو
weigh U وزن کردن وزن داشتن
to weigh down U غالب امدن چربیدن
weigh out U توزین سوارکار و زین و یراق پیش از مسابقه
it does not weigh with me U ندارد
it does not weigh with me U درنظرمن اهمیتی
to weigh down U سنگینی کردن بر پایین اوردن شکسته شدن
weigh U سنجیدن
to weigh out U کشیدن وکنارگذاشتن داشتن
weigh it a U بدقت بکش درست بکش
weigh down U زیر بار خم شدن یا کردن
weigh anchor U لنگر کشیدن
weigh one's words <idiom> U مراقب صحبت بودن
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
to weigh anchor U لنگر بالا کشیدن
to weigh anchor U حرکت کردن
to weigh heavy U سنگین بودن
weigh beam U قپان قابل حمل
weigh batcher U اندازه گیر وزنی
to weigh one's word U سخنان خودرا سنجیدن سنجیده سخن گفتن
weigh-ins U وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh-ins U وزن کردن سوارکار و زین ویراق پس ازمسابقه وزن کشی
weigh-ins U توزین
weigh-ins U وزن کردن
bridge U برامدگی بینی
bridge U compassplatform : syn
bridge U پل زدن
bridge U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge U پل فرماندهی
bridge U پل فرماندهی کشتی
bridge U پل ساختن
bridge U بازی ورق
bridge U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge U اتصال دادن
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge U پل
bridge U جسر
lattice bridge U پل نردهای
lattice bridge U پل شبکهای
rise of a bridge U خیز طاق پل
ribbon bridge U پل کرکرهای
ribbon bridge U پل تاشونده
spar bridge U پل الواری
road bridge U پل راه
slab bridge U پل تاوه
slab bridge U پل دالو
signal bridge U پل مخابرات ناو
signal bridge U پل مخابره ناو
salt bridge U پل نمک
road bridge U پل خیابان
skew bridge U پل کج
road bridge U راه پل
railway bridge U پل راه اهن
railroad bridge U پل راه اهن
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
navigating bridge U پل ناوبری
movable bridge U پل بازشو
magnetic bridge U پل رلوکتانس
movable bridge U پل متحرک
measuring bridge U پل اندازه گیری
maxwell m l bridge U پل ماکسول
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
operating bridge U پل کارگاهی
oxygen bridge U پل اکسیژنی
pontoon bridge U پل موقت
pontoon bridge U پل شناور قایقی
movable bridge U پلی که میشودجابجا نمود
lever bridge U پل باز شو
lever bridge U پل بالا رو
lifting bridge U پل بالارو
loading bridge U پل بارگیری
magnetic bridge U پل مغناطیسی
spar bridge U پل ساخته شده ازگرده چوب
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
bass bridge U پایهباس
beam bridge U پلمیلهای
bridge assembly U برآمدگیسیمها
bridge of nose U برآمدگیبینی
compass bridge U قطبنمایعرشهکشتی
lift bridge U پلبالارو
portal bridge U پلدروازهای
through arch bridge U پلکمانسراسری
transporter bridge U پلانتقال
treble bridge U پلصدایزیر
cross a bridge before one comes to it <idiom> U درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
bridge loan U وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
bridge finance U وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
lattic-bridge U پل نرده ای
lattic-bridge U تیر حمال مشبک
arch bridge U پلقوسدار
wien bridge U پل وین
swing bridge U پل گردان
swing bridge U پل نوسان دار
that bridge has openings U ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
the instability of a bridge U نا استواری پل
the pier of a bridge U پایه پل
the span of a bridge U چشمه یا دهانه پل
weatstone bridge U پل ویتستن
water under the bridge <idiom> U همه چیز عوض شده
treadway bridge U پل عبور موقتی پیاده
treadway bridge U پل دوخطه
trestle bridge U پل پایه خرپایی
truss bridge U پل دارای اسکلت اهنی
truss bridge U پل با تیر مشبک
truss bridge U پل خرپایی
truss bridge U پل اسکلت فلزی
wheatstone bridge U مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
cross that bridge when you come to it <idiom> U [به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
irish bridge U پل ایرلندی
deck of a bridge U کف پل
cantilever bridge U پل قپانی
cantilever bridge U پل معلق
canal bridge U پل کیالی
canal bridge U پل کانال
bridge shoe U زیره پل
bridge shoe U پاشنه
bridge shoe U پاشنه پل
bridge seat U پاشنه پل
bridge seat U تکیه گاه
bridge rectifier U یکسوکننده بریج
bridge rectifier U یکسو کننده پلوار
cantilever bridge U ستون پل
cantilever bridge U پایه پل
deck of a bridge U صفحه پل
decade bridge U پل دهگانه
conductivity bridge U پل برق رسانایی
clapper bridge U پل سنگی
chain bridge U پل معلق
chain bridge U پل زنجیری
bascule bridge U پل باسکولی
capacitance bridge U نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
cantilever bridge U پل کنسول
cantilever bridge U پل طرهای
cantilever bridge U پل بازودار
bridge plate U پل بین سکوی بارگیری وخودرو
bridge pier U پایه پل
bascule bridge U پل قپانی
bascule bridge U پل متحرک
bailey bridge U پل متحرک وموقتی
asses bridge U قضیه حماریه
arched bridge U پل قوسی
arched bridge U پل کمانهای
suspension bridge U پل اویزان
bascule bridge U پل بازشو
bridge escape U فرار از پل
bridge deck U بدنه پل
bridge circuit U مدار پلوار
bridge carriageway U شوسه پل
bridge building U پل سازی
bridge head U سر پل ساحلی
bridge head U سر پل
bascule bridge U پل اهرمی
bascule bridge U پل متحرک باسکولی
bascule bridge U پل بازشونده
suspension bridge U پل معلق
handling bridge U پل بار
flying bridge U پل موقتی
impedance bridge U پل اندازه گیری مقاومت
highway bridge U راپل
flying bridge U پل شناور
flying bridge U پل هوایی
foot bridge U پل پیاده رو
pedestrian bridge U پل پیاده رو
girder bridge U پل چند تکه قابل نصب رویهم
gap bridge U گلویی ماشین تراش
impedance bridge U پل امپدانس
girder bridge U پل پوتری
girder bridge U پل تیر حمالی
heydweiler bridge U پل هایدویلر
flumed bridge U پل تنگ کننده معبر اب
floating bridge U پل متحرک موقتی
girder bridge U پل بیلی متوسط
irish bridge U اب نما
inductance bridge U پل اندوکتیویته
natural bridge U پل طبیعی
irish bridge U پل مغروق
fixed bridge U پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
irish bridge U ابنمای مغروق
draw bridge U پل کششی
flag bridge U پل تیمساران
enclosed bridge U پل فرماندهی سر پوشیده
flag bridge U پل پرچم
float bridge U پل شناور
floating bridge U پل شناور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com