English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
water level gage U تراز سنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
level gage U اندازه گیر سطح
oil level gage U دستگاه نشاندهنده سطح روغن
fule level gage U دستگاه اندازه گیری سطح سوخت
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
water level U سطح اب
water level U تراز اب
still water level U سطحسکونآب
abnormal water level ترازنابهنجار آب
permanent water level U تراز پیوسته اب
water level observation U بررسی تراز اب
normal water level U تراز بهنجار اب
water level recorder U تراز نگار اب
maximum water level U ترازطبیعی مخزن
water-level selector U تنظیمکنندهمقدارآب
abnormal water level تراز استثنائی آب
exceptional water level U تراز استثنایی اب
water-level tube U درجهآب-آبپاش
maximum water level U بیشینه تراز
maximum water level U تراز بیشینه طرح شده مخزن
rate of rise of water level U روند بالاامدن اب
rate of rise of water level U تندی بالا امدن اب
automatic water level recorder U تراز اب نگار خودکار
gage U درجه
gage U سنج
gage U گیج
gage U وثیقه گذاردن
gage U ازمایش کردن
gage U سنجیدن
gage U اندازه نما
gage U میزان اندازه گیری
gage U رجزخوانی
gage U :
gage U شرط بستن متعهد شدن
gage U اندازه وسیله اندازه گیری
gage U مبارزه طلبی گروگذاشتن
gage U اندازه گیر اندازه گرفتن
gage U اشل اندازه گیر
gage U : گرو
gage U بند تفنگ
gage U گرو
gage U میله اندازه گیر
gage U وثیقه
pressure gage U فشارسنج
evaporation gage U دم سنج
evaporation gage U بخارسنج
gauge=gage U درجه
camber gage U دستگاه اندازه گیری زاویه کمبر
center gage U مرکز سنج
gauge=gage U شابلن
depth gage U عمق سنج
gauge=gage U پیمانه
density gage U چگالی سنج
angle gage U نقاله زاویه یاب
drop gage U فشار سنج
vacuum gage U خلاء سنج
oil gage U گیج روغن
oil gage U عقربه نشان دهنده روغن
oil gage U نشاندهنده سطح روغن
feeler gage U فیلر
gauge=gage U اندازه
dial gage U دستگاه اندازه گیری تغییربعدهای بسیار کوچک
limit gage U وسیله سنجش تلرانس
accuracy to gage U دقت سنجش
accuracy to gage U دقت اندازه گیری
accurate to gage U دقت در سنجیدن
flow gage U جریان سنج
gauge=gage U اندازه کردن اشل
gauge=gage U مدرج کردن
gage=gauge U مدرج کردن
snow gage U برفسنج
rain gage U وسیله سنجش میزان بارندگی
gage tube U لوله پیتو
gage pressure U فشار مانومتری
petrol gage U دستگاه اندازه گیری بنزین
rain gage U باران سنج
gage pressure U فشار گیج
radius gage U شابلون شعاع
gage length U طول قطعه مورد ازمایش
screw gage U شابلون پیچ
gage=gauge U درجه
comparative gage U دستگاه مقایسه کننده
gage=gauge U پیمانه اندازه
gage=gauge U شابلون
tire gage U دستگاه ازمایش باد لاستیکهای اتومبیل
gage=gauge U اندازه زدن اشل
rivet gage U فاصله بین دو ردیف پرچ
dial depth gage U عمق سنج مدرج
standard rain gage باران سنج معمولی
spring pressure gage U فشارسنج فنری
light gage beam U تیر سبک وزن
cylinderical limit gage U دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
micro pressure gage U فشارسنج دقیق
dial bench gage U میز اندازه گیری
air pressure gage U فشار سنج
bourdon pressure gage U فشار سنج بوردون
air brake pressure gage U مانومتر با ترمز هوایی
commercial light gage sheet U ورق فریف تجارتی
he did his level best U انچه از دستش برامدکرد
level with each other U در یک تراز
he did his level best U کوتاهی نکرد
level with each other U برابر
level U تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
A level U مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
O level U نمرهی قبولی در این امتحانات
O level U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
level best U خیلی عالی
level best U خیلی خوب
level best U بسیارعالی
on the level <idiom> U درستکار ،بی غل وغش
level out U برابر کردن
level out U یکنواخت کردن
level U مستقیم
level U پایه
level U نشانه گرفتن
level U مسطح شدن
level U تراز
level U همسطح کردن
level U تراز کردن تراز
level U همسطح
level U سطح ارتفاع
level U مسطح
level U رده
level to U تراز کردن
level U تراز سطح افقی افقی کردن
to level off U مسطح شدن [ناحیه ای]
to level off U یکنواخت شدن [ناحیه ای]
level U هدف در خط دید شماقرارگرفت
level U تراز بنایی
level U مسطح کردن
level U الت ترازگیری
level U هموار
level U یک دست
level U یک نواخت
level U کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level U سطح برابر
level U موزون هدف گیری
level U هم پایه
level U میزان
level U سطح
level U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level U ترازکردن
level U ترازسازی
level U هم تراز
reorder level U سطح سفارش مجدد
reorder level U مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
one level address U کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
rotational level U تراز چرخشی
one level address U تابعی که در حین اجرا تابع دیگر را صدا نکند
optimal level U سطح بهینه
pezometeric level U سطح پیزومتری
operating level U سطح فعالیت
one level memory U حافظه یک سطحی
flight level U سقف پرواز
power level U تراز توان
price level U سطح قیمت
protection level U سطح حفافت
operating level U سطح امادگی برای فعالیت سطح قابلیت برای کار
one level address U آدرس ذخیره سازی که مستقیما و بدون تغییر به محلی از وسیله دستیابی دارد
signal level U سطح علامت
signal level U سطح سیگنال
top-level U بلند پایه
two level subroutine U زیر تابعی که حاوی زیر تابع دیگر است
two level store U انباره دو سطحی
two level logic U منطق دوسطحی
trophic level U تراز خوراکی
transition level U سطح حداکثر انحراف درارتفاع پرواز
to rake level U با شن کش صاف کردن
flight level U سطح ارتفاع پرواز
wage level U سطح مزد
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
first level address U آدرس فضای ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیماگ و بدون تغییر به یک محل یا وسیله دستیابی دارد
top-level U کهبدان
top-level U افراد عالیرتبه
top-level U توسط افراد عالیرتبه
voltage level U سطح فشارالکتریکی
fermi level U تراز فرمی
split-level U سه نیم اشکوبی
split-level U چند سطحی
voltage level U سطح ولتاژ
flight level U سطح پرواز
floor level U کف
to draw level U بحریف رسیدن
storage level U تراز خزانه
stock level U سطح ذخیره انبار
stock level U سطح انبار
sound level U شدت صوت
sound level U شدت نسبی صوت
skill level U پایه مهارت فنی
skill level U پایه مهارت
significance level U سطح معناداری
storage level U تراز ذخیره تراز مخزن
surveyor's level U تراز مساحی یا پیمایش
level-headed U معقولانه
level-headed U متعادل
level-headed U ترازخوی
level-headed U راستبین
level-headed U معقول
to draw level U باحریف برابرشدن
tilting level U تراز حباب دار
surveyor's level U ترازنقشه برداری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com