Perdic | washed | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 22 (2 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	washed U	شستن
	washed U	شستشو دادن
	washed U	پاک کردن
	washed U	شستشو
	washed U	غسل رختشویی
	washed U	موج زایشی
	washed U	حرکت غیرمجاز جلوی قایق دیگر
	washed U	اب دادن شستشو

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	washed up U	بکلی تحلیل رفته
	washed up <idiom> U	به درد نخور
	washed-out U	از کارافتاده شسته شده و ساییده شده
	washed-out U	خسته
	washed out U	از کارافتاده شسته شده و ساییده شده
	washed out U	خسته
	washed up U	محو شده دلسرد
	Where can I get my car washed?	کجا میتوانم اتومبیلم را بدهم بشویند؟
	washed mineral U	لعاب سفیداب
	I want these clothes washed.	من میخواهم این لباس ها شسته شود.
	The road has been washed a way of floods. U	سیل جاده راشسته است
	theblood washed away the bridg U	سیل پل راخراب کردوبردe
	hand-washed wool U	پشم دست شور
	Blood is not washed out by blood . <proverb> U	خون را با خون نمى شویند.

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)