Perdic | warranted rate of growth | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	warranted rate of growth U	نرخ رشد تضمین شده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	growth rate U	نرخ رشد
	annual rate of growth U	نرخ رشد سالانه
	potential rate of growth U	نرخ رشد بالقوه
	current rate of growth U	نزخ رشد جاری
	natural rate of growth U	نرخ رشد طبیعی
	undersirable rate of growth U	نرخ رشد نامطلوب
	rate of crystalline growth U	سرعت نمو تبلور
	rate of economic growth U	نرخ رشد اقتصادی
	general rate of growth U	نرخ عمومی رشد
	full employment rate of growth U	نرخ رشد در اشتغال کامل
	warranted U	ضمانت
	warranted U	سند عندالمطالبه
	warranted U	حواله
	warranted U	گواهی کردن
	warranted U	تضمین کردن
	warranted U	گواهی
	warranted U	مجوز
	warranted U	اختیار
	warranted U	ضمانت کردن مجوز
	warranted U	تضمین حکم
	warranted U	اجازه کتبی حکم قانونی تعهد کردن ضمانت کردن کسی
	warranted U	اجازه قانونی
	warranted U	گواهی حکم
	the watch is warranted U	ضمانت شده است
	the watch is warranted U	خوبی ساعت
	growth U	نمو
	growth U	نتیجه
	growth U	چیز زائد
	growth U	گوشت زیادی تومور
	growth U	روش
	growth U	نمود
	growth U	اثر حاصل
	growth U	رشد
	growth U	پیشرفت
	growth U	افزایش ترقی
	growth U	بلوغ
	bangaloid growth U	خانه ییلاقی
	lush growth U	رشد سرسبز
	growth ring U	دایره سالیانه
	vertical growth U	رشد عمودی
	stable growth U	رشد با ثبات
	unbalanced growth U	رشد نامتعادل
	growth ring U	دایره رشد
	growth reaction U	واکنش رشد
	zero economic growth U	نرخ رشد اقتصادی صفر
	zero population growth U	رشد جمعیت صفر
	growth line U	خطرشد
	growth stocks U	سهام پر سود
	unbalanced growth U	رشد نامتوازن
	horizontal growth U	رشد افقی
	ovular growth U	رویش تخمک
	mushroom growth U	رویش تند
	climate for growth U	شرایط لازم برای رشد
	climate for growth U	محیط رشد
	mental growth U	رشد ذهنی
	self sustaining growth U	رشد خود پایدار
	geometric growth U	رشد هندسی
	growth areas U	نواحی رشد
	ovular growth U	رشد تخمچه
	particle growth U	رشد ذره
	population growth U	رشد جمعیت
	economic growth U	رشد اقتصادی
	quick growth U	تندرویی
	quick growth U	رشدسریع
	mushroom growth U	زود رویی
	epitaxial growth U	رشد همبافته
	crystalline growth U	نمو بلورین
	crystalline growth U	رشد بلورین
	crystal growth U	رشد بلور
	growth centers U	مراکز رشد
	steady growth U	رشد پایدار
	sustaining growth U	رشد مداوم
	growth motives U	انگیزههای رشددهنده
	growth poles U	قطبهای رشد
	growth effects U	اثار رشد
	proportional growth U	رشد تناسبی
	growth curve U	منحنی نمو
	growth company U	شرکت در حال گسترش
	growth factor U	عامل رشد
	growth factors U	عوامل رشد
	crystal growth affinity U	رشد خواهی بلور
	chain growth polymerization U	بسپارش زنجیری
	stages of economic growth U	مراحل رشد اقتصادی
	chain growth polymerization U	بسپارش افزایشی
	steady state growth U	رشد پایدار
	step growth polymerization U	بسپارش مرحلهای
	steady state growth U	رشد مداوم
	characters of economic growth U	خصوصیات رشد اقتصادی
	balanced growth model U	الگوی رشد متوازن
	hidden momentum of population growth U	نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
	stages theory of economic growth U	نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
	hidden momentum of population growth U	به دلیل این که یک جمعیت وسیع جوان
	hidden momentum of population growth U	سبب گستردگی والدین اینده میشود
	at that rate U	در این صورت
	rate of changes U	نرخ تغییرات
	through rate U	نرخ حمل سراسری
	through rate U	نرخ کامل
	to rate up U	بیمه زیاد گرفتن از
	at any rate U	در هر حال
	at any rate U	درهر صورت
	first rate U	نخستین درجه
	at the rate of U	از قرار
	first rate U	درجه اول
	first rate U	عالی
	first-rate U	ممتاز
	rate U	میزان مهارت شدت تغییرات
	rate U	نواخت
	rate U	اهنگ حرکت
	rate U	سرعت حرکت
	rate U	درجه
	rate U	نسبت
	rate U	مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
	rate U	ارزیابی کردن
	rate U	سنجیدن
	rate U	بها
	rate U	سرعت کار
	first-rate U	درجه اول بسیار خوب
	rate U	درچند
	rate U	نرخ
	rate U	سرعت
	rate U	منوال
	rate U	میزان
	rate U	سرعت ارزیابی کردن
	rate U	نرخ بستن بر بها گذاشتن بر
	rate U	بر اوردکردن
	rate U	شمردن
	rate U	درصد
	rate U	روش طرز
	rate U	درجه بندی کردن
	rate U	اندازه نسبت
	rate U	مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
	second-rate U	جنس پست
	third rate U	پست
	rate U	تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
	rate U	بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
	third rate U	درجه سه
	rate U	حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
	rate U	ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
	second rate U	درجه دو
	rate U	قرار
	rate U	نرخ [درصد]
	second-rate U	وسط
	second-rate U	درجه دو
	second rate U	جنس پست
	second rate U	وسط
	first-rate U	عالی
	third rate U	درجه سوم
	third-rate U	درجه سوم
	third-rate U	درجه سه
	rate U	اهنگ
	third-rate U	پست
	rate U	تندی سرعت عوارض
	rate U	پایه
	railway rate U	نرخ راه اهن
	prime rate U	نرخ پایه
	incidence rate U	نواخت تصادفات
	learning rate U	سرعت یادگیری
	rate gyro U	ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
	prime rate U	نرخ بهره پایه
	rate of consumption U	نرخ مصرف
	railway rate U	مالیات راه اهن
	poor rate U	زکوه
	rate constant U	ثابت سرعت
	rate discrimination U	تبعیض نرخ
	rate equation U	معادله سرعت
	infiltration rate U	میزان
	rate joystick U	سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
	purchase rate U	نرخ خرید
	rate of climb U	میزان صعود
	procurement rate U	نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
	incidence rate U	میزان حوادث و تصادفات
	cyclic rate U	تعداد تیردر دقیقه
	rate of learning U	سرعت یادگیری
	lapse rate U	اهنگ کاهش
	lapse rate U	میزان افت
	lag rate U	نسبت کسری نیروی انسانی
	lag rate U	میزان کسری پرسنل
	isodose rate U	خط نقاط متحدالدوز
	isodose rate U	خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
	interest rate U	نرخ بهره
	i rate him among poet U	من او را در زمره شعرامیدانم
	literacy rate U	نرخ باسوادی
	poor rate U	زکات
	poor rate U	مالیات برای نگاهداری بی نوایان
	participation rate U	نرخ مشارکت
	paging rate U	سرعت صفحه بندی
	output rate U	نرخ تولید
	official rate U	نرخ رسمی
	net rate U	نرخ خالص
	mortality rate U	میزان مرگ و میر
	mortality rate U	نرخ مرگ و میر
	inflation rate U	نرخ تورم
	rate of deformation U	سرعت تغییر شکل
	unemployment rate U	نرخ بیکاری
	running rate U	اهنگ پاسخ
	sampling rate U	نرخ نمونه برداری
	signaling rate U	میزان سیگنال دهی
	slewing rate U	نرخ عبور یک کاغذ سفید ازمیان چاپگر
	spot rate U	نرخ فروش نقدی
	usage rate U	نرخ مصرف