Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 80 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
walking papers
U
ورقه خاتمه خدمت
walking papers
<idiom>
U
برگه اخراج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
walking
U
گردش
walking
U
راه رونده
elegant walking
U
راه رفتن باوقار
at walking pace
U
با سرعت پیاده روی
chinese walking
U
سد ختایی
chinese walking
U
سد چین
walking library
U
کتابخانه متحرک
walking sticks
U
حشره راست بال امریکایی
walking sticks
U
چوبدستی
walking sticks
U
عصا
walking stick
U
حشره راست بال امریکایی
walking stick
U
چوبدستی
race walking
U
مسابقه راهپیمایی
They were walking three abreast.
سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
walking leg
U
پاهایراهرونده
walking dictionary
U
فرهنگ متحرک
walking delegate
U
نماینده سیار
walking chair
U
چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
walking beam
U
میل لنگ
walking library
U
شخص دانشمند
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
sleep walking
U
خوابیده گردی
walking patient
U
مریض سرپایی
walking ring
U
پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
walking ticket
U
ورقه خاتمه خدمت
with one's back to the walking
U
درتنگنا عاجز شده تک مانده درجنگ
walking frame
U
قالبچهارپا
walking stick
U
عصا
walking on eggshells
<idiom>
U
[اگر شما روی پوست تخم مرغ راه می روید به این معنیست که شما تمام تلاشتان را می کنید تا کسی را ناراحت نکنید.]
sleep walking
U
خوابیده روی انتقال نومی
You should always be careful walking alone at night.
U
همیشه موقع پیاده روی تنها در شب باید مراقب باشید.
He was walking with slow steps .
U
با قدمهای آهسته راه می رفت
He cannot sit up, much less walk
[ to say nothing of walking]
.
U
او
[مرد]
نمی تواند بنشیند چه برسد به راه برود.
papers
U
روزنامه
papers
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
papers
U
روی کاغذ نوشتن
papers
U
اوراق
papers
U
ورق کاغذ
papers
U
کاغذ
papers
U
ورقه
papers
U
جواز پروانه
papers
U
مقاله
papers
U
اوراق بهادار
papers
U
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papers
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
papers
U
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
papers
U
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
papers
U
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
papers
U
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
papers
U
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
papers
U
چاپ کردن
papers
U
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papers
U
درکاغذ پیچیدن
papers
U
ورقه مشخصات کشتی
papers
U
سفته برات
papers
U
روی کاغذاوردن
application papers
U
مدارک درخواستنامه
to send in one's papers
U
کناره گیری از کار کردن استعفا دادن
commerical papers
U
اسناد تجارتی
commerical papers
U
اوراق تجارتی
commercial papers
U
اوراق تجارتی
clearance papers
U
اسناد خروج کشتی از بندر
White Papers
U
گزارش هیئت دولت نامه سفید
White Papers
U
کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers
U
کتاب سفید
he writes for the papers
U
برای روزنامه هامقاله مینویسد
secret papers
U
اسناد سری
mercantile papers
U
برگهای بهاداربازرگانی
negotiable papers
U
اوراق بهادار
there is a rush for the papers
U
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
negotiable papers
U
اوراق قابل انتقال
please send me the p papers
U
خواهشندم سوابق یاپرونده انرابرای من بفرستید
ship's papers
U
اسناد حمل
secret papers
U
اوراق سری
ship papers
U
اسناد کشتی
To mark the examination papers .
U
ورقه های امتحان رانمره دادن
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
He put his papers in order before going to bed .
U
قبل ازخوابیدن کاغذهایش را مرتب کرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com