English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wages tax U مالیات مزد و حقوق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
wages U مزد
wages U دستمزد
wages U اجرت
wages U کار مزد دسترنج
wages U حمل کردن
wages U جنگ برپا کردن
wages U اجیر کردن
wages U اجر
wages U اجرت کارمزد
wages U ضمانت حسن انجام کار
bargaining theory of wages U نظریه چانه زنی مزدها
board wages U جیره خشکه
d. wages U مزد دوبرابر
frozen wages U مزدهای ثابت
frozen wages U مزدهای غیرقابل تغییر مزدهای منجمد
general level of wages U سطح عمومی مزدها
i paid his d. wages U مزد او را انچه لازم بود دادم
index of real wages U شاخص دستمزدهای واقعی
rigidity of wages U انعطاف ناپذیری مزدها
spiral of wages and prices U حرکت تسلسلی مزدها و قیمت ها مارپیچ مزدها و قیمت ها
subsistence theory of wages U نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
subsistence theory of wages U به قانون مفرغ مزدها نیزمعروف است
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
The wages wI'll be raised. U دستمزد ها بالاخواهند رفت
All wages were scaled up to 15 per cent . U کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com