English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
volatile memory U حافظه فرار
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
non volatile U رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود
non volatile U ما میتواند اطلاعات را برگرداند.
volatile U سبک
volatile U مادهای با فشاربخار زیاد
volatile U حافظه داده پرداز الکترونیکی که با قطع توان الکتریکی پاک میشود
volatile U لطیف
volatile U بخارشدنی سبک
volatile U فرار
volatile compound U ترکیب فرار
volatile file U فایل فرار
volatile file U پرونده فرار
volatile oils U روغنهای فرار یا بخارشدنی
volatile storage U انباره فرار
volatile storage U حافظه فرار
Gasoline is volatile . U بنزین ماده فراری است ( زود می پرد )
volatile oil U روغن اساسی
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
memory U یادگار یاد بود
memory U یاد
to the memory of U به یادبود
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
memory U خاطره
memory U حافظه
immediate memory U حافظه فوری
real memory U حافظه حقیقی
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
screw to the memory U بذهن سپردن
real memory U حافظه واقعی
screen memory U خاطره پوشان
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
secondary memory U حافظه ثانویه
rotating memory U حافظه چرخشی
remote memory U حافظه دور
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
regenerative memory U حافظه باز زا
search memory U حافظه جستجو
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
recent memory U حافظه نزدیک
read only memory U حافظه فقط خواندنی
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
memory protection U حفافت حافظه
memory module U ماژول حافظه پیمانه حافظه
memory module U واحد حافظه
memory moard U برد حافظه
memory mapping U نگاشت حافظه
memory mapping U نقشه حافظه
memory mapped i/o U ورودی- خروجی نگاشت حافظه
memory map U طرح یا نقشه حافظه
memory map U نگاشت حافظه
memory map U نقشه حافظه
memory management U مدیریت حافظه
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
memory register U ثبات حافظه
racial memory U حافظه نژادی
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
photodigital memory U خواندن چند بار
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
passive memory U حافظه منفعل
optical memory U حافظه نوری
one level memory U حافظه یک سطحی
memory port U درگاه حافظه
memory word U کلمه حافظه
memory trace U رد یاد
memory span U فراخنای یاد
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
memory location U محل حافظه
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
to stamp on the memory U ذهنی کردن
to escape one's memory U از خاطر رفتن
to commit to memory U ازبرکردن
static memory U حافظه ایستا
stack memory U حافظه پشتهای
shadow memory U شبه حافظه
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
memory recall U دوبارهخوانیحافظه
memory key U کلیدحافظه
memory cancel U پاککردنحافظه
memory button U دکمهحافظ
add in memory اضافه کردن به حافظه
within living memory U به یاد دارند
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
virtual memory U حافظه مجازی
memory location U مکان حافظه
laser memory U حافظه لیزری
eidetic memory U یاد روشن
EDO memory U ذخیره کند
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory U MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
dynamic memory U حافظه پویا
shared memory U حافظه تسهیم شده
disk memory U حافظه دیسک
cryogenic memory U استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory U حافظه هستهای
core memory U حافظه چنبرهای
associative memory U حافظه شرکت پذیر
expanded memory U حافظه گسترشی
it escaped my memory U یادم رفت
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory U حافظه داخلی
interleave memory U حافظه جاگذاری
incidental memory U حافظه اتفاقی
in memory of blessedmemory U خدابیامرز
in memory of blessedmemory U بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory U بیاد
external memory U حافظه خارجی
extended memory U حافظه تمدیدی
extended memory U حافظه توسعه یافته
coordinate memory U حافظه مختصاتی
conventional memory U این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
conventional memory U در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
bubble memory U سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory U مین فرفیت بالا
bubble memory U حافظه حبابی
base memory U حافظه پایه
auxiliary memory U حافظه کمکی
auxiliary memory U حافظ کمکی
associative memory U حافظه تداعی
associative memory U حافظه انجمنی
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
alterable memory U حافظه اصلاح پذیر
alterable memory U حافظه تغییرپذیر
bubble memory U روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
control memory U حافظه کنترلی
control memory U حافظه کنترل
constructive memory U حافظه سازا
commit to memory U حفظ کردن
cache memory U یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory U فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory U بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory U بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U حافظه پنهانی
bytewide memory U بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
buffer memory U حافظه میانیگر
acoustic memory U حافظه صوتی
memory afterimage U رد تصویر یاد
memory dump U روگرفت حافظه
memory drum U گردونه یاد
main memory U حافظه اصلی
memory dependent U متکی به حافظه
mass memory U حافظه انبوه
memory dependent U وابسته حافظه
memory cycle U چرخه حافظه
memory chip U تراشه حافظه
memory cell U سلول حافظه
memory address U نشانی حافظه
memory address U ادرس حافظه
memory capacity U گنجایش حافظه
memory bank U بانک حافظه
memory bandwidth U پهنای باند حافظه
memory allocation U اختصاص حافظه
memory interleaving U برگ برگ کردن حافظه جایگذاری حافظه
magnetic memory U حافظه مغناطیسی
memory cache U حافظه پنهان
memory hierarchy U سلسله مراتب حافظه
memory guard U نگهبان حافظه
memory for digits U حافظه عددی
memory illusion U خطای یاد
memory dump U رونوشت ازحافظه
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
memory image U تصویر یاد
control read only memory U حافظه فقط خواندنی کنترلی
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
content addressable memory U محتوای حافظه ادرس پذیر
to refresh [jog] your memory U خاطره خود را تازه کردن [ که دوباره یادشان بیاید]
memory resident program U برنامه مقیم در حافظه
Random-access memory U رم [علوم کامپیوتر]
memory mapped video U نگاشت صفحه حافظه به فضایی در حافظه
Random-access memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
Random-access memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
stitch pattern memory U حافظهبافتودوخت
Random-access memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
memory data register U ثبات داده حافظه
Random-access memory U رم کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
memory address register U ثبات نشانی حافظه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com