English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
voice grade channel U مجرای از درجه صدایی
voice grade channel U کانال ارسال گفتار
voice grade channel U ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
grade of channel U درجه کانال
voice U وارد کردن اطلاعات به کامپیوتر با استفاده از سیستم مشخیص صدا و صدای کاربر
voice U سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voice U تولید مجدد صدا مشابه صوت انسان
voice U صدای سخنرانی انسان
voice U بیان کردن
voice U ادا کردن
A voice came from beyond . U صدائی از غیب آمد
voice-over U سخنان افزوده
voice-over U صدای خارج از تصویر
with one voice U بایک زبان متفقا
voice U کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voice U تولید صدا مشابه صوت انسان که نتیجه سنتز صدا است
voice U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voice U صدای انسان
voice U واک
voice U صدا
voice U صوت
voice U اوا
voice U ادا کردن
voice U اواز
voice U باصدابیان کردن
voice U خروجی صوت
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice U رای
voice U گفتاری
voice U شفاهی صوتی
voice output U خروجی به صورت صدا
voice key U کلید صدایی
voice communications U ارتباطات صوتی
voice frequency U بسامد صدایی
voice mail U پست اوایی پست صوتی
voice operated U با کار افت صدایی
voice output U خروجی صوتی
voice input U ورودی صوتی
voice coil U پیچک صدا
voice mail U پست صوتی
to a ones voice to music U صدای خودراباسازجفت کرد
the range of voice U دانگ صدا
negative voice U حق رد
negative voice U رد
negative voice U منع نشانه مخالفت
negative voice U رای مخالف رد کردن
negative voice U قدغن کردن
negative voice U رای مخالف دادن
the active voice U معلوم
the active voice U فعل معلوم
the passive voice U بنای مجهول
the passive voice U فعل مجهول
no one raised his voice U صدای هیچکس درنیامد
the public voice U ارا
the public voice U عمومی
i had no voice in that matter U من دران قضیه رایی نداشتم
voice recognition U بازشناسی صدا
voice selector U انتخابگرصدا
She has a soft voice U صدای نرمی دارد
At the top of ones voice . U با صدای هرچه بلند تر
A firm voice . U صدای محکم
voice-overs U سخنان افزوده
voice-overs U صدای خارج از تصویر
voice tube U لولههای صدارسان
voice synthesizer U ترکیب کننده صدا
give voice to <idiom> U احساس ونظرت رابیان کن
voice recognition U تشخیص صوتی
voice recognition U تشخیص صدا
voice response U جواب صوتی
he started at my voice U از صدای من از جا پرید
voice synthesis U ترکیب صوتی
voice synthesis U ترکیب صدا
voice store and forward U ذخیره و ارسال صدا
She has a lovely ( nice ) voice. U صدای قشنگه دارد
She has a delightfully mellow voice . U صدای گرمی دارد
She has a lovely (nice) voice. U صدای قشنگه دارد
My voice is not clear today. U صدایم امروز صاف نیست
voice operated device U دستگاه با کار افت صدایی
He has a rich mellow voice. U صدایش گرم وپخته است
voice edit buttons U دکمههایتصیحصدا
automatic voice network U شبکه صوتی خودکار
To speak in a low voice. U آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
voice answer back U پاسخ سمعی
at grade U در یک ترازو
grade U درجه بندی
grade U سطح یا محدوده
grade U نوع
grade U زبری
grade U کلاس کیفیت
grade U درجه رتبه
which grade are you in? U که درجه شما را در؟
on the up grade U بالارونده
on the down grade U پایین رونده
of the same grade U هم رتبه
grade U مدرک
grade U گواهی
grade U گراد [یکای زاویه] [ریاضی]
grade U گرادیان [یکای زاویه] [ریاضی]
sub grade U لایه زیرین
grade U درجه بندی رتبه
grade U اصلاح نژادکردن هموارکردن
grade U شیب منظم دادن تسطیح کردن
grade U انحراف ازسطح تراز
grade U کلاس
grade U درجه
grade U رتبه
grade U مرحله
grade U درجه شدت
grade U درجه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U شیب
grade U جورکردن باهم امیختن
grade U پایه
grade U نمره
grade U طبقه
grade U نوع درجه بندی کردن
grade U در پایهای قرار گرفتن
grade U دسته بندی کردن
grade U طبقه بندی کردن کلاسه کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade U نمره دادن
grade U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade U مرحله گراد
sweet words (voice,sleep U کلمات ( صدا خواب )شیرین
company grade U پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
company grade U در رده گروهان
high grade U خیلی پیشرفته پرقدرت
grade norm U هنجار کلاسی
low grade U کم ارزش
low grade U کم طبقه بندی
low grade U کم اثر
grade line U خط مبنا
conduct grade U نمره انضباط
fuel grade U درجه سوخت
field grade U افسر ارشد درجه افسر ارشدی
field grade U رده رزمی
high grade U درجه اعلی
field grade U افسر ارشد ارتش
high grade U عالی
grade separation U تقاطع شاهراه یا راه اهن که در ان دو جاده دارای اختلاف سطح از یکدیگر هستند
high grade U قوی
high grade U مرغوب
grade scale U مقیاس کلاسی
conduct grade U درجه هدایت یک ماده
low grade U کم درجه
pay grade U ضریب حقوقی
make the grade <idiom> U منظم کردن، موفق بودن ،حاضر شدن
analytical grade U خلوص واکنشگری
analytical grade U خلوص ازمایشگاهی
cotton grade U درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
grade crossing U تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
grade equivalent U معادل کلاسی
grade crossings U تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
grade crossings U تقاطع راه اهن
technical grade U خلوص صنعتی
grade score U نمره کلاسی
grade crossings U تقاطع شاهراه
pay grade U ضریب ثابت حقوق یا مبنای حقوقی
grade crossing U تقاطع راه اهن
grade crossing U تقاطع شاهراه
grade school U مدرسه ابتدایی
Speak in a low voice . Spead slowly . U یواش حرف زدن
I hear a strange noise ( voice , sound ) . U صدای غریبی به گوشم می رسد
forging grade steel U فولاد اهنگری
captain junior grade U ناخدا دوم
age grade scaling U مقیاسیابی سنی- کلاسی
premium grade petrol U بنزین سوپر
low grade defective U عقب مانده ذهنی تراز پایین
He was granted a grade promotion. U یک پایه ترفیع ( ارتقاء درجه ) گرفت
lieutenant junior grade U ناوبان یکم
lieutenant juinior grade U ستوان سوم
high grade petrol U بنزین سوپر
high grade zink U زینک فریف
high grade product U محصول درجه یک
high grade steel U فولاد درجه بالا
primary standard grade U خلوص استاندارد اولیه
high grade steel U فولاد قیمتی
channel U کندن
channel U اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
Q Channel U یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
channel U ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channel U ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
channel U شیاردار کردن
channel U انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channel U رده
channel U راه ابی
channel U چانل بی سیم
channel U مجرا
channel U باب
channel U ابراه
channel U ابرو ابراهه
channel U سلسله مراتب
channel U مجرای ابگذری کانال
channel U ابراهه
channel U دریا
channel U هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channel U ترعه مجرا
channel U کانال
channel U خط مشی
channel U ناودان
channel U رسانه
right channel U بلندگویسمتراست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com