Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
visual type
U
سنخ دیداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
visual
U
دیداری
Visual C
U
محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
visual
U
آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual
U
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
visual
U
درمعرض دید
visual
U
با چشم
visual
U
دیدی
visual
U
وابسته به دید
visual
U
بصری
visual
U
دیدنی
visual perception
U
ادراک دیداری
visual page
U
صفحه تصویری
visual organization
U
سازمان دیداری
visual obstruction
U
مانع دید
visual observation
U
دیدبانی بصری
visual observation
U
دیدبانی با چشم
visual projection
U
فرافکنی دیداری
visual range
U
حیطه دید
visual scanner
U
پیماینده تصویری
visual arts
U
هنرهای دیدنی
visual arts
U
هنرهای بصری
audio-visual
U
سمعی بصری
audio-visual
U
اموزش سمعی وبصری
audio-visual
U
دید و شنودی
audio-visual
U
سمعی وبصری
visual interceptor
U
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
visual interaction
U
کنش متقابل بصری
visual hallucination
U
توهم دیداری
visual purple
U
ارغوان بینایی
visual angle
U
زاویه دید
visual elevation
U
افت بصری گلوله
visual elevation
U
فاصله مربوط به افت گلوله
visual fire
U
تیر مستقیم
visual fixation
U
تثبیت دیداری
visual flight
U
پرواز بصری
visual flight
U
پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
visual flight
U
پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
visual focusing
U
تمرکز دیداری
visual identification
U
تشخیص بصری
visual identification
U
شناسایی بصری
visual illusion
U
خطای ادراکی دیداری
visual induction
U
القاء دیداری
visual field
U
میدان دید
audio visual
U
سمعی بصری
audio visual
U
اموزش سمعی وبصری
visual check
U
مقابله دیداری
visual cliff
U
پرتگاه دیداری
visual communication
U
ارتباط بصری
visual communication
U
مخابره بصری
visual control
U
کنترل دید
visual display
U
نمایش بصری
visual span
U
فراخنای دیداری
visual yellow
U
زرد بینایی
visual aids
U
کمکهای بصری
visual aids
U
دیدافزار
visual aids
U
ابزارهای کمکی دیداری
visual aid
U
چیزهاییکهبااستفادهازحافظهتصویریبهیاآوریچیزهاکمککندمثلفیلم
visual aid
U
اسلاید
visual aid
U
نقشه
Visual Basic
U
ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
visual axis
U
محور بینایی
audio visual
U
سمعی وبصری
audio visual
U
دید و شنودی
visual signal
U
علامت بصری
visual signal
U
علایم بصری
visual acuity
U
تیزی بینایی
visual adaptation
U
انطباق دیداری
visual check
U
مقابله بصری
visual aphasia
U
زبان پریشی دیداری
visual agnosia
U
ادراک پریشی دیداری
visual omnidirectional range
U
سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
U
واحد نمایش دیداری
visual display unit
U
واحد نمایشگر بصری
visual righting response
U
پاسخ تعادل دیداری
visual display terminal
U
ترمینال نمایش بصری
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
bender visual motor gestalt test
U
ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test
U
ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
he is not of that type
U
ازان قبیل اشخاص نیست
he is not of that type
U
جنم انراندارد
type
U
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type of use
U
نمونه کاربرد
type
U
فرمان TYPE
type
U
نوع خون
type
U
نوع خون را معلوم کردن
type
U
نمونه
type
U
تیره
type
U
تعریف پردازنده یا انواع داده که یک متغیر در کامپیوتر دارد
type
U
ساختمان
type
U
سنخ تیپ
type
U
متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
type
U
متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
type
U
با ماشین تحریر نوشتن
type
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
type
U
مدل
type
U
سنخ
type
U
نوع
type
U
قسم
type
U
رقم
type
U
گونه الگو
type
U
قبیل
type
U
حروف چاپی حروف چاپ
type
U
کلیشه
type
U
باسمه ماشین تحریر
type r conditioning
U
شرطی شدن نوع ار
type genus
U
نوع مشخص
type genus
U
جنس یاگونه
type front
U
ماشین تایپ به جلو
type front
U
نوعی روش تایپ کردن نامه ها
type font
U
خانواده حروف
type i error
U
خطای نوع اول
type ii error
U
خطای نوع دوم
type load
U
نوع بار مهمات
type load
U
نوع مهمات هواپیما
type metal
U
فلز حروف ریزی
type of duty
U
نوع کار
type one error
U
خطای نوع اول در ازمون فرضها
type metal
U
فلز چاپ
type face
U
طرح حروف
type face
U
نوع ارایش یکان
to page up type
U
حروف چیده را صفخه بندی کردن
to type in quadruplicate
U
چهارنسخه ماشین کردن
type bar
U
میله ماشین تحریر
type ahead
U
ویژگی ای که باعث از بین رفتن کلمه میشود
type bar
U
تمام کاراکترها در یک مجموعه کاراکتر معین
Type cable
U
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Type cable
U
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable
U
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable
U
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Type cable
U
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable
U
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
type command
U
فرماندهی ناو گروه
type command
U
نوع یکان ناو گروه
type face
U
نوع چرخش یکان
thinking type
U
سنخ اندیشه ورز
type s conditioning
U
شرطی شدن نوع اس
body type
U
سنخ بدنی
athletic type
U
سنخ پهلوانی
wrap around type
U
گونه نوشتار محیطی
auditory type
U
سنخ شنیداری
acoustic type
U
سنخ شنیداری
type setting
U
حروف چینی
blood type
U
گروه خون
viscous type
U
سنخ ستبرتن
blood type
U
تعیین کردن
blood type
U
گروه خونی
view type
U
نوع نما
ordinal type
U
نوع معمولی
we have a seedless type too
U
یک رقم بی هسته هم داریم
touch-type
U
نگارش با روش پرماسی
body type
U
فونت متن
books of this type
U
این نوع کتابها
type setter
U
حروف چین
type size
U
اندازه حروف
type size
U
اندازه فونت
type style
U
سبک فونت
type table
U
نوع جدول سازمان
type table
U
نوع جدول تیر
type tests
U
ازمایشهای نوعی
type two error
U
خطای نوع دوم
type write
U
ماشین کردن
type write
U
با ماشین تحریر نوشتن
type write
U
ماشین نویسی کردن
type writer
U
ماشین تحرر
type writer
U
حرف نگار
type writer
U
ماشین تحریر
type of fuel
U
نوعسوخت
theoretical type
U
سنخ نظری
field type
U
نوع رزمی
intuitive type
U
سنخ شهودی
kinesthetic type
U
سنخ جنبشی
display type
U
نوع نمایش
dead type
U
حروف پخشی
dead type
U
حروف پخش کردن
mission type
U
متضمن ماموریت
data type
U
نوع داده ها
D type connector
U
اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
n type material
U
ماده نوع "ان "N
objective type
U
سنخ عینی
criminal type
U
سنخ بزهکار
introversive type
U
سنخ درون گرا
drop out type
U
دخشههای متضاد
field type
U
از نوع جنگی
feeling type
U
سنخ احساسی
expanded type
U
نوع گسترده
channel type
U
کانال تایپ
Type cable
U
میکرون
enumerated type
U
فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
elite type
U
یک اندازه تحریر که دوازده کاراکتر را در هر اینچ تحریرقرار میدهد
ectomorphic type
U
سنخ کشیده تن
dysplastic type
U
سنخ بی قواره
installation type
U
نوع یکان
installation type
U
نوع قسمت
oscillating type
U
مین از نوع ارتعاشی یالرزشی
p type semiconductor
U
نیمه هادی نوع "پی "
n type semiconductor
U
نیمه هادی نوع N
raised type
U
حروف برجسته برای
reactive type
U
سنخ واکنشی
soil type
U
نوع خاک
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com