English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vapor cycle U سرد زائی مدار بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vapor U بخوردادن
vapor U مه تبخیر کردن یا شدن
vapor U دمه
vapor U بخار
vapor U چاخان کردن
vapor degreasing U غوطه ور ساختن قطعات دربخار حلالات داغ
vapor deposition U رسوب سازی با بخار
vapor lock U قطع کامل جریان سیال
vapor pressure U فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
vapor pressure U فشار بخار
vapor trail U مسیر عبور بخار
vapor trail U لولههای بخار
cheval vapor U اسب بخار
aqueous vapor U بخار اب
superheated vapor U بخار ابر گرم
water vapor U بخار اب
vapor rectifier U یکسو کننده جیوهای
mercury vapor lamp U لامپ جیوهای
equilibrium vapor pressure U فشار بخار تعادل
equilibrium vapor pressure U فشار به حد تعادل
acid vapor canister U ماسک حفافت در برابر بخاراسید
mercury vapor rectifier U یکسوساز بخار جیوه
mercury vapor rectifier tube U یکسو کننده جیوهای
cycle U حلقه
cycle U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
four cycle U دارای چهاردور یا دوره
cycle U دوره عملیات یابازی
cycle per second U هرتس
cycle per second U سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
R/W cycle U ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
R/W cycle U CYCLE WRITE/READ
four cycle U چهار چرخه
cycle U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle U زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle U بصورت متناوب فاهر شدن
cycle U چرخه
cycle U گردش
cycle U سیکل مدار
cycle U چرخ چرخه
cycle U دوره
cycle U سیکل
cycle U سواردوچرخه شدن
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle U چرخه زدن
cycle U دور
cycle U دوران
cycle U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycle U دوره گردش
cycle U : دور
cycle U عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle U زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle U زمانه
cycle U تناوب پریود سیکل
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U تاکت
major cycle U چرخه بزرگ
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
major cycle U بزرگ چرخه
major cycle U کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
memory cycle U چرخه حافظه
kilomega cycle U یک بیلیون سیکل در ثانیه
menstrual cycle U چرخه قاعدگی
menstrual cycle U عادت ماهانه
magnetic cycle U فرایندمدار مغناطیسی
instruction cycle U سیکل یاچرخش دستورالعمل
kitchin cycle U دور کیچین
kondratieft cycle U دور کندراتیف
life cycle U مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
life cycle U دوره زندگی
life cycle U دوره عمر
life cycle U دوره عمر یک محصول
life cycle U چرخه دوام
intelligence cycle U مدار اطلاعاتی
machine cycle U چرخه ماشین
magnetic cycle U دوره مغناطیسی
magnetic cycle U منحنی هیسترزیس
juglar cycle U دور ژوگلار
minor cycle U خرد چرخه
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
tempering cycle U دوره بازپخت
thermodynamics cycle U سیکل ترمودینامیک
trade cycle U دور تجاری
trade cycle U دوره فعالیت تجاری
training cycle U سیکل اموزشی
training cycle U مرحله اموزش
turnaround cycle U مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
turnaround cycle U مدت رفت و برگشت
cycle lock U قفلدوچرخه
exercise cycle U دوچرخهثابت
occupancy cycle U دوره سکونت
storage cycle U سیکل انباره
storage cycle U چرخه انباره
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
minor cycle U چرخه خرد
motor cycle U دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
number of cycle U تعداد دوره ها
number of cycle U تعداد تناوبها
planning cycle U دوره برنامه ریزی
procurement cycle U دوره خرید
rankin cycle U سیکل رانکین
ration cycle U سیکل محاسبه جیره 42ساعته
reset cycle U چرخه باز نشانی
search cycle U چرخه جستجو
staticizing cycle U سیکل ایستاسازی
idling cycle U سیکل بی باری
activity cycle U چرخه فعالیت
cycle of operation U دوره عمل سلاح
cycle of operation U جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room U گردش ماه
cycle of the room U دورقمر
cycle of water U گردش اب در طبیعت
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing U چرخه دزدی
cycle stealing U مدت چرخه
cycle stealing U روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing U حلقه ربایی
cycle stock U موجودی فعال
cycle stock U موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time U مدت چرخه
cycle time U زمان تناوب عمل
cycle time U زمان رفت و برگشت
cycle time U مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
cycle of everts U دورحوادث
cycle milling U دستگاه فرز پاندولی
budget cycle U گردش بودجه
budget cycle U مراحل بودجه
business cycle U دور بازرگانی
business cycle U دور تجاری
business cycle U دور اقتصادی
business cycle U دور کسب وکار
business cycle U دور فعالیت بازرگانی
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
business cycle U معادل cycle trade
carbon cycle U سیکل کربن
cardiac cycle U چرخه قلبی
carnot cycle U سیکل کارنو
carnot cycle U چرخه کارنو
life-cycle U چرخه زندگی
continous cycle U دوره بی وقفه
continous cycle U گردش دائمی
cycle car U اتوموبیل دوچرخهای
cycle time U زمان
hysteresis cycle U حلقه پسماند
execute cycle U چرخه اجرا
execution cycle U چرخه اجرا
fetch cycle U چرخه واکشی
flow cycle U مدار ترتیب کار
flow cycle U سیکل جریان کار
four cycle engine U موتور چهارزمانه
four stroke cycle U دوره چهار زمانه
four stroke cycle U سیکل چهار زمانه
game cycle U دوره بازی
game cycle U دورههای عملیاتی بازی جنگ
gramdfather cycle U چرخه پدر بزرگ
water cycle U چرخه اب
hydraulic cycle U مدار هیدرولوژی
hydraulic cycle U گردش اب در طبیعت
hydrologic cycle U چرخه اب
estrous cycle U دوره فحلی
engine cycle U سیکل کاری موتور
design cycle U چرخه طراحی
cycle time U زمان تناوب
cycle time U زمان دوره
cycle time U زمان سیکل
cycle time U مدت چرخه زمان چرخه
cycle track U راه دوچرخه رو
duty cycle U دوره کار
display cycle U چرخه نمایش
duty cycle U چرخه کار
duty cycle U ضریب کار
refresh display cycle U زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
program development cycle U چرخه ایجاد برنامه
platonic cycle or year مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
internal cycle time U زمان چرخه داخلی
variable cycle engine U موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
mixed cycle engine U موتور سرسرخ
born haber cycle U چرخه بورن- هابر
life cycle of the frog U چرخهزندگیقورباغه
high cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
gas cycle reactor U راکتور با مدار گردش گازی مسدود
read write cycle U چرخه خواندن و نوشتن
current asset cycle U زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
read restore cycle U چرخه خواندن و ترمیم
low cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
citric acid cycle U چرخه سیتریک اسید
life cycle costs U هزینههای دوره عمر یک محصول
data processing cycle U چرخه پردازش داده
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
arresting system cycle time U زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
open cycle reactor system U سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com