English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 125 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
valence crystal U بلور کووالانسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
valence U ارزایی
valence U والانس
valence U فرفیت
valence U جاذبه
valence U بنیان ترکیب اتمی
valence U بنیان
valence U قدر
valence U توان ارزش
valence U واحد فرفیت فرفیت شیمیایی
valence electron U الکترون رسانایی
valence shell U لایه والانس
valence shell U پوسته والانس
valence band U نوار والانس
valence electron U الکترون والانس
valence theory U نظریه والانسی
valence electron U الکترون فرفیت
valence bond structure U ساختار پیوند والانسی
quantum theory of valence U نظریه کوانتومی والانس
valence band edge U لبه نوار والانس
valence bond theory U نظریه پیوند والانس
crystal U شفاف
crystal U زلال بلوری کردن
crystal U بلور کوارتز
crystal U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal U ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal U صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal U قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal U کریستال
crystal U بلور
crystal set U اشکارساز کریستالی
ideal crystal U کریستال ایده ال
iceland crystal U بلور ایسلند
host crystal U بلور میزبان
host crystal U بلور زمینه
filter crystal U کریستال صافی
crystal rectifier U دو قطبی بلورین
distorted crystal U بلور واپیچیده
detecting crystal U بلور اشکارساز
crystal water U اب تبلور
crystal transducer U مبدل
crystal set U رادیوی ترانزیستوری
crystal structure U ساختار بلور
crystal set U گیرنده اشکارساز
crystal pulling U بلور پردازی
crystal rectifier U دیود
crystal system U دستگاه بلور
ionic crystal U بلور یونی
metal crystal U بلور فلز
crystal clear U واضح-مبرهن
x cut crystal U کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
crystal button U ریسهکریستالی
as clear as crystal <idiom> U مثل اشک چشم [زلال]
rock crystal U سنگ بلور
quasi crystal U شبه بلور
quartz crystal U بلور کوارتز
crystal drop U اشککریستالی
pizoelectric crystal U کریستال پیزوالکتریک
single crystal U تک بلور
monovalent crystal U بلور تک والانسی
molecular crystal U بلور مولکولی
mixed crystal U کریستال امیخته
mixed crystal U کریستال مخلوط
I cant do any crystal – gazing . U علم غیب که ندارم
covalent crystal U بلور کووالانسی
crystal transducer U کریستالی
crystal filter U صافی بلورین
atomic crystal U بلور اتمی
crystal gazer U ساحر یا جادوگر
crystal gazing U بلور بینی
crystal glass U بلور
crystal detector U اشکارساز بلورین
crystal grain U دانه بلوری
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal energy U انرژی بلور
crystal allotropy U چند شکلی بلور
crystal axis U محور کریستال
colored crystal U بلور سنگین
crystal control U تنظیم با بلور
crystal defect U نقص بلور
cast crystal U بلور ریخته
crystal diode U دیود بلوری
crystal diode U دیود
crystal growth U رشد بلور
crystal plane U صفحه بلور
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball U انتن رادار
crystal microphone U میکروفون بلوری
crystal mixer U ترکیب کننده دیودی
crystal oscillator U نوسان ساز کریستالی
crystal pendant U اویز
crystal pickup U پیکاپ بلورین
crystal pickup U پیک اپ کریستالی
crystal plane U سطح کریستالی
crystal plane U سطح بلوری
crystal lattice U شبکه بلور
crystal lattice U شبکه کریستالی
crystal lattice U شبکه بلوری
crystal balls U انتن رادار
crystal lattic U شبکه کریستالی
crystal lattice U شبکه بلورین
liquid crystal U کریستال مایع
liquid-crystal display U نمایشکریستالمایع
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
burnout of a crystal rectifier U سوختن یکسوکننده دیودی
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
crystal ball stopper U گلوله بلوری شیشه لیموناد
crystal field theory U نظریه میدان بلور
crystal video rectifier U یکسوکننده بلورین ویدئو
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
hexagonal crystal system U سیستم کریستال شش گوش
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
interplanar crystal spacing U فاصله بین صفحهای
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
current sensitivity of a crystal rectifi U حساسیت یکسوکننده بلورین
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
liquid crystal display colour pigmented U صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator U شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
It stickd out a mile. It is crystal clear . It is as clear as daylight. U مثل روز روشن است ( پرواضح است )
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com