Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
valence band edge
U
لبه نوار والانس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
valence band
U
نوار والانس
band edge
U
لبه نوار
conduction band edge
U
لبه نوار رسانش
valence
U
قدر
valence
U
والانس
valence
U
جاذبه
valence
U
توان ارزش
valence
U
بنیان
valence
U
بنیان ترکیب اتمی
valence
U
واحد فرفیت فرفیت شیمیایی
valence
U
فرفیت
valence
U
ارزایی
valence electron
U
الکترون رسانایی
valence electron
U
الکترون والانس
valence shell
U
پوسته والانس
valence electron
U
الکترون فرفیت
valence shell
U
لایه والانس
valence theory
U
نظریه والانسی
valence crystal
U
بلور کووالانسی
valence bond theory
U
نظریه پیوند والانس
quantum theory of valence
U
نظریه کوانتومی والانس
valence bond structure
U
ساختار پیوند والانسی
edge
U
لبه دار کردن
edge
U
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود
edge
U
لبه
edge
U
: کنار
edge
U
فرایند یا مداری که با تغییر سطح
edge
U
سیگنال ساعت و نه خود سطح همسان میشود
edge
U
طرف یک شی مسط ح یا سیگنال یا باس ساعت
edge
U
کناره
on the edge of
U
درشرف
on edge
U
بی صبر
on edge
U
مشتاق
edge
U
کناره تیزی
edge
U
اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edge
U
برندگی
edge
U
یال لبه
edge
U
دوره
edge
U
تیزی
edge
U
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edge
U
به کار می رود
edge
U
لبه اسکی حاشیه صفحه شطرنج
edge
U
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
edge
U
اریب وار پیش رفتن
edge
U
کم کم پیش رفتن
edge
U
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
edge
U
نبش
inner edge
U
لبهداخلی
have an edge on
<idiom>
U
سود بردن
on edge
<idiom>
U
خیلی عصبی وخشمگین
take the edge off
<idiom>
U
رنجاندن
to edge one's way
[towards something]
U
[به چیزی]
آهسته و با احتیاط نزدیک شدن
to take the edge off
U
سست کردن
to take the edge off
U
کم زور کردن
edge coated
U
با روکش لبهای
edge card
U
یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
edge beam
U
تیر کناری
doubled edge
U
لب گردان
double the edge
U
لب گردانیدن
deckle edge
U
لبه صاف کاغذ
gilt edge
U
مقدم درجه اول
bleeding edge
U
حاشیه نقشه
gilt edge
U
ممتاز
gilt edge
U
لب طلایی
betwixt edge
U
یخ اریب
feather edge
U
لبه نازک
false edge
U
قسمت سوم عقبی تیغه سابر
change of edge
U
تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
built up edge
U
لبه مخصوص نصب
bleeding edge
U
حاشیه مخصوص ثبت اطلاعات حاشیهای
gilt edge
U
بهترین
edge connector
U
رابط لبه
edge set
U
فشار برروی لبههای اسکی
edge weld
U
جوش لبهای
edge sharpening
U
دقیق کردن لبه
edge stone
U
سنگ نبشی
edge stone
U
سنگ نبش
edge stress
U
تنش تیغه
edge tool
U
الت برنده
edge triggered
U
با رها شدگی لبهای
edge welding
U
جوشکاری دورهای
edge rope
U
طناب کناری
edge raise
U
بلندی لبه ورق
edge pressure
U
فشار لبه
edge detection
U
اشکارسازی لبه ها الگوریتمی که با استفاده ازان یک کامپیوتر یا ادم مصنوعی میتواند بفهمد که چه اشیایی را می بیند
betwixt edge
U
اریب کردن
edge fillter
U
صافی چاکدار
edge mill
U
اسیاب غلطکی
edge zone
U
ناحیه لبه
edge notched
U
لب بریده
edge notched
U
با بریدگی لبهای
edge perforated
U
لب سوراخ
edge perforated
U
با سوراخهای لبهای
edge zone
U
اطراف لبه
gripper edge
U
کاغذ گیر ماشین چاپ
notched edge
U
لبهدندانه
mantle edge
U
لبهپوسته
hob edge
U
قابگاز
fore edge
U
لبهجلوییکتاب
trailing edge
U
لبه فرار
trailing edge
U
لبه پشتی
trailing edge
U
انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
tail edge
U
نوکلبه
upper edge
U
لبهفوقانی
He is on edge. He is restive.
U
آرام ندارد (ناراحت است )
edge length
U
درازای لبه
[ریاضی]
edge-shaft
U
میله ستون لبه
edge-roll
U
ابزار سه ربع گرد
edge-moulding
U
گچ بری لبه
edge of rug
U
لبه و حاشیه فرش
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
on the edge of one's seat
<idiom>
U
ناآرام بودن
I am edge . I am restive.
U
دلم شور می زند
top edge
U
لبه فوقانی
tool edge
U
پخ
straight edge
U
شمشه
razor edge
U
لبه تیز
outer edge
U
لبهبیرونی
leading edge
U
لبه راهنما
leading edge
U
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
leading edge
U
لبه حمله
leading edge
U
لبه مقدم
razor edge
U
دم
razor edge
U
تیز
razor edge
U
پشته کوه که تیز باشد
straight edge
U
کشو
straight edge
U
قد
straight edge
U
لبه مستقیم
straight edge
U
خط کش
reference edge
U
لبه مرجع
razor edge
U
محل افتراق
razor edge
U
موقعیت بحرانی
guide edge
U
لبه راهنما
bend on edge
U
خم کردن لبه ها
knife-edge
U
تیغه در
knife-edge
U
لبه تیز هرچیزی
knife-edge
U
لبه کارد
knife-edge
U
لبه چاقو
knife edge
U
لبه تیغ
knife edge
U
لبه چاقو
knife edge
U
تیغه در
knife edge
U
لبه تیز هرچیزی
knife edge
U
لبه کارد
knife-edge
U
لبه تیغ
abutting edge
U
لبه ضربه گیر
absorption edge
U
لبه جذب
beaded edge
U
لبه برگردانده شده
cutting edge
U
تیغه برش زنی
cutting edge
U
تیغه قطع سازی
aligning edge
U
لبه سیستم تشخیص حرف برای محل دهی به متن
aligning edge
U
لبه هم تراز
cutting edge
U
تیغه
cutting edge
U
لبه برش
leading edge tube
U
لاستیکلبهپیشتاز
edge punched card
U
کارت لب منگنه شده
leading edge flap
U
لبهبرجستهباله
bevelled edge square
U
زاویه حاده
upper edge of the net
U
نوار بالای تور والیبال
leading edge model
U
IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
plate edge planer
U
دستگاه تراش ویژه لبههای ورقهای فلزی
trailing edge flap
U
لبهبرجستهپشتیباله
edge cutter/trimmer
U
لبه بر
bevelled edge weld
U
جوش درز پیشانی
edge fillet weld
U
جوش نواری دورهای
She is worried stiff . She is on edge .
U
دلش شور می زند ( نگرانی )
p band
U
باند فرکانس
band
U
نوار لولا
band
U
ارکستر
band
U
دستهء موسیقی اتحاد
saw band
U
نوار اره
band
U
توافق
band
U
روبان
band
U
باند بانداژ
band
U
نوار زخم بندی
band
U
متحدکردن
q band
U
بند فرکانس
band
U
متحد شدن
band
U
بند و زنجیر
band
U
تسمه یا بندمخصوص محکم کردن
band
U
نوارپیچیدن
band
U
بصورت نوار دراوردن
band
U
نوار
x band
U
باند فرکانس
band
U
با نوار بستن
band
U
متحد کردن
band
U
متحدشدن
band
U
نواره
band
U
کمربند نوار
band
U
قسمت موزیک
band
U
نوار مانع
band
U
باند
band
U
اره نواری
band
U
باندرادیو
band
U
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی
band
U
محدوده فرکانس ها بین دو حد
band
U
را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
x band
U
باند- ایکس
band
U
مدار ارتباطی که سیگنال
band
U
محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
band
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com