Perdic | upward | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 18 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	upward U	بالایی
	upward U	روببالا روبترقی
	upward U	بطرف بالا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	upward flow U	جریان رو به بالا
	upward mobility U	تحرک صعودی
	upward motion U	حرکت رو به بالا
	upward rotation U	چرخش رو به بالا
	upward swing U	نوسان به سمت بالا
	upward tendency U	گرایش صعودی
	upward compatible U	همساز رو به بالا
	upward compatible U	اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
	upward compatible U	طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
	upward compatibility U	سازگاری بالاگرا
	shift upward U	حرکت به سمت بالا
	shift upward U	انتقال به طرف بالا
	he looked upward U	بالانگاه کرد
	an upward glance U	نگاه سربالا
	upward trend U	روند صعودی

Recent search history

Forum search