English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
universal product code U کد جامع محصول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
product code U کدمحصول
universal U جامع
universal U قضیه کلی یا عمومی قاعده کلی
universal U 1UART- 2USRT- 3USART-
universal U سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
universal U مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
universal U قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است
universal U مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
universal U کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
universal U transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
universal U اونیورسال
universal U کلی
universal U عمومی
universal U عالمگیر
universal U جامع جهانی
universal U همگانی
universal U فراگیر
universal U همه سمت گرد
universal U همه منظوره
universal U میخ سبک کوهنوردی
universal U یونیورسال
universal U با چرخش ازاد
universal U جهانی دنیایی
universal roll U نورد یونیورسال
universal receiver U رادیو برق و باتری
universal roll U برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
universal provider U سوداگری که در همه چیزیادرکالاهای گوناگون معامله میکند
universal motor U موتوراونیورسال
universal motor U موتور یونیورسال
universal motor U موتور الکتریکی که با دی سی و هم ا سی کار میکند
universal set U مجموعه فراگیر
universal set U مجموعه جهانی
universal symbol U نماد همگانی
universal complex U عقده همگانی
suffrage universal U حق رای عمومی
universal receiver U گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
universal trait U صفت همگانی
universal time U زمان عام
universal time U زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
universal time U وقت جهانی وقت بین المللی
universal time U ساعت جهانی
universal motor U موتور اونیورسال
universal legacy U وصیتی که دران موصی جهت تسلیم موردوصیت به ورثه شرطی قائل نشده باشد
universal legacy U وصیت مطلق
universal applause U عموم
universal agent U وکیل مطلق الوکاله
universal agent U وکیل تام الاختیار
universal grid U مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
universal identifier U معرف جامع
universal joint U دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
universal joint U مفصل چرخنده
universal joint U قفل کاردان
universal language U زبان فراگیر
universal joints U اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
universal joints U قامه
universal applause U تحسین
law of universal gravitation U قانون گرانش عمومی
universal transverse mercator U سیستم تصویر جهانی مرکاتور
universal passenger steps U پلههایعمومیمسافرین
law of universal gravitation U قانون جاذبه عمومی
universal transverse mercator U سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
universal character set U مجموعه کاراکترهای جهانی
universal output transformer U مبدل صوتی عمومی
universal drafting machine U خط کش ناوبری
universal joint coupling U اتصال قفل کاردان
universal gas constant U ثابت گازها
universal declaration of human rights U اعلامیه جهانی حقوق بشر
product U محصول اصلی از ماده خام
product U نتیجه کار محصول فراورده
product U تولیدکردن
product U نتیجه
product U کالا
product U محصول حاصلضرب
product U مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product U ول مواد لازم برای تولید یک محصول
product U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
by product U نتیجه فرعی
by product U محصول فرعی
by product U فراورده فرعی
inner product U ضرب داخلی [ریاضی]
inner product U ضرب نقطه ای [ریاضی]
inner product U ضرب اسکالر [ریاضی]
product U حاصلضرب
product U محصول تولید شده برای فروش
product U محصول تولید شده یا ساخته شده
by product U محصول جنبی
by-product U فراورده جنبی
by-product U محصول ضمنی
by-product U محصول فرعی
inner product U ضرب نقطهای ضرب نردهای
inner product U ضرب داخلی
inner product U ضرب داخلی هرمیتی
product U حاصل ضرب
product U بسط دادن
product U تولید
product U حاصل حاصلضرب
product U محصول
product U فراورده
product U حاصل
product U ایجادکردن
logical product U رکورد منطقی
product launch U جا انداختن محصول در بازار
product liability U مسئولیت محصول
disintegration product U محصول تجزیه و تفکیک شده
waste product U ضایعات
waste product U محصولات زائد
volatility product U محصول فرار
product group U کالاهی مشابه
diversity of product U تنوع محصول
logic product U حاصلضرب منطقی
dot product U ضرب نقطهای
by product oven U محصولات فرعی کوره کک سازی
by product gas U گاز تقطیر شده
by product material U فراورده فرعی
by product recovery U بازده محصولات فرعی
product diversification U تنوع محصول
product capabilities U خواص محصول
vector product U ضرب خارجی [ریاضی]
product differentiation U اختلاف محصول
volatility product U فراورده فرار
vector product U حاصلضرب برداری
product differentiation U تفاوت محصول
home product U محصولات داخلی
scalar product U ضرب نردهای
total product U تولید کل
scalar product U حاصلضرب اسکالر
scalar product U حاصلضرب عددی
hermitian inner product U ضرب داخلی هرمیتی
major product U تولیدات عمده
margin product U اضافه محصول
home product U محصولات ملی
product mix U ترکیب محصول
total product U محصول کل
marginal product U محصول نهائی
inner product space U فضای ضرب داخلی [ریاضی]
cross product U ضرب برداری [ریاضی]
vector product U ضرب برداری [ریاضی]
program product U فراورده برنامه
end product U فراورده نهایی
average product U محصول متوسط
finished product U کالای اماده فروش
scalar product U ضرب نقطه ای [ریاضی]
dot product U ضرب نقطه ای [ریاضی]
projection product U ضرب داخلی [ریاضی]
finished product U محصولات اماده برای توزیع ومصرف
software product U محصول نرم افزاری
fission product U محصول انشقاق
overhead product U محصول سبک
projection product U ضرب نقطه ای [ریاضی]
dot product U ضرب اسکالر [ریاضی]
end product U محصول نهایی
end product U قطعات حاصله دستگاه نهایی
end product U مجموعه قطعات
laminated product U تولید ماده متراکم متورق
acceptable product U فراورده جانشین قابل قبول
projection product U ضرب اسکالر [ریاضی]
finished product U محصول نهائی
scalar product U ضرب اسکالر [ریاضی]
marginal value product U ارزش تولید نهائی
cross product U ضرب خارجی [ریاضی]
net product U محصول خالص
Cartesian product ضرب دکارتی [ریاضی]
scalar product U ضرب داخلی [ریاضی]
dot product U ضرب داخلی [ریاضی]
product of sums U حاصلضرب مجموعه ها
intermediate product U محصول نیم ساخته
product of inertia U ممان سانتریفوژ
average product U تولید متوسط
intermediate product U فراورده واسطه
program product U محصول برنامه
product liability U مسئوولیت در قبال کالا
product scale U مقیاس فراورده
national product U تولید ملی
product planning U برنامه ریزی محصولات
intermediate product U محصول واسطه
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
high grade product U محصول درجه یک
product life expectancy U عمر مورد انتظار محصول
iso product curve U منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
ion product constant U ثابت حاصلضرب یونی
hermitian scalar product U ضرب داخلی هرمیتی
gross product per capita U تولید ناخالص سرانه
marginal revenue product U درامد محصول نهائی
solubility product constant U ثابت حاصلضرب انحلال
solubility product constant U ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
mass market product U محصول پر فروش
product usage rate U میزان مصرف محصول
standard product cost U ارزش تولید استاندارد
net national product U محصول خالص ملی
net domestic product U محصول خالص داخلی
marginal product curve U منحنی محصول نهائی
diminishing marginal product U منحنی نزولی محصول نهایی
diminishing marginal product U نزولی بودن محصول نهائی
product moment correlation U همبستگی گشتاوری
marginal physical product U محصول فیزیکی نهائی
marginal net product U محصول نهائی خالص
gross domestic product U تولید ناخالص داخلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com