English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
central processing unit U واحد پردازش مرکزی
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
unit central processing U واحد پردازش مرکزی
Other Matches
processing unit U واحد پردازش
processing unit U واحدپردازشگر
processing unit U واحد پردازنده
central U کامپیوتر مرکزی
central U ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
central U واحد ورودی و خروجی
central U واحد محاسبات و منط ق
central U تلفن چی مرکزی
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
central U فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
central U مرکزی
central U کلمه با طول کوتاه
central U که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
central U گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
central office U دفتر مرکزی
central load U نیروی وارد به مرکز
central office U مرکز تلفن
central heating U حرارت مرکزی
central office U تلکس و تلگراف
central pith U هسته یا مغز چوب
central planning U برنامه ریزی مرکزی
central position U قرارگاه مرکزی
central position U وضعیت مرکزی
central incisor U دندانپیشینمرکزی
central heating U گرمایش مرکزی
central load U بار مرکزی
central head U فشار مرکزی
central government U حکومت مرکزی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
central canal U مجرای مرکزی
central city U مرکز شهر
central city U شهر مرکزی
central convolution U شکنج مرکزی
central gyrus U شکنج مرکزی
central exchange U مرکز تلفن خودکار
central exchange U مرکزتلکس
central fissure U شیار مرکزی
central sulcus U شیار مرکزی
central bank U بانک مرکزی
central war U جنگ عمده
central strip U نوار میانی
central circle U دایرهوسط
central tendency U تمایل به مرکز
Central America U آمریکایمرکزی
central war U جنگ عمومی
central column U ستونمرکزی
central defender U مدافعوسطی
central tendency U احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
central nave U کلیسایمرکزی
central reservation U مرکزرزروکردن
central screw U پیچمرکزی
central stile U چهارچوبدربمیانی
central terminal U پایانه مرکزی
central strip U جداکننده جهات
weather central U مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
central processor U پردازشگر مرکزی
switching central U مرکز تلفن خودکار
central reserve U سکوی وسط
central reserve U سکوی میانی
central processor U پردازنده مرکزی
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
central site U سایت مرکزی
central station U نیروگاه مرکزی
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
central concrete membrane U پرده میانی بتنی
central mixing plant U مرکز اختلاط بتن
central treaty organization U سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
central treaty organization U انگلستان
central angle of arch U دهانه کمان
central angle at crest U فرجه ستیغ
central air data U مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
central treaty organization U پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
central control desk U اطاق فرمان اصلی
central control desk U میزفرمان مرکزی
central mass storage U انباره انبوه مرکزی
central planning team U تیم طرح ریزی مرکزی
central limit theorem U قضیه حد مرکزی
central information file U سیستم اصلی ذخیره داده
central telegraph office U مرکز تلگراف اصلی
central pastry kitchen U اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
central refueling provisions U سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
central railway station U ایستگاه مرکزی راه اهن
telephone central office U مرکز تلفن خودکار
central tendency measures U اندازههای گرایش مرکزی
measures of central tendency U اندازههای گرایش مرکزی
central control panel U تابلوی مرکزی کنترل
central control panel U مرکز کنترل
battery control central U مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
German Central Bank U بانک مرکزی آلمان
Central Intelligence Agency U مرکز اداره اطلاعات [ایالات متحده آمریکا]
central pumping station U مرکزی
central pumping station U تلمبهخانه
central focusing wheel U چرخهزوم مرکزی
Central African Republic جمهوری آفریقای مرکزی
central heating system U دستگاه حرارت مرکزی
top central manhole U حفرهمیانیورودفرد
central food preparation facility U کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
organization of central american states U سازمان دول امریکای مرکزی
data processing U امایش اطلاعات
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
serial processing U پردازش نوبتی
serial processing U پردازش سری
processing symbol U علامت پردازش
random processing U با دست یابی تصادفی
random processing U پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
random processing U پردازش تصادفی
file processing U پردازش فایل
remote processing U پردازش از راه دور
sequential processing U پردازش ترتیبی
word processing U پردازش کلمه
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
data processing U پرورش اطلاعات
data processing U تهیه اطلاعات
command processing U پردازش دستورالعمل
document processing U متن پردازی
document processing U پردازش مدرک
distrubuted processing U پردازش توزیعی
concurrent processing U پردازش همزمان
simultaneous processing U پردازش همزمان
continuous processing U پردازش پیوسته
cooperative processing U سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند
file processing U پرونده پردازی
demand processing U پردازش بر اساس نیاز
data processing U مرتب کردن داده ها
data processing U پردازش داده ها
data processing U داده پردازی
text processing U پردازش متن
transfer processing U امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
list processing U لیست پردازی
direct processing U پردازش مستقیم
foreground processing U اجرای خودکار برنامههای کامپیوتر که برای به انحصاردر اوردن امکانات کامپیوترطراحی شده اند
information processing U پردازش اطلاعات
call processing U فراخوان پردازی
information processing U نتیجه گیری ازاخبار
information processing U تقویم اخبار
in line processing U پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
image processing U پردازش تصویر
image processing U تصویر پردازی
geometry processing U فرآیندی که نیاز به محاسبه سه مختصات z,y,x دارد از یک شی سه بعدی تا روی صفحه نمایش داده شود
interactive processing U پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
inquiry processing U فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
overlap processing U اجرای همزمان فعالیتهای ورودی
nonoverlap processing U روشی که به وسیله ان خواندن
nonoverlap processing U نوشتن و پردازش داخلی فقط در یک اسلوب سری صورت می گیرد
batch processing U دسته پردازی
batch processing U پردازش دستهای
batch processing U سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند
batch processing U سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
list processing U پردازش لیست
foreground processing U پردازش پیش صحنی
post processing U پس پردازی
processing program U برنامه پردازشی
post processing U پس پردازش
processing program U برنامه پردازش
background processing U فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند
processing of the order U انجام سفارش
priority processing U اولویت پردازی
priority processing U پردازش اولیه
picture processing U پردازش تصویری
processing element U عنصر پردازشی
overlap processing U پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
parallel processing U پردازش موازی
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
background processing U پردازش زمینهای
distributed data processing U داده پردازی توزیعی
multiple job processing U پردازش چند کاره
mechanical data processing U پردازش داده مکانیکی
data processing manager U مدیر پردازش داده
data processing cycle U چرخه پردازش داده
data processing management U مدیریت پردازش داده
list processing langauge U زبان لیست پردازی
list processing langauge U زبانهای پردازش لیست
distributed data processing U پردازش داده توزیع شده
decentralized data processing U پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
decentralized data processing U پردازش داده نامتمرکز
natural language processing U پردازش زبان طبیعی
digital signal processing U پردازش دیجیتالی سیگنال
distributed processing system U سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
direct access processing U پردازش به روش دستیابی مستقیم
dispersed data processing U پردازش اطلاعات به صورت توزیعی
data processing system U سیستم پردازش داده
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
electronic data processing U پردازش الکترونیکی داده
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
word processing center U مرکز پردازش کلمه
word processing supervisor U نافر پردازش کلمه
information processing carriculum U دوره پردازش اطلاعات
transaction oriented processing U پردازش تغییرگرا
string processing languages U زبانهای پردازش رشته
stacked job processing U پردازش پشته یی
scientific data processing U پردازش داده علمی
order processing time U مدت انجام سفارش
word processing society U انجمن پردازش کلمه
word processing system U سیستم پردازش کلمه
real time processing U پردازش بلادرنگ
remote batch processing U پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
information processing machine U computer
word processing program U برنامه پردازش کلمه
integrated data processing U پردازش داده مجتمع
oil processing area U منطقهپردازشنفت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com