English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
unemployment fund U صندوق تامین بیکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
unemployment U بیکار
unemployment U عدم اشتغال
unemployment U بیکاری
structural unemployment U بیکاری بنیادی
cyclical unemployment U بیکاری ادواری
cyclical unemployment U بیکاری دورانی
seasonal unemployment U بیکاری فصلی
mass unemployment U بیکاری انبوه
technological unemployment U بیکاری فنی
technological unemployment U بیکاری ناشی ازپیشرفتهای فنی
unemployment benefit U کمک دریافتی در دوران بیکاری
chronic unemployment U بیکاری مزمن
structural unemployment U بیکاری ساختاری
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
unemployment insurance U بیمه بیکاری
disguised unemployment U بیکاری پنهان
disguised unemployment U بیکاری نامرئی
voluntary unemployment U بیکاری ارادی
marginal unemployment U بیکاری نهائی
involuntary unemployment U بیکاری غیر ارادی
rate of unemployment U نرخ بیکاری
intellectual unemployment U بیکاری تحصیلکرده ها
unemployment rate U نرخ بیکاری
hidden unemployment U بیکاری پنهان
frictional unemployment U اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
residual unemployment U بیکاری باقیمانده
unemployment equilibrium U تعادل در اشتغال ناقص
frictional unemployment U بیکاری اصطکاکی
frictional unemployment U بیکاری کوتاه مدت که در نتیجه تحرک ناقص نیروی کار
unemployment inflation dilemma U تورم
I am obsessed by fear of unemployment . U تنها فکرم نگرانی از بیکاری ( عدم اشتغال ) است
unemployment inflation dilemma U معمای بیکاری
natural unemployment rate U نرخ بیکاری طبیعی
fund U تنخواه ذخیره وجوه احتیاطی صندوق
fund U پشتوانه
fund U موجودی سرمایه
fund U دارائی
fund U وجه
fund U تهیه وجه کردن
fund U اعتبار مالی
fund U اعتبار
fund U سرمایه گذاری کردن
fund U سرمایه ثابت یاهمیشگی
fund U موجودی دارائی
fund U صندوق
fund U ذخیره
fund U سرمایه
fund U تنخواه قرضه دولتی سهام
fund U وجوه
reserve fund U سرمایه احتیاطی
relief fund U وجوه اعانه
point fund U پاداش پایان فصل
provident fund U وجوه احتیاطی
provident fund U وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
revolving fund U تنخواه گردان
depositary for a fund U سپرده برای یک صندوق
slush fund U پولی که از فروش مواد زاید آشپزخانهی کشتی به دست میآمد
slush fund U بودجه یا پولیکه برای رشوه دادن یا تطمیع و غیره کنار گذاشته میشود
benevolent fund U کمکبهانجمنخیریه
sustentation fund U اعانه برای روحانیون بی نوا
sinking fund U دخیره استهلاک دین
sinking fund U ذخیره مخصوص پرداخت دیون ملی و مملکتی
sinking fund U وجه استهلاکی
sinkin fund U وجوه استهلاکی
reserve fund U وجوه اندوخته
reserve fund U وجوه ذخیره
revolving fund U اعتبار در گردش
fund-raising U گردآوری اعانه
pension fund U صندوق بازنشستگی
trust fund U سپرده
contingency fund U وجوه احتیاطی
consolidated fund U سرمایه ذخیره
capital fund U وجوه سرمایه
blended fund U سرمایههای بهم منظم شده
amortization fund U وجه استهلاک
mutual fund U شرکتی که بکار خرید سهام شرکتهای دیگر مبادرت کند
aid fund U صندوق تعاون
fund code U کد اعتبارات
trust fund U وجوه سپرده
trust fund U سپرده امانی
trust fund U وجوه متراکم شده
trust fund U سرمایه امانی
trust fund U وجه امانی
contingent fund U اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
current fund U نقدینه
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
imprest fund U اعتبار مربوط به پرداخت مساعده
current fund U اموالی که سریعا "بتوان به پول تبدیل کرد
guarantee fund U سپرده تضمینی
imprest fund U اعتبار مساعده
trust fund U وجوه پس انداز شده
emergency fund U وجوه اضطراری
loan fund U صندوق وام
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
personal deposit fund U اعتبارات مربوط به پس اندازافراد
european monetary fund U صندوق پولی اروپا
craft revolving fund U حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
social insurance fund U صندوق بیمههای اجتماعی
deposit fund account U اعتبار تشکیل سرمایه
deposit fund account U حساب تشکیل سرمایه
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
chaplain activities fund U اعتبارمسجد
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
exchanged stabilization fund U صندوق تثبیت ارز
army deposit fund U پس انداز انفرادی افراد
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com