Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
twisted pair cable
U
کابل زوج بهم پیچیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
unshielded twisted pair cable
U
مشابه 10294. مراجعه شود به CATEGORY CABLE
Other Matches
twisted pair
U
جفت پیچیده شده
to get twisted
U
رگ به رگ شدن
[عضو بدن]
twisted
U
رفتاریاذهنیتعجیبوغیرقابلقبول
to get twisted
U
پیچ خوردن
[عضو بدن]
booster cable
[jumper cable]
U
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
She has a twisted mind .
U
آدم کج خیالی است ( سوء ظن دارد )
twisted rope
U
پیچطناب
twisted wire
U
سیم پیچ
twisted strata
U
لایههای پیچیده
He twisted my arm.
U
دستم را پیچاند
He sprained (twisted) his ankle.
U
پایش پیچ خورد
one layer twisted wool
U
پشم یک لا تاب
pair
U
هرچیز دو جزئی
pair
U
جفت کردن وشدن
pair
U
جور کردن وشدن
to pair off
U
جفت جفت گذاشتن دوبدوگذاشتن
to pair off
U
دوتادوتا
pair
U
جفت کردن
pair
U
جفت شدن
to pair off
U
رفتن
pair
U
زن و شوهر
pair
U
جفت
pair
U
زوج
to pair off
U
جفت کردن
[برای کاری یا در جشنی]
to pair somebody off
[up]
with somebody
U
کسی را با کسی دیگر زوج کردن
[برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر]
[همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
to pair off
U
دو نفر دو نفر کردن
[برای کاری یا در جشنی]
one pair
U
یکجفت
au pair
U
خدمت تهاتری
au pair
U
وابسته به مبادلهی خدمت
pair royal
U
سه سر سه طاس یکجور
contact pair
U
زوج اتصال
pigeon pair
U
پسر ودختر دوقولو
pair royal
U
سه برگ یکجور
electron pair
U
زوج الکترون حفره
pair oar
U
کرجی دو پارویی
pair interactions
U
بر هم کنشهای زوجی
pair of compasses
U
پرگار
ordered pair
U
جفت مرتب
ion pair
U
زوج یون
pair of gears
U
زوج چرخ دنده
electron pair
U
زوج الکترون
pair production
U
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
pigeon pair
U
پسرودختری که یگانه فرزندان پدرومادرخودباشند
stereoscopic pair
U
زوج برجسته بینی
ordered pair
U
زوج مرتب
[ریاضی]
ordered pair
U
زوج مرتب
[ریاضی]
coxed pair
U
کایاکدونفره
coxless pair
U
کایاکدونفرهمراهراهنما
vector pair
U
زوج برداری
to go up one pair of stairs
U
یک اشکوب
to go up one pair of stairs
U
بالارفتن
stereoscopic pair
U
زوج استروسکپی
double pair royal
U
چهارطاس یکجور
double pair royal
U
چهار برگ یکجور
electron pair bond
U
پیوند زوج الکترون
inert pair effect
U
اثر زوج بی اثر
input pair of terminals
U
زوج ترمینالهای اولیه
A pair of old pants ( trousers ) .
U
یک شلوار کهنه
small pair of compasses
U
پرگاره
lone pair electron
U
زوج الکترون تنها
lone pair electron
U
زوج الکترون ناپیوندی
acid base pair
U
زوج اسید- باز
bonding electron pair
U
زوج الکترون پیوندی
A pair of shoes (gloves,socks).
U
یک جفت کفش( دستکش ؟جوراب )
pair exchange sorting algorithm
U
نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
To turn tail . To show a clean pair of heels .
U
فرار را بر قرار ترجیح دادن
cable way
U
مسیر کابل
cable way
U
راه اهن برقی
d.c. cable
U
کابل جریان دائم
have her cable
U
لنگر جواب دادن
cable
کابل
cable way
U
سیم یا کابل نقاله
cable
U
تلگراف
cable
U
پیغام تلگرافی تلگراف زدن
cable
U
واحد طول دریایی برابر 022 یارد
cable
U
طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
cable
U
هادی
cable
U
اتصال در انتهای کامل
cable
U
تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
cable
U
ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cable
U
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
bx cable
U
لوله ب ایکس
cable
U
طناب سیمی
cable
U
شاه سیم
cable
U
سیم کشی کردن تلگراف کردن
cable
سیم
cable
U
سیم تلگراف
cable
U
تلگراف کردن
cable
U
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cable
U
مفتول فلزی بافته
cable
U
طناب فلزی
cable accessory
U
قطعات کابل
starter cable
U
کابل استارتر
cable accessory
U
وسایل کابل
subscriber's cable
U
کابل مشترک
snub cable
U
ناگهان ترمز کردن
supply cable
U
کابل تغذیه
three core cable
U
کابل سه رشتهای
tiers of cable
U
سیم کابل حلقه شده
bunched cable
U
کابل چندلایی
telephone cable
U
کابل تلفن
tape cable
U
کابل نواری
suspension cable
U
کابل معلق
suspension cable
U
کابل اویزان
subscriber's cable
U
کابل اتصال
shorten in cable
U
کوتاه کردن زنجیر
cable cleat
U
بست کابل
cable clamp
U
بست کابل
cable box
U
اتاقک کابل
cable block
U
قسمت کابل
cable block
U
مجموعه کابل
quadded cable
U
کابل چهار سیمی
cable assembly
U
کابل
cable assembly
U
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
power cable
U
کابل قدرت
power cable
U
کابل جریان قوی
quadoed cable
U
کابل چهارسیمه
ribbon cable
U
کابل نواری
service cable
U
کابل مصرف کننده
sheathed cable
U
کابل زره دار
sheathed cable
U
کابل غلاف دار
sheathed cable
U
کابل زرهی
sheating of cable
U
پوشش کابل
cable support
U
بست کابل
armored cable
U
کابل مسلح
trailing cable
U
کابل برق روکش دار
cable railways
U
ترن کابلی
brake cable
U
سیمترمز
cable distributor
U
قسمتکابلقرقرهایپیچشده
cable sleeve
U
محلاتصالکابل
cable stitch
U
بافتمارپیچ
phantomed cable
U
کابل چهار سیمی
electricity cable
U
کابلالکتریسیته
gear cable
U
کابلچرخدنده
starting cable
U
کابلراهاندازی
throttle cable
U
کابلساسات
transmission cable
U
کابلانتقال
cable television
U
تلویزیونکابلی
cable tail
U
انتهای سیم
cable railways
U
تراموای
cable railway
U
ترن کابلی
cable railway
U
تراموای
trunk cable
U
کابل ترانک
trunk cable
U
کابل ارتباطی
twin cable
U
کابل دو قلویی
anchor cable
U
طناب لنگر
anchor cable
U
کابل لنگر
Type cable
U
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Type cable
U
چهار سیم به صورت دو جفت که با یک لایه بافته شده پوشیده شده است تا تصادف را کاهش دهد
Type cable
U
دوازده سیم ه صورت شش جفت برای ارسال صوت
Type cable
U
دو سیم پیچیده شده برای سیم تلفن
Type cable
U
میکرون
Type cable
U
چهار سیم جدا به صورت دو جفت , که هر یک از سیم محکمی تشکیل شده است
Type cable
U
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
underground cable
U
کابل زیرزمینی
cable cars
U
تراموای برقی
cable car
U
تراموای برقی
cable weft
U
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
flat cable
U
کابل تخت
ignition cable
U
سیم سیستم جرقه زنی
cable guard
U
نگهدارنده کابل
cable grip
U
چنگال کابل
insulated cable
U
کابل عایق بندی شده
dial cable
U
کابل صفحه مدرج
insulated cable
U
کابل عایق شده
control cable
U
کابل کنترل
cable duct
U
لوله محافظ کابل برق
junction cable
U
کابل اتصال
cable drum
U
قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
exchange cable
U
کابل اتصال بین مرکز تلفنی ومشترک تلفنی
connection cable
U
کابل اتصال
connecting cable
U
کابل رابط
lighting cable
U
کابل نور روشنایی
concentric cable
U
کابل هم مرکز
cable joint
U
موف اتصال
ignition cable
U
کابل احتراق
flat cable
U
کابل پهن
flexible cable
U
کابل خم پذیر
four core cable
U
کابل چهار سیمه
four core cable
U
کابل چهاررشتهای
gas cable
U
کابل گازی
cable holder
U
دوار زنجیر
cable holder
U
gypsy : syn
cable head
U
سر کابل
cable joint
U
مفصل اتصال کابل
duplex cable
U
کابل دو سیمه
hoisting cable
U
کابل بالاکش
hoisting cable
U
طناب بالابر
hook cable
U
کابل قلاب
hook cable
U
کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
drop cable
U
بخشی از کابل که آداپتور یکایستگاه کاری را به کابل شبکه اصلی وصل میکند.
cable core
U
سیم کابل
cable clip
U
پل کابل
multicore cable
U
کابل چند رشتهای
multiple cable
U
کابل چند رشتهای
co axial cable
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
chain cable
U
زنجیر لنگر
caoxial cable
U
سیم هم مرکز
caoxial cable
U
کابل کواکسیال
cable locker
U
چاه زنجیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com