English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
twin check U مقابله توام
twin check U بررسی توام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twin U توام
twin U ماکت
twin U جفت کردن
twin U همزاد
twin U توام کردن
twin U جوزا
twin U دوقلو
twin U دوتا
twin U جفت
twin U هم شکمان زوج
identical twin U دوقلوهایهمجنس
twin bed U تختخواب یکنفره
twin beds U دو تخت
twin bill U دو مسابقه توام در یک برنامه
twin cable U کابل دو قلویی
twin plug U دو شاخه وسایل برقی
twin conductor U هادی دوبل
twin sideband U ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
twin conductor U دو سیمه
the twin brothers U برج جوزا
the twin brothers U جوزا
the twin brothers U دو پیکر
twin children U دو بچه دوقولو یا همزاد
twin deck U پل دو طبقه ناو
twin-bedded U اتاقدوتخته
twin tub U ماشینلباسشوئیدوقلو
siamese twin U یکی از دو قلوهای بهم چسبیده
siamese twin U هیولای زوج
twin skis U چوباسکیجفتی
twin-sets U ژاکت دوگانه
twin beds U تختخواب یکنفره
twin lever U اهرم دوبل
I often confuse the twin brothers . U من این دوقلوها رااغلب باهم عوضی می گیرم
I'd like a room with twin beds. من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
twin jet blowpipe U مشعل دو شعله
co twin control method U روش کنترل با دو قلوها
flat twin engine U موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
twin-lens reflex camera U لنزدوتاییانعکاسدوربین
to check out something U چیزی را بررسی یا امتحان کردن
check-up U کنترل کردن
check-up U بازبینی کردن
check-up U کنترل
check-up U بازبینی
check U عیار گرفتن
to check in U نام نویسی کردن [هتل]
to check off U رسیدگی کردن ودرصورت درستی باخط نشان گذاردن
check off U تغییرروش بازی درتجمع
check out U تصفیه حساب کردن
check out U بازدیدعمل و خصلت جنگ افزار
check U دستگاهی که روی تاسیسات ابی جهت تنظیم سطح اب ساخته میشود
second check U بررسی نهایی
second check U بررسی دوباره
check up U معاینه کردن
in check <idiom> U غیرقابل کنترل
check up U رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
check U محک زدن
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check U کم یا متوقف کردن سرعت بدن
check U منع
check U تطبیق
check U مقابله
check U چک
check U امتحان کردن بازرسی
check U امتحان
check U چاپ گرفتند وضعیت داده و برنامه در یک نقط ه بررسی
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
check U حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check U نشانهای که انتخاب جعبه بررسی را نشان میدهد واغلب یک ضربدر در آن است
check U کیش
check U و شدن بوی شکار
check U وارسی
check U جلوگیری کردن از
check U ممانعت کردن
check U سرزنش کردن رسیدگی کردن
check U مقابله کردن مقابله
check U بررسی
check U بررسی کردن
check U تطبیق کردن
check U نشان گذاردن
check U چک بانک
check U دریچه تنظیم
check U بازرسی کردن
check U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check U بازرسی شد
check U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
to check up U درست رسیدگی یاحساب کردن
check U تحقیق کردن
check U بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
check U سنجیدن
check-in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check U اجرای خشک یک برنامه
check-in U وارد شدن
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
check U اطمینان از صحت چیزی
check U بررسی اینکه آیا چیزی به درستی کار میکند یا خیر
check U مقابله کردن بررسی
check in U وارد شدن
check in U نام نویسی کردن مراسم ورود
check U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check U ارزیابی کردن
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
check U او نتیجه چاپ و صورتحساب ها را بررسی کند تا ببیند آیا مشابه هم هستند یا خیر
check U تجزیه کردن
check U مطالعه کردن
check U بررسی کردن
parity check U مقابله توازن
reasonableness check U بررسی معقول بودن
reasonableness check U بررسی و کنترل معقولانه و مستدل
parity check U بررسی توازن
parity check U مقابله ایستایی
range check U بررسی محدوده
poke check U فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
identity check U بررسی هویت
priority of check U تقدم کیش
programmable check U مقابله برنامه ریزی شده
programmed check U مقابله برنامه ریزی شده
pay check U چک حقوق
programmed check U بررسی برنامه ریزی شده
perpetual check U کیش دایم
parity check U مقابله کردن توازن
limit check U بررسی حدی
limit check U مقابله حدود
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
hook check U سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hip check U سد کردن راه حریف با کمر وباسن
hardware check U مقابله سخت افزاری
frequency check U کنترل فرکانس
fore check U جلوگیری از مدافع در منطقه دفاعش جلوی تور
machine check U برسی ماشین
marginal check U مقابله مرزی
identity check U بازرسی شناسنامه
overflow check U مقابله سرریز
overflow check U بررسی سرریز
overflow check U بررسی سرریزی
odd even check U بررسی فرد و زوج
odd even check U مقابله فرد و زوج
modulo n check U مقابله به پیمانه
marginal check U برسی مرزی
family check U کیش همگانی
double-check <idiom> U دوباره چک کردن
validity check U بررسی اعتبار
validity check U مقابله اعتبار
check-points U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
What time should I check in? U چه وقت کارت سوار شدن به من میدهید؟
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
visual check U مقابله بصری
security check U چکامنیتی
check-rail U ریلتنظیم
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
rain check <idiom> U بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
rain check U نوید یا قول دعوت بعدی
rain check U بلیط باران
rain check U بلیط مجانی یا مجدد
wraparound check U سد کردن چوب حریف گوی دارباچوب
visual check U مقابله دیداری
traveler's check U چک مسافرتی
transfer check U انتقال
system check U مقابله سیستم
sequence check U بررسی ترتیبی
sequence check U مقابله ترتیب
selection check U مقابله گزینش
sales check U صورت فروش
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
redundancy check U بررسی افزونگی
redundancy check U تستی متکی بر انتقال بیت ها وکاراکترهایی که بیش ازحداقل تعداد لازم برای بیان خود پیام هستند
sight check U مقابله چشمی
sight check U مقابله نظری
transfer check U مقابله
system check U بررسی سیستم
synchronization check U کنترل همزمانی
summation check U بررسی تشخیص خطا با جمع کردن حروف دریافتی و مقایسه با کل آن
sum check U مقابله جمعی
stock check U کنترل موجودی
stick check U دور کردن گوی از گوی دار بااستفاده از چوب
spite check U کیش دفع الوقت
redudancy check U بررسی افزونگی
even parity check U بررسی توازن زوج
check lists U فهرست کارهایی که میبایست انجام شود
check book U کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
check bit U بیت مقابلهای
check bit U ذره مقابلهای
certified check U چک تضمینی
certified check U چک گواهی شده
certified check U چک تضمین شده
cashier's check U چکی که بانک عهده خود بکشد
bulit in check U automaticcheck
bulit in check U تست تعبیه شده
built in check U بررسی توکار
built in check U مقابله توکار
check boxes U چهارگوشهای انتخاب
check boxes U جعبههای مقابله
check list U سیاهه مقابله
check indicator U مشخص کننده مقابله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com