Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
twin bill
U
دو مسابقه توام در یک برنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twin
U
جفت کردن
twin
U
ماکت
twin
U
همزاد
twin
U
توام
twin
U
توام کردن
twin
U
دوقلو
twin
U
دوتا
twin
U
جفت
twin
U
هم شکمان زوج
twin
U
جوزا
twin lever
U
اهرم دوبل
twin deck
U
پل دو طبقه ناو
twin conductor
U
دو سیمه
twin children
U
دو بچه دوقولو یا همزاد
twin-bedded
U
اتاقدوتخته
twin plug
U
دو شاخه وسایل برقی
twin sideband
U
ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
twin-sets
U
ژاکت دوگانه
twin bed
U
تختخواب یکنفره
twin beds
U
تختخواب یکنفره
twin tub
U
ماشینلباسشوئیدوقلو
identical twin
U
دوقلوهایهمجنس
twin skis
U
چوباسکیجفتی
twin check
U
بررسی توام
twin check
U
مقابله توام
twin cable
U
کابل دو قلویی
twin beds
U
دو تخت
twin conductor
U
هادی دوبل
the twin brothers
U
دو پیکر
the twin brothers
U
جوزا
siamese twin
U
یکی از دو قلوهای بهم چسبیده
siamese twin
U
هیولای زوج
the twin brothers
U
برج جوزا
co twin control method
U
روش کنترل با دو قلوها
twin jet blowpipe
U
مشعل دو شعله
I'd like a room with twin beds.
من یک اتاق با دو تخت میخواهم.
flat twin engine
U
موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
I often confuse the twin brothers .
U
من این دوقلوها رااغلب باهم عوضی می گیرم
twin-lens reflex camera
U
لنزدوتاییانعکاسدوربین
got through (the bill got through the ma
U
لایحه از مجلس گذشت
bill nye
U
صورتحساب
way bill
U
سند حمل
way bill
U
بارنامه
way bill
U
بارنامه دریایی
to f. the bill
U
واجدشرایط بودن
bill of e.
U
برات
way bill
U
بارنامه راه اهن
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
bill
U
صورتحساب دادن
bill
U
اسکناس
bill
U
سند
bill
U
برات
bill
U
قبض صورتحساب
bill
U
لایحه
bill
U
نوک بنوک هم زدن
bill
U
نوعی شمشیرپهن
bill
U
منقار
bill
U
نوک
May I have my bill, please?
U
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
the bill
U
صورت حساب
bill
U
صورتحساب
bill
U
دادخواست
bill
U
بیجک
bill
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill
U
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill
U
گزارش جریان دعوی
bill
U
تهیه کردن صورتحساب
bill
U
اسنادبازرگانی
bill
U
قبض
bill
U
حواله
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
retiring a bill
U
براتی را تسویه کردن
protect a bill
U
وجه براتی را تامین کردن
play bill
U
اعلان نمایش
play bill
U
اگهی نمایش
omnibus bill
U
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
members bill
U
member
road bill
U
بارنامه
soft bill
U
مرغ مگس خوار
soft bill
U
پرنده منقار نازک حشره خوار
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
sight bill
U
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
short bill
U
برات کم مدت
sight bill
U
برات دیداری
show bill
U
تابلو اعلان نمایش
member's bill
U
طرح قانونی
long bill
U
نوک دراز
foreign bill
U
حواله ارز خارجی
dishonour a bill
U
نکول
first reading of a bill
U
شوراول لایحه
due bill
U
سند بدهی
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
due bill
U
برات پرداختنی
fly bill
U
اگهی دستی
fly bill
U
اعلان دستی
foreign bill
U
برات ارزی
hook bill
U
منقارعقابی
hook bill
U
منقار نوک برگشته
hawks bill
U
لاک پشت منقار دار
hawk bill
U
لاک پشت ابی
hard bill
U
پرندگان سخت منقار
a hefty bill
U
صورتحساب سنگینی
foreign bill
U
برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
foreign bill
U
برات خارجی
financial bill
U
لایحه مالی
station bill
U
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
to protean a bill
U
وجه براتی راتامین کردن
to rush a bill through
U
لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to talk out a bill
U
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to veto a bill
U
لایحه قانونی راردکردن
training bill
U
برنامه اموزشی
transit bill
U
اجازه عبور
transit bill
U
پروانه عبور
treasury bill
U
اسناد خزانه
true bill
U
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
usance bill
U
برات به وعده
victualling bill
U
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
wage bill
U
لیست حقوق
watch bill
U
لوحه نگهبانی ناو
fill the bill
<idiom>
U
مناسب برای همه جا
How much is my telephone bill?
U
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
bill poster
U
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters
U
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
foot the bill
<idiom>
U
پرداختن
to dishonour a bill
U
براتی را فکول کردن
to bill and coo
U
باهم غنج زدن
station bill
U
جدول محلها
stork's bill
U
شمعدانی عطر
stork's bill
U
گل عطر
stork's bill
U
برگ عطر
the bill has come to maturity
U
وعده پرداخت برات رسیده است
the bill has come to maturity
U
موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill is overdraw
U
سر رسید برات منقضی شده است
the bill is undue
U
وعده برات نرسیده است
the bill of has come to mature
U
وعده پرداخت برات رسیده است
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
pad the bill
<idiom>
U
اضافه شدن هزینههای کاذب
through bill of exchange
U
بارنامه سراسری
through bill of lading
U
بارنامه سراسری
time bill
U
سفته مدت دار
time bill
U
برنامه حرکت قطار
to bill and coo
U
بوسه بازی کردن
double bill
U
مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
bill of loading
U
جواز کشتی
bill of exgchange
U
برات
bill of exchange
U
برات
bill of exchange
U
برات ارزی
bill of exchange
U
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions
U
صورت استثنائات
bill of exception
U
اعتراض نامه
bill of entry
U
افهارنامه ورودی
bill of entry
U
افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce
U
طلاق نامه
bill of disfranchise
U
disfranchise
bill of costs
U
صورت هزینه دادرسی
bill of attainder
U
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook
U
دهره
bill of exgchange
U
سفته
bill of goods
U
صورت کالا
bill of goods
U
فهرست تجارتی
bill of loading
U
بارنامه کشتی
bill of lading
U
بار نامه کشتی
bill of lading
U
بار نامه
bill of lading
U
ستمی کشتی
bill of lading
U
بارنامه
bill of indictment
U
کیفر خواست
bill of indictment
U
ادعانامه
bill of indictment
U
کیفرخواست
bill of indicment
U
ادعا نامه
bill of indicment
U
کیفر خواست
bill of guarantee
U
ضمانتنامه
bill hook
U
دستعاله
bill exchange
U
برات
air bill
U
بارنامه محموله هوایی
accommodation bill
U
سفته دوستانه
accommodation bill
U
برات دوستانه
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of fare
U
هزینه سفر
bill of fare
U
برنامه
bill of fare
U
صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare
U
صورت غذا
bill of rights
U
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights
U
اعلامیه حقوق
bill of rights
U
قانون اساسی امریکا
bill of rights
U
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of health
U
گواهی صحت مزاج
bill of health
U
گواهی تندرستی
airway bill
U
بارنامه حمل هوایی
appropriation bill
U
صورت ضبط اموال
bank bill
U
برات بانک
bill exchange
U
برات بازرگانی
bill broker
U
واسطه تنزیل
bill broker
U
دلال برات
bill book
U
دفتر بروات
bill board
U
تخته لنگر
battle bill
U
فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill
U
لوحه جنگی ناو
banker's bill
U
صورتحساب بانکی
banker's bill
U
صورت تبدیل ارز
bank bill
U
حواله بانکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com