English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
traditional sector U بخش سنتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
traditional U سنتی
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
traditional U اجدادی
traditional trade U تجارت سنتی
traditional dyes U رنگ های سنتی
traditional chess U شطرنج استاندارد
traditional economists U اقتصاددانان سنتی اقتصاددانان کلاسیک
sub sector U بخش فرعی
sector U تقسیم دیسک به شیارهای آدرس پذیر
sector U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector U تقسیم دیسک به شیار رهایی
sub sector U زیربخش
sector U دیسکی که شیارها با آدرس و داده کد شروع که در هنگام فرمت دیسک روی آن نوشته میشود, شرح داده می شوند
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector U سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sector U ناحیه
sector U قسمتی ازجبهه
sector U خط کش ریاضی ناحیه
sector U محله
sector U بخش
sector U جزء تقسیم کردن
sector U منطقه
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
sector U قطاع دایره
sector U شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
sector U جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
sector U قطاع
sector U منطقه ماموریت قطاع اتش
sector U منطقه واگذاری
sector of search U منطقه کاوش
productive sector U بخش تولیدی
sector of fire U منطقه اتش
sector of a sphere U اکلیل کروی
sector commander U فرمانده ناحیه پدافند هوایی
observing sector U منطقه دیدبانی
sector commander U فرمانده ناحیه
observing sector U قطاع دیدبانی
real sector U بخش متغیرهای حقیقی
real sector U بخش واقعی
sector addressing U نشانی دهی قطاعی
sector of search U منطقه مراقبت رادار
sector of search U منطقه تجسس رادار
two sector model U الگوی دو بخشی
two sector economy U اقتصاد دو بخشی
throwing sector U نقطه فرود وسیله پرتاب شده
teritiary sector U بخش ثالثه
teritiary sector U بخش سوم
disk sector U قطاع دیسک
spherical sector U قطاع کروی
soft sector U علامت گذاری قطاع ها وبخشهای روی یک دیسک که از اطلاعات نوشته شده ان استفاده میشود
service sector U بخش خدمات
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
sector of fire U قطاع اتش منطقه تیراندازی
observation sector U قطاع دیدبانی
bad sector U قطاع بد
bad sector U شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
sector of responsibility U منطقه مسئولیت
agricultural sector U بخش کشاورزی
private sector U بخش خصوصی
public sector U بخش دولتی
bad sector U قطاع خراب
defense sector U منطقه پدافندی
disk sector U بخش دیسک
nonmonetary sector U بخش غیر پولی
monetary sector U بخش پولی
modern sector U بخش جدید
modern sector U بخش نوین
main sector U بخش اصلی
infrastructural sector U بخش زیربنائی
nonformal sector U بخش غیر رسمی
public sector U بخش عمومی
informal sector U بخش غیر رسمی
government sector U بخش دولتی
hard sector U قطاع سخت افزاری
steering worm sector U تاج فرمان
steering worm sector U چرخ دنده حلزونی قطاعی فرمان
air defense sector U منطقه واگذاری شده پدافندهوایی
air defense sector U منطقه ماموریت پدافند هوایی
fire support sector U منطقه پشتیبانی اتش
worm and sector sleering U چرخ دنده ی حلزونی و قطاع فرمان
sector interleave factor U عامل جاگذاری قطاع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com