English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to u. a policy of insurance U سند بیمه
to u. a policy of insurance U رابکسی دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
insurance policy U قرارداد بیمه
insurance policy U بیمه نامه
insurance policy U سند بیمه
all risk insurance policy U بیمه نامه تمام خطر
comprehensive insurance policy U بیمه نامه جامع
take out an insurance policy U قرارداد بیمه را منعقد کردن
Other Matches
insurance U ذخیره مطمئن
insurance U بیمه
insurance U حق بیمه
insurance U پول بیمه
insurance U امتیاز مطمئن
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
co insurance U بیمه مشترک
cargo insurance U بیمه محمولات
cargo insurance U بیمه بار
credit insurance U بیمه اعتبار
credit insurance U بیمه نمودن اعتبار
cargo insurance U بیمه محموله
third party insurance U بیمه شخص ثالث
property insurance U بیمه دارائی
term insurance U بیمه در موردمخاطره برای مدت معینی
claim of insurance U ادعای اخذ بیمه
term insurance U بیمه موقت
comprehensive insurance U بیمه کامل
contingency insurance U بیمه احتیاطی
social insurance U بیمه اجتماعی
pension insurance U بیمه بازنشستگی
old age insurance U بیمه بازنشستگی
insurance company U شرکت بیمه
insurance certificate U گواهی بیمه
insurance certificate U بیمه اتکایی
insurance certificate U بیمه مشترک
insurance broker U واسطه بیمه
health insurance U بیمه بهداشت
health insurance U بیمه تندرستی
health insurance U بیمه بهداشتی
insurance agent U عامل بیمه
industrial insurance U بیمه صنعتی
hull insurance U بیمه بدنه
insurance agent U نماینده بیمه
fire insurance U بیمه حریق
marine insurance U بیمه حمل دریایی
marine insurance U بیمه بحری
marine insurance U بیمه دریایی
joint insurance U بیمه اشتراکی
insurance stockage U ذخیره اضطراری
insurance broker U دلال بیمه
insurance stockage U ذخیره تامینی
insurance stockage U ذخیره اطمینان
insurance premium U حق بیمه
insurance permium U حق بیمه
insurance cover U پوشش بیمه
fire insurance U بیمه اتش سوزی
life insurance U بیمه عمر
accident insurance U بیمه حوادث
national insurance U بیمه اجتماعی
national insurance U بیمه ملی
insurance policies U سند بیمه
insurance policies U بیمه نامه
insurance policies U قرارداد بیمه
life insurance U بیمه زندگی
accident insurance U بیمه تصادفات
all risk insurance U بیمه تمام حوادث
blanket insurance U بیمه کلی
unemployment insurance U بیمه بیکاری
comprehensive insurance U بیمه جامع
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
What's your insurance company? U شرکت بیمه شما کدام است؟
liability insurance U بیمه بدهی
liability insurance U بیمه تعهدی
policy U خط مشی
policy U مصلحت اندیشی
policy U کاردانی
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
policy U بیمه نامه
policy U خط مشی روش
policy U رویه
policy U اداره یاحکومت کردن
policy U خط مشی سیاستمداری
policy U مسلک سیاست
policy U تدبیر
policy U سند معلق به انجام شرطی
policy U سیاست
policy of d. U سیاست واگذاری اوضاع
index linked insurance U بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
public liability insurance U بیمه تعهدات عمومی
social insurance fund U صندوق بیمههای اجتماعی
professional liability insurance U بیمه تعهدات شغلی
to have compulsory insurance [cover] U اجباری [الزامی] بیمه بودن
war risk insurance U بیمه خطر مرگ
insurance and freight cost U هزینه بیمه و حمل
workmen's compensation insurance U بیمهء ایام کار
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
workmen's compensation insurance U بیمهء کار
ordinary life insurance U بیمه عمر عادی
freight and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
carriage and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
cost insurance, freight U قیمت بیمه و هزینه حمل
cost insurance and freight U سیف
policy options U انتخابهای مورد نظر
pricing policy U سیاست قیمت گذاری
public policy U سیاست عمومی
budgetary policy U سیاست بودجهای
re assurance policy U قرارداد بیمه اتکایی
social policy U سیاست اجتماعی
stabilization policy U سیاست تثبیت اقتصادی
stop go policy U سیاست تثبیت
policy options U انتخابهای سیاستی
policy of contianment U سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
policy file U پرونده خط مشیها و دستورات
policy holder U دارنده بیمه
policy holder U دارنده بیمه نامه
policy implication U کابرد سیاستی
policy implication U کاربردسیاست اتخاذ شده در عمل
policy instrument U ابزار اجرای سیاست
policy maker U سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
policy makers U سیاست گذاران
policy objectives U اهداف سیاستی
policy objectives U اهداف موردنظر
policy of contianment U سیاست تحدیدی
stop go policy U توسعه
tax policy U سیاست مالیاتی
commercial policy U سیاست بازرگانی
voyage policy U قرارداد اجاره کشتی
voyage policy U بیمه کشتی در تمام مدت یک سفر
wage policy U سیاست دستمزد
wagering policy U بیمه قماری
bearer policy U بیمه نامه بدون نام
policy of pandering U سیاست خودشیرین بودن
endowment policy U بیمهی عمر
agreed value policy U بیمه نامه با ارزش توافق شده
policy-making U سیاست گذاری
valued policy U بیمه نامه با ارزش معین
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
the policy of the government U رویه دولت
the policy of the government U سیاست دولت
blanket policy U بیمه نامه جامع
blanket policy U بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
time policy U بیمه نامه دریایی با مدت محدود
time policy U بیمه نامه مدت دار
to a dapt a policy U رویهای اتخاذ کردن
blanket policy U بیمه نامه کلی
underwrite policy U بیمه نامه را فهر نویسی کردن
unvalued policy U بیمه نامه ارزش گذاری نشده
policy making U سیاست گذاری
expansionary policy U سیاست انبساطی
foreign policy U خط مشی عمل خارجی
health policy U سیاست بهداشتی
development policy U سیاست توسعه
mixed policy U بیمه نامه مختلط
honesty is the best policy U عین مصلحت در راستی ودرستی است
honesty is the best policy U راستی ودرستی بهترین رویه
fiscal policy U سیاست مالی
foreign policy U سیاست خارجی
floating policy U بیمه نامه متغیر
economic policy U سیاست اقتصادی
financial policy U سیاست مالی
evacuation policy U خط مشی اخراجات پزشکی
employment policy U سیاست اشتغال
fiscal policy U سیاست مالیاتی
labour policy U سیاست استخدام کارکنان
land policy U سیاست اقتصادی مربوط به زمین
national policy U خط مشی ملی
open policy U بیمه نامه قابل تغییر
ostrich policy U رویه کبک
evacuation policy U روش تخلیه پزشکی
income policy U سیاست درامدی
outward looking policy U سیاست برون نگر
income policy U سیاست مربوط به درامدها
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
open policy U بیمه نامهای که جهت حمل مجموعههای متعدد تهیه میشود
open policy U بیمه نامه باز
policy book U پرونده خط مشیها
policy book U کتاب روشها
policy dilemma U معمای سیاستی
policy dilemma U تناقض سیاست ها مشکل سیاستی
monetary policy U سیاست پولی
national policy U سیاست ملی
ostrich policy U سیاست خود فریبی
third-party motor insurance [British E] U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
automobile liability insurance [American E] U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
motor vehicle liability insurance U بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
passive fiscal policy U سیاست مالی غیر فعال
contractionary monetary policy U سیاست پولی انقباضی
contractionary fiscal policy U سیاست مالی انقباضی
agricultural support policy U سیاست حمایت از کشاورزی
agricultural price policy U سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
restrictive fiscal policy U سیاست مالی انقباضی
restrictive monetary policy U سیاست پولی انقباضی
scrap heap policy U رویه دورانداختن هر چیزی که نوی ان تمام شده باشد
pure fiscal policy U سیاست مالی خالص
decision making policy U سیاست تصمیم گیری
tools of fiscal policy U ابزار سیاست مالی
import substitution policy U سیاست جانشینی واردات
active fiscal policy U منظوردخالت فعالانه دولت درارتباط با تغییر مالیاتها ومخارج
active fiscal policy U سیاست مالی فعال
open door policy U سیاست درهای باز
What does Main Street think of this policy? U بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
anti development policy U سیاست ضد توسعه
discretionary fiscal policy U سیاست مالی اختیاری
insured, policy holder U بیمه شده
begger my neighbour policy U سیاست فقیر کردن کشورهمسایه
expansionary monetary policy U سیاست پولی انبساطی
pure monetary policy U سیاست پولی خالص
easy money policy U سیاست گشایش پول
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com