Perdic | to crowd out | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 21 (2 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	to crowd out U	ازتنگی جایابسیاری جمعیت بیرون کردن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	crowd	جمعیت
	crowd U	ازدحام
	crowd U	شلوغی اجتماع
	crowd U	گروه
	crowd U	ازدحام کردن چپیدن
	crowd U	بازور وفشارپرکردن انبوه مردم
	crowd U	جماعت
	crowd the plate U	نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
	the crowd scattereal U	جمعیت متفرق شد
	A big crowd gathered. U	جمعیت انبوهی جمع شد
	A big crowd surged into the streets. U	جمعیت زیادی ریخت توی خیابانها
	He forced his way thru the crowd . U	بزور خودش رااز میان جمعیت رد کرد
	The police held the crowd back. U	پلیس جمعیت را عقب زد
	The crowd was pressing against the gate . U	جمعیت به درورودی فشار می دادند
	There were some angry looks in the crowd . U	قیافه ها ؟ عصبانی دربین جمعیت دیده می شد
	She lost her husband in the crowd . U	شوهرش رادرمیان جمعیت گه کرد
	to the cheers of [the crowd] U	با تشویق [جمعیت]
	to be a crowd-pleaser U	مردم نواز بودن
	crowd U	سرداب کلیسا
	Move along, please! [in a crowd] U	لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy