English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
to be an accessory to murder U شریک در قتل بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
murder U قتل
self murder U خود کشی
murder will out U خون نا حق پنهان نمینماند
get away with murder <idiom> U انجام کاری خیلی بد بدون انتظار تنبیه را داشتن
the murder is out U پرده از روی کار برداشته شد
murder U قتل عمد
murder U به قتل رساندن
murder U کشتار
murder U ادمکشی
murder U کشتن بقتل رساندن
murder U قتل عمدی
murder U کشتن
conspiracy to murder U توط ئه برای قتل عمد
attempted murder U قتل ناتمام
incite to murder U اغوا کردن برای قتل عمد
attempted murder U شروع به قتل عمد
to commit murder U قتل کردن
to commit murder U خون ناحق ریختن
wilful murder U قتل عمدی
wilfull murder U قتل عمدی
his friend's murder U قتل دوست او
attempting to commit murder U شروع کردن به قتل عمد
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) . U رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
accessory U معین
accessory U جانبی
accessory U پیرامونی
accessory U لوازم کمکی
accessory U نمائات و نتایج
accessory U وسیله یدکی
accessory U شریک
accessory U متعلقات
accessory U لوازم یدکی
accessory U دعوای فرعی
accessory U لوازم فرعی
accessory U منضمات
accessory U فروع و ضمائم
accessory U لوازم یدکی لوازم اضافی
accessory U معاون جرم
accessory U تابع
accessory U که به یک کامپیوتر وصل است یا بوسیله آن استفاده میشود
accessory U معاون
accessory U وسیله جانبی
accessory U فرعی
accessory U لاحق
accessory U همدست
to become an accessory to a crime U در جرمی شریک شدن [قانون ]
accessory box جعبه لوازم یدکی
accessory pouch کیسه کوچک لوازم
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
accessory shoe صفحه فلزی ضمائم
accessory stitches U چرم دوزی، دوخت ها و بخیه های تزپینی فرش
accessory objects U لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
machine accessory U متعلقات دستگاه
accessory equipment U تجهیزات یدکی
accessory equipment U وسایل یدکی
accessory nerve U عصب فرعی
accessory punishment U مجازات تبعی
accessory substances U مواد فرعی
accessory to a riot U همدست درفتنه
accessory to a riot U معاون فتنه
cable accessory U قطعات کابل
cable accessory U وسایل کابل
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
desk accessory U لوازم رومیزی یا روزمره
desktrop accessory U وسیله رومیزی
accessory nerve U عصب شوکی
accessory cells یاخته های کمکی
accessory gear box جعبه چرخدنده فرعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com