Perdic | to avoid something | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version

پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید		\|	Help	\|	About	\|

Home	\|	Forum / پرسش و پاسخ	\|	+ Contribute	\|	Users


Total search result: 14 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	to avoid something U	دوری کردن از [چیزی]

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	avoid U	دوری کردن از
	avoid U	احتراز کردن اجتناب کردن
	avoid U	طفره رفتن از
	avoid U	الغاء کردن
	avoid U	موقوف کردن
	avoid U	الغا کردن
	Three things to avoid:a crumbling wall, a biting . <proverb> U	از دیوار شکسته و سگ درنده و زن سلیطه یذر کنید .
	He went underground to avoid arrest. U	او [مرد] خودش را غایم کرد تا دستگیرش نکنند.
	to avoid distortion of the results [produced] by ... U	برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
	to avoid bankruptcy U	از ورشکستگی جلوگیری کردن
	to avoid bankruptcy U	مانع ورشکستگی شدن
	She swerved sharply to avoid hitting a dog. U	او [زن] ویراژ تندی داد تا با خودرو به سگ نزند.
	One must avoid three things: crumbling walls, vicious dogs, and harlots U	از سه چیز باید حذر کرد، دیوار شکسته، سگ درنده، زن سلیطه
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search