English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
throwing U پرتاب
throwing U انداختن
throwing U پرت کردن افکندن
throwing U ویران کردن
throwing U لنگ
throwing U پاس
throwing U باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing U تابیدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
I feel like throwing up. <idiom> U دارم بالا میارم.
throwing apparatus U لوازم پرتاب
throwing sector U نقطه فرود وسیله پرتاب شده
throwing line U نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
throwing events U رشتههای پرتابی
throwing circle U دایره پرتاب نیزه
throwing the javelin U پرتاب نیزه
throwing the hammer U پرتاب چکش
discus throwing U پرتاب دیسک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com