English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2164 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thin window display U نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thin U نازک
thin U رقیق کردن لاغر کردن
thin U نازک شدن
thin U کم پشت کردن
thin U تیم متوسط
thin U بسمت سیار ودور از میله شماره 1 بولینگ
thin U رقیق کردن
thin U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin U پنجره نمایش داده شده تک خط
thin U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thin U با یک فاصله کم بین دو سطح
thin U کم کردن
thin U نازک کردن
thin U باریک
thin U لاغر
thin U نزار
thin U کم چربی
thin U کم پشت
thin U رقیق
thin U کم مایه
thin U سبک
thin U رقیق و ابکی
thin U کم جمعیت
thin U بطور رقیق
thin film U غشای نازک
thin film U لایه نازک
thin skinned U دارای پوست نازک
thin skinned U پوست نازک
thin skinned U حساس
thin skinned U نازک نارنجی
thin Ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
thin board U لا
thin bearded U تنک ریش
thin bearded U کوسه
thick and thin U راسخ
thick and thin U در دشواری وسهولت
thick and thin U در هر حال
as thin as lath <idiom> لاغر
through thick and thin <idiom> U دربین زمانهای خوب وبد،از بین مشکلات وسختیها
through thick and thin U درهمه حالی
into thin air <idiom> U بطور کامل
wear thin <idiom> U بی ارزش شدن
as thin as a rake <idiom> U مثل نی قلیان
out of thin air <idiom> U ازهیچ یا ازهیچ جا
wafer-thin U بینهایتنازکومسطح
wear thin <idiom> U به مرور زمان لاغر شدن
magnetic thin film U فیلم نازک مغناطیسی
to vanish into thin air <idiom> U آب شد و به زمین رفت
to vanish into thin air <idiom> U گم و گور شدن
thin walled cylinder U استوانه جدار نازک
spread oneself too thin <idiom> U با یک دست چند هندوانه برداشتن
magnetic thin film U غشاء نازک مغناطیسی
to vanish into thin air <idiom> U دود شد و به هوا رفت
skate on thin ice <idiom> U ریسک کردن
It vanished into thin air. U دود شد ورفت هوا
thin film circuit U مدار غشایی نازک
thin film memory U حافظه غشایی نازک
thin layer chromatography U کروماتوگرافی لایه نازک
thin plate battery U باتری صفحه نازک
thin plate weir U سرریز لبه تیز
magnetic thin film memory U حافظه فیلم نازک مغناطیسی
thin boards for inlaid work U لای مثلث
thin boards for inlaid work U لای بغل شیش
The guy vanished into thin air . U طرف یکدفعه غیبش زد
Thick ( sparse , thin ) hair . U موی پرپشت ( کم پشت )
g display U ارائه جی
f display U ارائه اف
self display U خودنمایی
d display U ارائه دی
c display U ارائه سی
b display U ارائه ب
j display U ارائه جی
h display U ارائه اچ
i display U ارائهای
l display U ارائه ال
m display U ارائه ام
self display U جلوه گری
n display U ارائه ان
p display U ارائه پی
k display U ارائه کی
display U نمایش دادن
display U ویترین
display U اشکار کردن
display U نمایش
display U در معرض نمایش
display U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
display U نمایشگر صفحه نمایش
display U نشان دادن اطلاعات
display U نمایاندن
display U نمایشگری
display U نشان دادن ابراز کردن
display U جلوه نمایاندن
display U تظاهر
display U اشکارکردن نمایش
display U ارائه
raster display U نمایش محل تصویر
display board U تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
marching display U وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
display unit U واحد نمایشگر
display type U نوع نمایش
display tube U لامپ نمایشگر
display tolerance U میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
display terminal U ترمینال نمایش
display unit U واحد نمایش
formatted display U نمایش شکل یافته
teletype display U نمایش تایپ راه دور
heads up display U وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
raster display U صفحه نمایش شبکهای
graphics display U نمایش گرافیکی
RGB display U سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
pyrotechnic display U اتش بازی
menu display U روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
simultaneous display U نمایش سیمولتانه
situation display U صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
text display U نمایشگرمتن
graphic display U یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
plasma display U نمایشگرپلاسمایی
teletype display U نمایش تله تایپ
plasma display U نمایش پلاسما
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
display terminal U پایانه نمایشگر
display surface U سطح نمایش
display menu U فهرست نمایش
colour display U نمایشرنگ
message display U نمایشپیغام
vector display U نمایش برداری
digital display U صفحهنمایشعددی
display cabinet U بوفه
visual display U نمایش بصری
affect display U نمایش عاطفه
display setting U تنظیمصفحهنمایش
function display U نمایشگرتابع
backlit display U صفحه نمایش پشت نور
backlit display U واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
data display U داده نما
display background U زمینه نمایش
display menu U فهرست انتخاب نمایشی
display image U نمای تصویر
display highlighting U جلوه دادن تصویر
display foreground U پیش نمای تصویر
display device U دستگاه نمایش
display cycle U چرخه نمایش
display controlled U نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
display console U کنسول نمایش
display console U پیشانه نمایشگر
display architecture U معماری نمایشی
data display U داده نمایی
display adapter U اداپتور صفحه نمایش
digital frequency display U شمارهتکرارنمایش
plasma panel display U وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
monochrome display adapter U اداپتور نمایش تک رنگ
plasma display panel U صفحه نمایش گازی
dial-type display U نمایشصفحهاعداد
aperture/exposure value display U دهانهنمایشیمقدارنمایش
range bearing display U ارائه بی
visual display unit U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit U واحد نمایشگر بصری
row number display U نمایشگرتعدادرجها
touch sensitive display U صفحه نمایش حساس لمسی
language display button U دکمهنمایشگر
vector graphics display U بردار نمایش گرافیکی
video display terminal U ترمینال نمایش تصویری
video display unit U واحد نمایش تصویری
visual display terminal U ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal U ترمینال نمایش بصری
refresh display cycle U زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
liquid-crystal display U نمایشکریستالمایع
visual display unit U واحد نمایش دیداری
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
full page display U نمایش تمام صفحه
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
ibm /a display adapter U IBاداپتور نمایش A/4158
data display unit U واحد داده نما
alphanumeric display terminal U ترمینال نمایش الفبا عددی
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display U صفحه نمایش پلاسمای گازی
graphic display resolution U وضوح نمایش گرافیکی
graphic display mode U مد نمایش گرافیکی
gas plasma display U صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
enhanced graphics display U صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
flat panel display U صفحه نمایش مسطح
character mapped display U نمایش طرح دخشهای
window U پنجره دار کردن
to go to the window U به [سوی] پنجره رفتن
window U پنجره
window U روزنه
window U ویترین دریچه
window U بیوه زن
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
window U مشابه 10682
by the window U کنار پنجره
window U فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window U پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
window U فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند
go out the window <idiom> U اثرش از بین رفته
window U فضایی در صفحه نمایش که اپراتور در حال حاضر آنجا کار میکند
window U فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
To assert oneself . To display ones merit . U خودی را نشان دادن
alarm threshold display button U دکمهنمایشسرحدهشدار
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com