English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thermal effects U اثرات حرارتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
after-effects U تاثیر بعدی
after-effects U اثر ثانوی
effects U عوامل
by-effects U اثرهای جانبی
by-effects U آثار جانبی
secondary effects U اثرات ثانوی
differential effects U اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
desired effects U اثرات مورد نظر
controlled effects U جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
controlled effects U اثرات کنترل شده
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
spillover effects U اثرات خارجی
special effects U جلوههای ویژه
social effects U سودهای اجتماعی
growth effects U اثار رشد
side effects U اثرات فرعی
spillover effects U آثار جانبی
spread effects U اثرات پراکندگی
side effects U اثرات جنبی
spread effects U اثرات نشر
range effects U اثرات برد
range effects U اثرات بردی
relativistic effects U اثار نسبیتی
linkage effects U اثرات زنجیری
chain effects U اثرات زنجیری
sound effects U صدا سازی
secondary effects U اثرهای جانبی
side effects U اثرهای جانبی
spillover effects U اثرهای جانبی
secondary effects U آثار جانبی
side effects U آثار جانبی
personal effects U لوازم شخصی
sound effects U عوامل صوتی که در رادیو وتلویزیون وفیلم سینمایی وغیره موجب صدامیشود
side-effects U اثر جانبی
side-effects U اثر فرعی
side-effects U اثر زیان اور
side-effects U واکنش ثانوی
side-effects U اثرجانبی نتیجه جانبی
special effects U تروکاژ
side-effects U نتیجه جانبی
digital video effects monitor U صفحهنمایشدیجیتالی
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
digital video special effects U نمایشمخصوصعددیعوامل
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. U در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
thermal U کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
thermal U مربوط به گرما
thermal U دمایی
thermal U نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
thermal U گرمایی
thermal U حرارتی
thermal U گرم
thermal shadow U سایه روشن حرارتی
thermal shock U تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
thermal shadow U سایههای حرارتی
thermal scanning U غربال گرمایی
thermal resolution U حداقل سنجش حرارت
thermal resolution U حداقل اختلاف حرارت
thermal resistor U ترمیستور
thermal reservoir U منبع گرما
thermal reservoir U منبع گرمایی
thermal radiation U تابش حرارتی
thermal radiation U تشعشع حرارتی
thermal protection U محافظت حرارتی
thermal printer U چاپگر حرارتی
thermal spring U چشمه اب گرم
thermal flux U شار گرمایی
thermal pollution U آلودگی گرمایی
thermal ammeter U امپرسنج حرارتی
thermal waves U امواج گرمایی
thermal unit U واحدسنجش گرما
thermal treatment U عملیات گرمایی
thermal wax U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal transfer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal target U هوای گرم بالارونده برای بالون
thermal switch U سویچ حرارتی
thermal stress U ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal stress U تنش حرارتی
thermal springs U چشمههای اب گرم
thermal power U توان حرارتی
thermal flux U شار گرما
thermal efficiency U راندمان حرارتی
thermal effect U اثر گرمایی
thermal effect U اثر گرما
thermal dissociation U تفکیک گرمایی
thermal devices U ابزارهای حرارتی
thermal decomposition U تجزیه گرمایی
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal conductivity U رسانندگی گرمایی
thermal conductivity U رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal conductance U گرمارسانایی
thermal conductance U گرمارسانندگی
thermal capacity U فرفیت گرمایی
thermal battery U باطری حرارتی
thermal agitation U اغتشاش گرمایی
thermal sensitivity U حس دما
thermal emission U تابش حرارتی
thermal energy U انرژی گرمایی
thermal enrichment U گرمافزونی
thermal instability U ناپایداری حرارتی
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
thermal insulation U عایقکاری در برابرگرما
thermal insulation U عایق کاری گرمایشی
thermal gradient U گرادیان دما
thermal ionization U یونش گرمایی
thermal pollution U الودگی گرمایی
thermal fatigue U خستگی حرارتی
thermal equilibrium U تعادل گرمایی
thermal power U مقدار حرارتی
thermal excitation U برانگیختگی گرمایی
thermal insulation U گرمابندی
thermal expansion U انبساط حرارتی
thermal exposure U در معرض حرارت قرار گرفتن
thermal exposure U میزان جذب حرارت
thermal coefficient of expansion U ضریب انبساط حرارتی
internal thermal resistance U مقاومت حرارتی داخلی
thermal agitation voltage U اثر گرما
lattice thermal resistivity U مقاومت ویژه گرمایی شبکه
thermal critical point U نقطه تبدیل حرارتی
coefficient of thermal expansion U ضریب انبساط حرارتی
british thermal unit U واحد بریتانیایی گرما
british thermal unit U واحد گرمایی بریتانیا
thermal critical point U نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point U نقطه توقف
differential thermal analysis U تجزیه گرمایی تفاضلی
thermal wax transfer printer U روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com