Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the rising generation
U
دوره جوانان اینده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
self rising
U
خود بخود بلند شونده
self rising
U
بخودی خود ترقی کننده
rising
U
طلوع
rising
U
جنبش
rising
U
نهضت
rising
U
قیام
rising
U
درحال ترقی یا صعود
rising
U
طالع
rising mine
U
مینی که میتواند به سطح اب بیاید
theoretical rising
U
طلوع نظری
early rising
U
سحرخیزی
early rising
U
زود خیزی
visible rising
U
طلوع مرئی
rising main
U
جنبشاصلی
rising mine
U
مین بالارونده دریایی
rising damp
U
نفوذآببداخلساختمان
rising star
U
آیندهدار باآتیه
land of the rising sun
U
کشور ژاپن
heliacal rising of a star
U
طلوع نمودارستاره پیش ازخورشید
practice of early rising
U
مشق یا عادت سحر خیزی
Prices are rising ( falling ) .
U
قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
tide rising force
U
نیروی کشنداور
generation
U
تولید داده یا نرم افزار یا برنامه با استفاده از کامپیوتر
fifth generation
U
نسلپنجمکامپیوتر - نسلهوشمصنوعی
third generation
U
نسل سوم
first generation
U
سری اول
first generation
U
اولیه
first generation
U
اولین سری
from generation to generation
U
نسلا" بعد نسل
generation
U
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generation
U
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
generation
U
زایش
generation
U
نسل
generation
U
ایجاد
generation
U
چاپ کردن عکس
generation
U
تولید کردن
generation
U
کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
generation
U
تولید نیرو
generation
U
کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generation
U
جدیدترین نوع فناوری
generation
U
توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generation
U
ساخت
generation
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI
generation
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation
U
افرینش گسترش
generation
U
کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation
U
تولید
generation
U
زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
spontaneous generation
U
خلق الساعه
spontaneous generation
U
پیدایش خودبخود
spontaneous generation
U
بطیب خاطر
spontaneous generation
U
بی اختیار
succeeding generation
U
نسل بعدی
system generation
U
ایجاد سیستم
system generation
U
تولید سیستم
third generation computers
U
کامپیوترهای نسل سوم
second generation computers
U
کامپیوترهای نسل دوم
they muliplied by generation
U
با زاد و ولدزیاد شدند
second generation computer
U
کامپیوتر نسل دوم
generation of oscillations
U
تولید نوسان
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
first generation computers
U
کامپیوترهای نسل اول
gas generation
U
تولید گاز
generation of current
U
تولید جریان
first generation computer
U
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
generation gap
U
شکاف نسلها
fifth generation computers
U
کامپیوترهای نسل پنجم
report generation
U
تولید گزارش
report generation
U
گهارش زایی
fifth generation computers
U
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
generation data set
U
مجموعه دادههای تولیدی
photo pattern generation
U
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
fourth generation computers
U
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
fourth generation computer
U
کامپیوتر نسل چهارم
high tension generation
U
تولید فشار قوی
impluse voltage generation
U
تولید فشار ضربهای
magnetic field generation
U
تولید میدان مغناطیسی
diesel driven generation set
U
دستگاه محرکه دیزلی
grid bias voltage generation
U
تولید ولتاژ بایاس شبکه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com