English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the pot calls the kettle black U دیگ بدیگ میگوید رویت سیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pot calling the kettle black <idiom> U دیگ به دیگ میگوید رویت سیاه
service calls U شیپور جمع عمومی
frequency of calls U تراکم ترافیک
alarm calls U فریادهای هشدار
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
calls indicator U نمایشدهندهزنگتلفن
trunk calls U مکالمه مشترکین از طریق ترانک
trunk calls U اتصال تلفنی بین دومشترک
curtain calls U بازگشت هنرپیشگان به صحنه
curtain calls U کف زدن حضار
frequency of calls U تراکم مکالمه
distress calls U فریادهای درماندگی
police calls U استمداد پلیس
service calls U شیپور خدمت
roll-calls U حاضر و غایب کردن
animal distress calls U فریادهای درماندگی حیوان
He who pays the piper calls the tune . U بی مایه فطیر است
kettle U اب گرم کن
kettle U دهل نقاره
kettle U کتری
kettle U جعبه قطب نما
kettle U دیگچه
kettle of fish <idiom> U بافکر عمل کردن
kettle drummer U نقاره زن
kettle drummer U دهل زن
kettle holder U کتری گیر
kettle holder U کهنهای که با ان کتری داغ رادردست گیرند
fish kettle U فرفمخصوصماهی
kettle drum U دمامه عصرانه مفصل
another kettle of fish <idiom> U کاملا متفاوت از دیگری
kettle drum U نقاره
kettle of fish U امر
kettle of fish U کار
kettle of fish U اشفتگی اختلال
kettle of fish U مهمانی دانگی
kettle hole U دیگ چال
kettle drum U کوس
the lid of a kettle U دریا سر کتلی
couscous kettle U دیگچهیغذا
kettle drum U دهل
kettle holder U کهنه
it is a pretty kettle of fish U بد وضعی است
it is a pretty kettle of fish U عجب وضعی است
Andy was never interested in school, but Anna was a completely different kettle of fish. U اندی زیاد به مدرسه علاقه نداشت، اما آنا کاملا متفاوت بود.
to black out U سیاه کردن
in the black <idiom> U سود بردن
black d. U دم گاز خفه کننده
he went there in black U اوبا جامه سیاه انجا رفت
look black U متغیر بنظر امدن
to black out U قلم زدن
black U سیاه رنگی
black U زشت
black U تهدید امیز عبوسانه
black out U خاموشی
black U سیاه رنگ
black out U قطع کامل برق خاموش شدن چراغ ها خاموشی شهر
black out U حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
black U دوده لباس عزا
black U بی رنگ
black U وسیلهای که بدون دخالت کاربر کار میکند و کاربر از نحوه کار آن بی خبر است
black U سیاهی
black U بستانکار بودن در حساب
black U بازیگر دوم شطرنج
black U سیاه کردن
black U چرک وکثیف
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black U سیاه
black U تیره
black U سیاه شده
to be in ones black books U مغضوب کسی واقع شدن
black powder U باروت سیاه
black propaganda U تبلیغات سیاه
black propaganda U تبلیغات خطرناک
platinum black U گرد سیاه پلاتین حاصله از حل املاح ان
the black sea U دریای سیاه
the black race U نژاد سیاه
slate black U رنگ سیاه سنگ لوحی
slate black U رنگ ارغوانی مایل بسیاه
bone black U عاج سیاه
night black U سیاه
platinum black U پلاتین سیاه
black sheet U ورق سیاه
black widow U نوعی عنکبوت زهردارکه جنس ماده ان سیاه رنگ است
black wash U رنگ سیاه
black wash U نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
eriochrome black U سیاه اریوکروم
black will take no other hue U بالای سیاهی رنگی نیست
gas black U دوده
channel black U دوده
carbon black U دوده
black writer U چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
black smith U اهنگر
black short U شکستگی سیاه
ivory black U گرد سوخته استخوان
ivory black U رنگ سیاه که از اهکی کردن عاج میسازند
black shortness U ترک سیاه
black slip U خفت پران
he wears black U سیاه پوشیده است
furnace black U سیاهی کوره
black smith U نعلبند
blacker than black U تراز فراسیاه
to look at the black side [about something] U بدبین بودن [برای چیزی]
black armband U سرآستین [برای سوگواری ]
black coffee U قهوه سیاه
black coffee U قهوه بدون شیر
There is no colour beyond black . <proverb> U بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
You went in a black veil, but must come out in a w. <proverb> U با چادر سیاه رفتى باید با کفن سفید بیرون بیائى .
Black will take no other hue. <proverb> U بالاتر از سیاهى رنگى نیست .
in black and white <idiom> U بصورت نوشتار
Black and white. U سیاه وسفید ( عکس ؟ فیلم وغیره )
They were dressed all in black. U همه آنها لباس تمام سیاه پوشیده بودند
They were all dreesd in black. U تمام آنها لباس سیاه پوشیده بودند
give someone a black look U با خشم به کسی نگاه کردن
black vomit U تب زرد [پزشکی] [بیماری]
black vomit U طاعون زرد [پزشکی] [بیماری]
Black sheep U جوجه اردک زشت [اصطلاح روزمره]
black ant U مورچه سیاه [حشره شناسی]
black box U سرعت و مسافت سنج [ وسایل نقلیه خودرو]
black wool U پشم سیاه
blue-black U آبیپررنگ
black spot U جادهباآمارتصادفبالا
black Marias U اتومبیل گشتی پلیس
black Maria U اتومبیل گشتی پلیس
black eyes U بدنامی
black eyes U سیاهی اطراف چشم
black eyes U چشم سیاه
black eyes U سیه چشم
black eye U بدنامی
black eye U سیاهی اطراف چشم
black eye U چشم سیاه
black eye U سیه چشم
black and white U چاپ
black and white U دستنوشته
black and white U سیاه و سفید
black mark U سابقهی بد
black marks U سابقهی بد
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
black pudding U سوسیستولیدشدهازگوشتوخونخوک
black marketeering U دادوستددربازارسیاه
black marketeer U کسیکهدربازارسیاهفعالیتدارد
black economy U پولیکهبدوناطلاعدولتبرایفرارازمالیاتکسبشود
black stone U مهرهیسیاه
black square U خانهسیاه
black salsify U شنگ
black bread U نانسیاه
black ball U توپسیاه
jet-black U سیاه سیاه
jet-black U سیاه شبقی
jet-black U سیاه براق و تیره
to lool black U خشمگین یا متغیر بنظر امدن
black coffee U قهوه بی شیر
black ash U خاکستر سیاه
black art U سحر
black art U جادوگری
black anneal U سیاه گداختن
black a vised U سیه چرده
black a vised U سبزه دارای پوست تیره
animal black U ذغال حیوانی
aniline black U سیاه انیلینی
acetylene black U دوده استیلنی
aceko black U نوعی رنگ سیاه اسیدی
pitch-black U خیلی سیاه
pitch-black U قیرگون
pitch black U خیلی سیاه
pitch black U قیرگون
black beetle U سوسک گرمابه
black bile U صفرای سیاه
black coffee U قهوه تلخ
black cherry U الوبالو
black capitalism U سرمایه داری سیاه
black cap U کلاه سیاه
black cap U کلاهی که هنگام اجرای حکم اعدام برسرمحکوم گذارند
black buzzard U قره سنقر
black brittleness U ترک سیاه
black brittleness U شکستگی سیاه
black book U کتاب سیاه
black book U دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند
black body U جسم سیاه
black body U قسمت خطرناک
black bile U سوداء
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
black holes U سیاهچاله
black markets U دربازارسیاه معامله کردن
black markets U بازار سیاه
black market U دربازارسیاه معامله کردن
black tie U لباس عصر مردانه
black tie U کت نیمه رسمی مردانه
black belts U کمربند سیاه استاد جودو
black belt U کمربند سیاه استاد جودو
black sheep U بزگر
black sheep U بچه گیج وبی هوش
black sheep U کسی که مایه ننگ وخجالت خانوادهای باشد
black and blue U کبود و سیاه
black box U جعبه سیاه
black holes U سیاه چال
black holes U زندان تاریک
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
black hole U سیاهچاله
black hole U سیاه چال
black hole U زندان تاریک
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com