Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the pinnacle of honour
U
اوج عزت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pinnacle
U
اوج
pinnacle
U
سرمناره
pinnacle
U
برج
pinnacle
U
راس
pinnacle
U
قله نوک تیز
pinnacle
U
منتهی درجه
honour
U
انجام تعهد
honour
U
ایفای تعهد کردن
honour
U
یاحوالهای را قبول کردن
honour
U
برات
honour
U
قبول کردن
honour
U
عزت دادن به
honour
U
احترام کردن به
title of honour
U
کنایه
point of honour
U
قضیه شرف
point of honour
U
موضوعی که شرف ادمی وابسته بان است
title of honour
U
لقب
to pledge one's honour
U
قول شرف دادن
roll of honour
U
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
word of honour
U
قول شرف
guest of honour
U
مهمانافتخاری
lap of honour
U
دورافتخاردوندهیااتومبیلران
pledge one's honour
U
قول شرف دادن
maid of honour
U
ندیمه ساقدوش یا ملازم عروس ندیمه در باری
honour your contracts
U
اوفوا بالعقود
roll of honour
U
لیست افتخار
rolls of honour
U
صورت اسامی کسانی که درجنگ فداکاری کرده اند
rolls of honour
U
لیست افتخار
battle honour
U
نشان افتخار
debt of honour
U
وام شرافتی
debt of honour
U
بدهی که پرداخت ان به خوش حسابی بدهکار بستگی دارد
guard of honour
U
پاسدار تشریفاتی
guard of honour
U
گارداحترام
honour a contract
U
قرارداد را محترم شمردن
To pawn ones life ( honour) .
U
زندگی ( شرافت ) خود را درگروی کاری گذاشتن
A prophet is not without honour, save in his own c.
<proverb>
U
یک پیامبر را همه جا ارج مى نهند جز در سرزمین و خانه خودش.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com