Perdic | the open of a street | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	the open of a street U	دهنه خیابان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	street U	خیابان
	street U	کوچه
	street U	خیابانی جاده
	street U	مسیر
	street U	راه
	through street U	راه ترانزیت
	street U	کوی
	by street U	کوچه پرت
	street value U	پولیکهبابتدریافتموادمیشود
	an off street U	کوچه فرعی
	It's one-way street.	آن خیابان یک طرفه است.
	up the street U	بالای خیابان
	tolay street on U	باتکیه تلفظ کردن
	street credibility U	داراینقطهنظراتمشترک موردقبولعام
	high street U	خیاباناصلیشهر
	street light U	تیرچراغبرقخیابان
	street bet U	شرطخیابانی
	Fleet Street U	مطبوعات
	Fleet Street U	خیابان فلیت
	Downing Street U	نخست وزیر
	Downing Street U	خیابان داونینگ
	Fleet Street U	جراید لندن
	tolay street on U	اهمیت دادن
	tolay street on U	تاکید کردن
	Downing Street U	دولت انگلیس
	At the end of the street. U	درته خیابان
	on easy street <idiom> U	در رفاه
	on easy street <idiom> U	در ناز و نعمت
	Do you have a street map? U	آیا نقشه خیابانها را دارید؟
	grub street U	شاعرخانه
	man in the street <idiom> U	مردم عادی یا متوسط
	grub street U	اشغال گذرنویسندگان
	in queer street U	درسختی یاتنگی
	in queer street U	درمضیقه گرفتاربدهی
	in queer street U	دچار رسوایی
	on easy street <idiom> U	پول کافی برای زندگی راحت داشتن
	lombard street U	خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
	man in the street U	فرد معمولی
	man in the street U	ادم متعارفی
	The store across the street. U	فروشگاه آنطرف خیابان
	Where does this street lead on to ? U	این خیابان یکجا می خورد ؟
	This way please. store across the street. U	بفرمائید از این طرف
	street traffic U	ترافیک [جاده]
	street offences U	اعمالی که هر گاه در خیابان صورت پذیرد جرم است
	street arab U	بچه ولگرد
	street offences U	جرائم خیابانی
	street lightning U	روشنی راه و خیابان
	street traffic U	رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
	street lighting U	روشنایی خیابان
	street inlet U	دریچه ورود فاضلاب سطحی
	street hockey U	نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
	street gutter U	نهر کنار خیابان و راه
	to veer off the street U	از جاده منحرف شدن [ترا فیک]
	street crossing U	تقاطع
	street gutter U	جوی
	street gauge U	الگوی سطح راه
	Wall Street U	مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
	street crossing U	چهارراه
	street car U	تراموای
	street orderly U	سپور
	street betting U	جرم قمار و شرط بندی درمعابر عمومی
	to get the key of the street U	بی خانه بودن
	to get the key of the street U	جای شب ماندن نداشتن
	street gutter U	ابرو
	stop street U	خیابان فرعی
	street car U	راه اهن شهری
	street virus U	ویروس معمولی
	street railway U	خطوط تراموا
	street orderly U	جانورلاشه خور
	street orderly U	مامورتنظیف ماموراحتساب
	street orderly U	سپوری کردن
	street arab U	بچه کوچه گرد
	to pave the street with stone U	خیابان را سنگ فرش کردن
	i walked a cross the street U	از این سر خیابان قدم زدم به ان سر
	I was standing at the street corner . U	درگوشه خیابان ایستاده بودم
	band street writer U	یک برنامه پردازش کلمه که توسط شرکت BUNDSOFTWARE BROADER ساخته شده است
	What does Main Street think of this policy? U	بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
	on Carey Street [British E] <adj.> U	ورشکسته
	It's Lombard Street to a China orange. <idiom> U	کاملا مسلم وقطعی است.
	It's Lombard Street to a China orange. <idiom> U	بطور قطع [حتما] اتفاق می افتد.
	Main Street [American English] U	کسب و کار و خانواده های متوسط در اجتماعی به عنوان یک گروه
	The cab neared [approached] 20th Street. U	تاکسی به خیابان بیستم نزدیک شد.
	He is on easy street . He is in clover. His bread is buttered on both sides . U	نانش توی روغن است
	up one's street [British English] , down one's alley [American English] U	مناسب ذوق وسلیقه [مهارت درچیزی ]
	to open out U	بسط دادن
	to open out U	گستردن
	X/OPEN U	ول ایجاد سیستمهای باز هستند
	the open U	ملا عام
	the open U	ملاء عام
	the open U	هوای ازاد
	to open out U	توسعه دادن
	open out U	توسعه دادن
	open out U	بسط دادن
	To come into the open. U	آفتابی شدن (خود رانشان دادن )
	open U	بی الایش
	to open out U	باز کردن
	open U	سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
	open U	باز شدن
	open U	باز
	open U	فضای باز
	open U	ازاد
	open U	زمین باز گسترده
	open U	مروحه را باز کنید
	open U	سکی
	open U	وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
	open U	وزن ازاد
	open U	وضع زه هنگام کشیده شدن
	open U	خط بازبی دفاع
	open U	اشکار
	open U	قابل بحث
	open U	بی دفاع واریز نش
	open U	بلامتصدی
	open U	روشن شدن خوشحال شدن
	open U	شکفتن
	open U	مفتوح شدن
	open U	:باز
	open U	مفتوح
	open U	گشوده سرگشاده
	open U	دایر
	open U	روباز
	open U	مهربان رک گو
	open U	صریح
	open U	درمعرض
	open U	بی پناه
	open U	بی ابر
	open U	واریز نشده
	open U	بازکردن
	open U	گشودن گشادن
	open U	افتتاح کردن اشکارکردن بسط دادن
	open U	ازاد اشکار
	open U	پروتکل شبکه ICP/IP که بستههای داده را دارد مسیر میکند که حجم داده کمتری داشته باشد
	open U	تابعی که میتواند در تابع یا برنامه بزرگ بدون دستور فراوان درج شود
	open U	نوار مغناطیسی در نوردی که هنوز در کارتریج یا کاست بسته شده است
	open U	دستورات اضافی لازم در برنامه که از ماکرو دستورات استفاده می کنند
	open U	برداشتن پوشش یا باز کردن در
	open U	کامپیوتر با واسط گسترده پانج شده که امکان ورود سخت افزار جانبی و نصب آن را می دهند
	open U	فایل خواندنی و نوشتنی
	open to any one U	مباح
	open U	نابسته
	open U	1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
	open U	کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
	open U	به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
	open U	باز کردن باز شدن
	open U	مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
	open U	آماده کردن فایل پیش از رویدادن عملیات خواندن یا نوشتن
	open U	آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
	open U	برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
	open U	برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
	open travers U	پیمایش باز
	open treaty U	معاهده باز
	open universe U	جهان باز
	open verdict U	رای هیات منصفه حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
	open wire U	سیم هوایی
	open vertict U	رای حاکی ازوقوع جرم بدون تصریح مجرم
	open wire U	سیم لخت
	open water U	فاصله مشخص بین برنده ونزدیکترین رقیب
	open wiring U	سیمکشی باز
	open to question <adj.> U	مورد شک
	open to question <adj.> U	مشکوک
	to open something to [the] traffic U	چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
	to open a can of worms <idiom> U	چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
	open interval U	فاصله نا محدود [بی کران] [ریاضی]
	rights open to everyone U	مباحات
	open-handed <adj.> U	دست و دلباز
	open trade U	تجارت ازاد
	open system U	سیستم باز
	open system U	نظام باز
	open syllable U	هجائی که به حرف e پایان پذیرد
	open subroutine U	زیرروال باز
	open subrotine U	زیرروال باز
	open storage U	انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
	open space U	گردشگاه ازاد
	open space U	میدان
	open machine U	ماشین باز
	open loop U	حلقه باز
	open loop U	مدار باز
	open system U	سازگان باز
	open tournament U	تورنمنت ازاد شطرنج
	open to the public U	برملا
	open to the public U	علنی
	open to the public U	واضح درنظر عموم
	open to the public U	اشکار در نزد همه
	open to attack U	در معرض حمله
	open theft U	سرقت مشهود
	open the meeting U	رسمیت جلسه را اعلام کردن
	open the door to U	مجال دادن به
	open terrace U	مهتابی
	open lines U	خطوط باز شطرنج
	open back U	[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
	open-plan U	ساختمانیکههرطبقهآنفقطداراییکمحوطهوسیعاستودارایاتاقنیست
	Open the door. U	در درراباز کن
	with open arms U	بااغوش باز بابازوهای گشاده
	wide open U	حمله
	to open the door to U	مجال دادن
	to open the ball U	پیش قدم شدن
	to open the ball U	اول رقصیدن
	to open parliament U	مجلس راافتتاح کردن
	to open parliament U	مجلس را گشودن
	open one's heart <idiom> U	از ته قلب حرف زدن
	He is open to bribery. U	اهل رشوه (رشوه گیری) است