Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the bill of has come to mature
U
وعده پرداخت برات رسیده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
the bill will mature to morrow
U
سر رسید پرداخت ان قبض فردا است
the bill will mature tomorrow
U
سررسید ان قبض فردا است
Other Matches
mature
U
بالغ شدن
mature
U
رشید
mature
U
حال شده
mature
U
موعدرسیده
mature
U
واجب الادا تکمیل کردن
mature
U
حال شدن
mature
U
واجب الادا شدن
mature
U
حال
mature
U
به موعد چیزی رسیدن
mature
U
به حد کمال رسیدن
mature
U
بالغ
mature
U
رشد کردن
mature
U
کامل سررسیده شده
mature
U
بحدبلوغ رساندن
mature
U
بحد رشدرساندن
mature
U
کامل کردن
mature
U
بالیده
mature
U
کامل شدن
mature student
U
دانشآموزبزرگسال محصلاکابر
of mature years
U
سالخورده
of mature age
U
بالغ
mentally mature
U
رشید
mature economy
U
اقتصاد رشد یافته
mature economy
U
تکامل یافته
mature obligation
U
تعهد حال
mature soil
U
خاک تکامل یافته
mature system
U
سیستم کامل
pre mature failure
U
گسیختگی زودرس
pre mature blast
U
انفخار زودرس
bill
U
دادخواست
bill
U
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill
U
بیجک
bill
U
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill
U
گزارش جریان دعوی
way bill
U
سند حمل
way bill
U
بارنامه
way bill
U
بارنامه راه اهن
way bill
U
بارنامه دریایی
got through (the bill got through the ma
U
لایحه از مجلس گذشت
to f. the bill
U
واجدشرایط بودن
bill of e.
U
برات
bill nye
U
صورتحساب
bill
U
تهیه کردن صورتحساب
bill
U
اسنادبازرگانی
bill
U
برات
bill
U
قبض صورتحساب
May I have my bill, please?
U
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill
U
نوعی شمشیرپهن
the bill
U
صورت حساب
bill
U
لایحه
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
bill
U
نوک بنوک هم زدن
bill
U
نوک
bill
U
منقار
bill
U
سند
bill
U
اسکناس
bill
U
صورتحساب دادن
bill
U
صورتحساب
bill
U
حواله
bill
U
قبض
hook bill
U
منقارعقابی
a hefty bill
U
صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
hook bill
U
منقار نوک برگشته
long bill
U
نوک دراز
member's bill
U
طرح قانونی
retiring a bill
U
براتی را تسویه کردن
road bill
U
بارنامه
protect a bill
U
وجه براتی را تامین کردن
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
play bill
U
اگهی نمایش
omnibus bill
U
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
How much is my telephone bill?
U
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
members bill
U
member
play bill
U
اعلان نمایش
hawks bill
U
لاک پشت منقار دار
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
due bill
U
سند بدهی
dishonour a bill
U
نکول
currency of a bill
U
مدت برات
crow bill
U
انبرگلوله کش
cross bill
U
شکایت متقابل
cross bill
U
لایحه دفاعیه
creditor's bill
U
به ورثه میدهد
creditor's bill
U
رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
due bill
U
برات پرداختنی
financial bill
U
لایحه مالی
first reading of a bill
U
شوراول لایحه
hawk bill
U
لاک پشت ابی
hard bill
U
پرندگان سخت منقار
to veto a bill
U
لایحه قانونی راردکردن
foreign bill
U
برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
foreign bill
U
برات خارجی
foreign bill
U
برات ارزی
foreign bill
U
حواله ارز خارجی
fly bill
U
اگهی دستی
fly bill
U
اعلان دستی
cranes bill
U
یکجورانبرجراحی
bill posters
U
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
to talk out a bill
U
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through
U
لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill
U
وجه براتی راتامین کردن
double bill
U
مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
to dishonour a bill
U
براتی را فکول کردن
to bill and coo
U
باهم غنج زدن
to bill and coo
U
بوسه بازی کردن
time bill
U
برنامه حرکت قطار
training bill
U
برنامه اموزشی
transit bill
U
اجازه عبور
transit bill
U
پروانه عبور
bill poster
U
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
watch bill
U
لوحه نگهبانی ناو
wage bill
U
لیست حقوق
victualling bill
U
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill
U
برات به وعده
twin bill
U
دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill
U
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill
U
اسناد خزانه
time bill
U
سفته مدت دار
through bill of lading
U
بارنامه سراسری
soft bill
U
مرغ مگس خوار
soft bill
U
پرنده منقار نازک حشره خوار
sight bill
U
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
sight bill
U
برات دیداری
show bill
U
تابلو اعلان نمایش
short bill
U
برات کم مدت
foot the bill
<idiom>
U
پرداختن
pad the bill
<idiom>
U
اضافه شدن هزینههای کاذب
station bill
U
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
station bill
U
جدول محلها
stork's bill
U
شمعدانی عطر
through bill of exchange
U
بارنامه سراسری
fill the bill
<idiom>
U
مناسب برای همه جا
the bill is undue
U
وعده برات نرسیده است
the bill is overdraw
U
سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
U
موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
U
وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill
U
برگ عطر
stork's bill
U
گل عطر
sets of bill
U
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
bank bill
U
حواله بانکی
bill of lading
U
ستمی کشتی
bill of lading
U
بارنامه
bill of indictment
U
ادعانامه
battle bill
U
لوحه جنگی ناو
bill of indictment
U
کیفرخواست
battle bill
U
فهرست استعداد رزمی ناو
bill of indicment
U
کیفر خواست
bill board
U
تخته لنگر
bill book
U
دفتر بروات
bill of lading
U
بار نامه
bill of indicment
U
ادعا نامه
bill of material
U
صورت قطعات
bill of loading
U
جواز کشتی
bill of loading
U
بارنامه کشتی
bill of lading
U
بار نامه کشتی
banker's bill
U
صورت تبدیل ارز
banker's bill
U
صورتحساب بانکی
bill of guarantee
U
ضمانتنامه
bill broker
U
دلال برات
bill of exception
U
اعتراض نامه
bill of entry
U
افهارنامه ورودی
bill of entry
U
افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce
U
طلاق نامه
bill of disfranchise
U
disfranchise
bill of costs
U
صورت هزینه دادرسی
bill of attainder
U
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook
U
دهره
bill hook
U
دستعاله
bill exchange
U
برات بازرگانی
bill of exceptions
U
صورت استثنائات
bill of goods
U
فهرست تجارتی
bill of goods
U
صورت کالا
bill of exgchange
U
سفته
bill of exgchange
U
برات
bill broker
U
واسطه تنزیل
bill of exchange
U
برات
bill of exchange
U
برات مبادلهای
bill of exchange
U
برات ارزی
bill of exchange
U
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill exchange
U
برات
bill of material
U
فهرست مواد
cranes bill
U
شمعدانی
bill of fare
U
برنامه
clean bill
U
برات ساده
accommodation bill
U
برات دوستانه
blank bill
U
براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
bill of fare
U
هزینه سفر
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill payable
U
برات قابل پرداخت
accommodation bill
U
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
bill of indictment
U
کیفر خواست
bill of fare
U
صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare
U
صورت غذا
bill of health
U
گواهی بهداشت
clearing a bill
U
محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
bill of health
U
گواهی تندرستی
bill of health
U
گواهی صحت مزاج
bill of rights
U
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of rights
U
قانون اساسی امریکا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com