English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
terminal organ U اندام پایانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
organ U ارگ
organ U عضو
organ U اندام
organ U ارغنون
organ U الت وسیله
organ U ارگان
hand organ U ارگ دستی
organ of the body U عضو بدن
genital organ U الت تناسلی
end organ U اندام انتهایی
sexual organ U عورت
electric organ U اندام برقزن
organ console U قسمتهایکنسول
mechanism of the organ U مکانیزم ارگان
congested organ U عضو یا التی که خون زیاددران جمع میشود
mechanism of the organ U نظام تشکیلات
hand organ U اکوردئون
hollow organ U عضو مجوف وتوخالی
house organ U مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
sense organ U اندام حسی
sense organ U عامل احساس
sense organ U عضو حس
reed organ U یکنوع الت موسیقی بادی
pipe organ U ارگ نی دار
pipe organ U ارغنون لولهای
organ transplantation U پیوند عضو
organ system U دستگاه
organ pleasure U لذت اندامی
organ of corty U اندام کورتی
organ loft U غرفه ارگ
organ loft U جای ارگ
organ loft U ارغنون گاه
organ inferiority U حقارت اندامی
organ eroticism U شهوت اندامی
olfactory organ U اندام بویایی
olfactory organ U عضو بویایی
mouth organ U ارغنون دهنی
mouth organ U ساز دهنی
barrel organ U ارگ دندهای
organ-grinder U نوازنده سیار ارگ دستی
organ grinder U نوازنده سیار ارگ دستی
organ-grinders U نوازنده سیار ارگ دستی
barrel organ U نوعی ارغنون اکوردئون
golgy tendon organ U اندام گلژی
golgy tendon organ U اجسام گلژی
choir organ manual U دستهتنظیمکر
great organ manual U عضوبزرگدستی
swell organ manual U قسمتبرآمدهتنظیماتدستی
sexual organ of a man U احلیل
sexual organ of either sex U الت تناسلی زن یا مرد
sexual organ of either sex U فرج
The human brain is a complex organ . U مغز انسان عضو پیچیده یی است
coefficient of relative efficiency organ U ضریب نسبی کارایی سازمان
terminal U خرابی که قابل تعمیر نیست
terminal U وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
tv terminal U ترمینال تلویزیونی
terminal U نقطه اتصال الکتریکی
terminal U نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal U اخری
terminal U پایانه
terminal U پایانه پایانی
terminal U محل پیاده وسوار کردن بارها
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal U محل اتصال پیچ اتصال
terminal U ترمینال
terminal U نهائی
terminal U پایانی
terminal U انتهائی
terminal U واقع در نوک پایان
ro terminal U ترمینال- RO
terminal U انتها
terminal U انتهایی
terminal U نهایی
terminal U قطب مدار
terminal U کلم
terminal U اخر خط راه اهن یا هواپیما
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
terminal guidance U هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
terminal price U قیمت نهائی
terminal emulation U نمایه سازی پایانه
terminal emulation U تقلید ترمینالی
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal box U جعبه ترمینال
terminal box U جعبه کلم
terminal board U تخته ترمینال
terminal insomnia U بیخوابی پایانی
terminal error U خطای پایانی
terminal price U قیمت تحویل
terminal operations U عملیات بارانداز
terminal port U بندر مقصد
terminal phase U مرحله اخر مسیر حرکت موشک
terminal stand U پایه ترمینال
terminal operations U عملیات اسکلهای
terminal reinforcement U تقویت پایانی
terminal sensitivity U حد بیشینه حساسیت
terminal repeater U تقویت کننده نهایی
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
VT terminal emulation U مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
water terminal U باراندازهای ابی
water terminal U ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
bonding terminal U اتصالترمینال
bulk terminal U اندازهپایانی
container terminal U پایانهبستهها
grain terminal U پایانهحبوبات
oil terminal U پایانهسوخت
passenger terminal U ترمینالمسافران
satellite terminal U ترمینالفضاپیما
telecommunication terminal U ترمینالارتباطراهدور
terminal arborization U ترمینالشاخهشاخه
terminal bronchiole U برنشبتانتهایی
terminal bud U شکوفهانتهایی
terminal filament U رشتهانتخابی
terminal lobe U برگهگوشتیانتهایی
terminal moraine U منبعیخانتهایی
VT terminal emulation U استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
terminal rig U طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
video terminal U ترمینال تصویری
terminal symbol U نماد پایانی
terminal symbol U علامت پایانی
terminal tackle U طعمه
terminal tackle U راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal threshold U استانه پایانی
terminal unit U واحد پایانه
terminal unit U واحد پایانی
terminal velocity U سرعت داخلی گلوله
terminal velocity U سرعت گلوله داخل لوله
terminal velocity U سرعت حد
terminal voltage U ولتاژ قطبی
terminal voltage U ولتاژ ترمینال
transformer terminal U ترمینال ترانسفورماتور
two terminal network U شبکه دو قطبی
user terminal U پایانه کاربر
user's terminal U ترمینال استفاده کننده
video terminal U پایانه تصویری
terminal tackles U انتهایقرقرهقلاب
air terminal U ترمینال هوایی
dumb terminal U ترمینال گنگ
dumb terminal U پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
earth terminal U ترمینال زمین
filament terminal U ترمینال فیلامان
four terminal network U شبکه چهار قطبی
generator terminal U ترمینالهای ژنراتور
graphical terminal U ترمینال گرافیکی
graphics terminal U ترمینال گرافیکی
grid terminal U اتصال شبکه
input terminal U ترمینال ورودی
input terminal U ترمینال اولیه
intelligent terminal U ترمینال هوشمند
intermediate terminal U ترمینال میانی
dumb terminal U وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
display terminal U ترمینال نمایش
air terminal U باراندازهوایی
battery terminal U قطب باتری
battery terminal U ترمینال باطری
bus terminal U ترمینال
bus terminal U ایستگاه اتوبوس
central terminal U پایانه مرکزی
collector terminal U ترمینال کلکتور
communications terminal U ترمینالهای ارتباطی
connection terminal U پایانه اتصال
terminal stimulus U محرک پایانی
data terminal U ترمینال داده
dial up terminal U ترمینال شماره گیری
display terminal U پایانه نمایشگر
keyboard terminal U صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
line terminal U ترمینال خط
terminal board U تخته کلم
programmable terminal U ترمینال قابل برنامه ریزی
remote terminal U پایانه دور دست
remote terminal U ترمینال راه دور
remote terminal U ترمینال دوردست
remote terminal U پایانه راه دور
reset terminal U پایانه بازنشانی
positive terminal U قطب مدار مثبت
smart terminal U ترمینال هوشمند
smart terminal U پایانه هوشیار
terminal ballistics U بالیستیک نهایی گلوله
terminal ballistics U قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
terminal board U تخته اتصال سیم
terminal board U محوراتصال سیمها
primery terminal U ترمینال اولیه
negative terminal U پایانه منفی
grid terminal U ترمینال شبکه
negative terminal U قطب مدار منفی
neutral terminal U قطب مدار خنثی
local terminal U پایانه محلی
local terminal U ترمینال محلی
alternate water terminal U باراندازابی یدکی
terminal amino acid آمینو اسید انتهایی
remote control terminal U دکمهکنترلازراهدور
visual display terminal U ترمینال نمایش بصری
alternate water terminal U بارانداز ابی موقت
multi terminal system U سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
alphanumeric display terminal U ترمینال نمایش الفبا عددی
n terminal amino acid U امینو اسید -N انتهایی
sea island terminal U باراندازیا اسکله روی دریا
composition and make up terminal U صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
passive four terminal network U شبکه چهار قطبی بی اثر
video display terminal U ترمینال نمایش تصویری
full screen terminal U پایانه تمام صفحه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com