Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
term of maintenance
U
دوره نگاهداری
term of maintenance
U
مهلت نگاهداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Short – term ( long – term ) projects .
U
طرحهای کوتاه مدت ( دراز مدت )
maintenance
U
تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
maintenance
U
صیانت
maintenance
U
حمایت خرجی
maintenance
U
نگهداشت
maintenance
U
جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
maintenance
U
نگهداری و تعمیر
maintenance
U
ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند
maintenance
U
بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
maintenance
U
نگهداری
maintenance
U
حفظ کردن
maintenance
U
حفافت کردن
maintenance
U
نگهداری از تاسیسات یاساختمان
maintenance
U
تاسیسات
maintenance
U
نگاهداری
maintenance
U
ابقاء
maintenance
U
قوت
maintenance
U
تعمیر
maintenance
U
قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
maintenance
U
مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
maintenance
U
حفظ
maintenance
U
گذران خرجی
maintenance
U
نفقه
maintenance
U
تعمیر و نگهداری
maintenance
U
تعویض قط عات و...
maintenance
U
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
maintenance
U
فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
entitled to maintenance
U
واجب النفقه
emergency maintenance
U
نگهداشت اضطراری
field maintenance
U
نگهداری صحرایی
file maintenance
U
نگاهداشت پرونده ها
depot maintenance
U
نگهداری دپویی
maintenance work
U
کار تعمیر و نگهداری
field maintenance
U
نگهداری در صحرا
levels of maintenance
U
ردههای نگهداری
maintenance float
U
شارژ انبار سیال
maintenance float
U
شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
maintenance cost
U
ارزش نگهداری
maintenance cost
U
هزینه نگهداری
maintenance calibration
U
تنظیمات مربوط به نگهداری تنظیم تعمیراتی
remote maintenance
U
نگهداری از راه دور
remote maintenance
U
پشتیبانی از راه دور
maintenance functions
U
کارکردهای نگهداری
library maintenance
U
نگهداشت کتابخانهای
remote maintenance
U
تعمیر و نگهداری از راه دور
software maintenance
U
نگهداری نرم افزار
preventive maintenance
U
نگهداری پیشگیری
preventive maintenance
U
نگهداری حفافتی
preventive maintenance
U
نگهداشت پیش گیر
organizational maintenance
U
نگهداری سازمانی
organizational maintenance
U
تعمیرات سازمانی
normal maintenance
U
محافظت عادی
normal maintenance
U
نگاهداری بهنجار
maintenance area
U
قسمتنگهداریوتنظیم
preventive maintenance
U
نگهداری پیشگیرانه
preventive maintenance
U
نگهداشت پیشگیر
supplementary maintenance
U
نگهداشت تکمیلی
system maintenance
U
تامین و نگهداری سیستم
separate maintenance
U
نفقه زنی که جدا از شوهرزندگی میکند
schedule maintenance
U
نگهداری زمانبندی شده
schedule maintenance
U
نگهداشت زمان بندی شده
remedial maintenance
U
باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
program maintenance
U
نگهداری برنامه
maintenance hangar
U
آشیانهنگهداریهواپیما
program maintenance
U
نگهداشت برنامه
maintenance support
U
پشتیبانی تعمیراتی
maintenance period
U
دوره تعمیرات
maintenance panel
U
تابلوی نگهداشت
maintenance of membership
U
هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
maintenance of membership
U
حمایت از عضویت
maintenance materials
U
لوازم تعمیرات
maintenance materials
U
مواد تعمیرات
maintenance level
U
سطح تثبیت
maintenance history
U
تاریخ تعمیرات
maintenance period
U
زمان تعمیرات
maintenance program
U
برنامه نگهداشت
maintenance support
U
پشتیبانی نگهداری
maintenance status
U
وضعیت نگهداری
maintenance shop
U
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
maintenance schedule
U
برنامه نگهداشت
maintenance routine
U
روال تعمیر و نگهداری
maintenance programmer
U
برنامه نویس پشتیبان
maintenance programmer
U
برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer
U
برنامه نویس تعمیر ونگهداری
maintenance period
U
دوره نگهداری
categories of maintenance
U
طبقات نگهداری
corrective maintenance
U
پشتیبانی اصلاحی
maintenance window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
corrective maintenance
U
جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
corrective maintenance
U
عمل تشخیص
corrective maintenance
U
یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
corrective maintenance
U
عمل جستجو
corrective maintenance
U
نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
corrective maintenance
U
نگهداشت اصلاحی
categories of maintenance
U
انواع نگهداری
cost of maintenance
U
هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
depot maintenance
U
نگهداری امادگاهی
deffered maintenance
U
تعمیر ونگهداری غیر معمولی
deffered maintenance
U
نگهداری مخصوص
deferred maintenance
U
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
term
U
دوره
term
U
شرط
term
U
عبارت
term
U
پاره سال تحصیلی
term
U
واژه
term
U
سمستر
term
U
شرایط
term
U
نیمسال
term
U
ثلث تحصیلی
term
U
جمله عبارت
term
U
روابط فصل
term
U
دوره انتصاب
term
U
مدت
term
U
جمله
[ریاضی]
term
U
موقع
term
U
هنگام
term
U
نامیدن لفظ
term
U
اصطلاح
term
U
جمله
term
U
مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
term
U
عبارت
[ریاضی]
term
U
زمان
term
U
جمله طیفی
term
U
اجل
master file maintenance
U
فرایند بروز دراوردن
aircraft maintenance truck
U
کامیونتعمیرهوایی
master file maintenance
U
تغییردادن یا اصلاح فایلهای اصلی
electoral term
U
دوره مقننه
[سیاست]
term loan
U
وام مدت دار
term insurance
U
بیمه در موردمخاطره برای مدت معینی
term insurance
U
بیمه موقت
mathematical term
U
جمله
[ریاضی]
sum term
U
لفظ جمعی
stochastic term
U
متغیر تصادفی
stochastic term
U
جمله تصادفی
parliamentary term
U
دوره مقننه
[سیاست]
term of reproach
U
سخن سرزنش امیز یا ننگ اور
term symbol
U
نشانه جمله طیفی
mathematical term
U
عبارت
[ریاضی]
to serve one's term
U
خدمت خودرا انجام دادن
to serve one's term
U
دوره خدمت خود را طی کردن
in the short term
<adv.>
U
برای دوره کوتاه مدت
long term
<adj.>
U
دراز مدت
long term
<adj.>
U
بلند مدت
a pejorative term
U
عبارتی تنزل دهنده
the propriety of a term
U
درستی یک لفظ یا یک اصطلاح مناسبت یک واژه یا لفظ
half-term
U
تعطیلیبینترم
relative term
U
لفظ نسبی
error term
U
جمله خطا
credit term
U
مدت اعتبار
error term
U
ضریب خطا
short-term
U
کوتاه مدت
easy term
U
کوتاه مدت
an abstract term
U
تعبیر تصویری
an abstract term
U
اسم بی مسما
major term
U
شرط عمده واساسی
exercise term
U
عنوان مانور
long term
U
بلند مدت
express term
U
شرط صریح
final term
U
جمله نهایی
exercise term
U
اسم تمرین
grammatical term
U
اصطلاحات دستوری
implied term
U
شرط ضمنی
law term
U
اصطلاح حقوقی
long term
U
دراز مدت
long term
U
طویل المدت
term paper
U
رساله کوتاه
long-term
U
دراز مدت
short term
U
مختصر
short term
U
دوره کوتاه
short term
U
حداقل مدت تنبیه و زندانی
longer-term
U
دوره دراز مدت
longer-term
U
دراز مدت
long-term
U
دوره دراز مدت
short term
U
کوتاه مدت
medium term
U
میان مدت
short-term
U
کم مدت
middle term
U
قیاس مشترکی که در صغری وکبری صدق کند
minor term
U
صغرای قیاس منطقی
residual term
U
جمله پسماند
residual term
U
جمله باقیمانده
serve one's term
U
دوره خدمت خود را طی کردن
expiry of the term
U
انقضاء مدت
electoral legislative term
U
دوره انتخابیه
serve one's term of imprisonment
U
حبس خود را گذراندن
medium term planning
U
برنامه ریزی میان مدت
medium term loan
U
وام میان مدت
medium term forecast
U
پیش بینی میان مدت
short term forecast
U
پیش بینی کوتاه مدت
reasonable term and condition
U
قید و شرط معقول
short term loan
U
وام کوتاه مدت
long term project
U
پروژه طویل مدت
long term memory
U
حافطه دراز مدت
long term loan
U
وام بلند مدت
short term memory
U
حافظه کوتاه مدت
fixed term deposit
U
سپرده ثابت
long term credit commitment
U
تعهد اعتبار بلند مدت
short term rate of interest
U
نرخ بهره کوتاه مدت
long term interest rate
U
نرخ بهره طویل المدت
deflection under long term loading
U
خیز ریز بار طویل المدت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com