Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
temporary works
U
کارهای موقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
temporary
U
موقت
temporary
<adj.>
U
موقتی
temporary
U
انی
temporary
U
زود گذر سپنج
temporary
U
سپنجی
temporary
U
زودگذر
temporary marriage
U
متعه
temporary marriage
U
ازدواج موقت
temporary income
U
درامد موقتی
temporary gauge
U
اشل موقتی
temporary gauge
U
اشل موقت
temporary error
U
خطای موقتی
temporary duty
U
ماموریت موقت
temporary duty
U
شغل موقت
temporary wife
U
منقطعه
temporary marriage
U
نکاح منقطع
temporary road
U
راه موقت
temporary wife
U
زوجه موقت
temporary structures
U
ساختمانهای موقتی
temporary structures
U
ساختمانهای موقت
temporary storage
U
انباره موقتی
temporary storage
U
حافظه موقت
temporary storage
U
می نیست
temporary storage
U
فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
temporary storage
U
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage
U
انباره موقت
temporary hardness
U
سختی موقت
temporary teeth
U
دندانهای شیری
temporary data set
U
مجموعه داده موقتی
temporary safe conduct
U
امان
he works better
U
او بهتر کار میکند
works
U
کارخانه
in the works
<idiom>
U
درتدارک
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
ex works
U
یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
if it works
U
اگر این کار با موفقیت انجام شود
if it works
U
اگر بشه
public works
U
تاسیسات عام المنفعه
public works
U
امورعام المنفعه
public works
U
فواید عامه
shoot the works
<idiom>
U
از هیچ تلاشی مضایقه نکردن
public works
U
کارهای ساختمانی همگانی
apple works
U
اپل ورکس
works of art
U
اثرهنری
sewage works
{sg}
U
تصفیه خانه فاضلاب
He works as engineer.
U
او
[مرد]
به عنوان مهندس کار می کند.
He always works best under pressure .
U
اگر تحت فشار قرار گیرد ؟خوب کارمی کند
Construction works .
U
عملیات ساختمانی
sewage works
U
استفادهازفاضلاببهعنوانکود
works superintendent
U
مدیر کارخانه
works inspector
U
بازرس کارگاه
works inspector
U
بازرس کارخانه
brick works
U
اجر پزی
brick works
U
اجر سازی
gas works
U
کارخانه گاز
gas works
U
کارخانه تولید گاز
poetical works
U
دیوان شعر
incidental works
U
کارهای اتفاقی
plaster works
U
گچبری
plaster works
U
گچکاری
lead works
U
کارخانه سرب گدازی
miscellaneous works
U
کارهای مختلف
preliminary works
U
کارهای مقدماتی
lime works
U
اهکپزی
poetical works
U
اثار شعری
poetical works
U
اثارمنظوم
microsoft works
U
مایکروسافت ورکس
civil works
U
امور ساختمانی و تاسیسات امور شهرسازی و تاسیساتی
clerk of the works
U
سرکارساختمانی
clerk of the works
U
استادکار
works of art
U
کار هنری
dye works
U
کارخانه رنگ سازی
emergency works
U
کارهای اضطراری
engineering works
U
کارخانه ماشین سازی
salt works
U
کارخانه نمک سازی
iron and steel works
U
ذوی اهن و فولاد
The works include 4 volumes.
U
این کتاب چهار جلد است.
balance earth works
U
یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
mintster of public works
U
وزیر فوائدعامه
He works in the production section .
U
درقسمت تولید کار می کند
civil engineering works
U
بناهای مهندسی ساختمانهای مهندسی ساز
road works ahead
U
جادهدردستاحداثاست
mintster of public works
U
وزیرکارهای عمومی
gas works tar
U
قطران کارخانه گاز
A series of city improvement works.
U
یکرشته کارهای عمرانی شهری
He works day and night (round the clock).
U
روز وشب کارمی کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com