English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
targets U نشانگاه
targets U هدف
targets U نشان
targets U هدف گیری کردن
targets U تیر نشانه
targets U هدف مشخص
targets U اماج
targets U سپر
targets U نقطه برداشت یا قرائت
targets U تخته هدف
targets U سیبل
targets U گل
targets U هدف فرود هدف شمشیرباز
targets U سینه حریف
targets U حد و مرز
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
targets U برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
targets U حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
targets U دیسکی که روی آن فایل کپی میشود
targets U کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
targets U مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود
targets U هدفی که می خواهید به آن برسید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
program of targets U برنامه هدفها
program of targets U برنامه اماجها
schedule of targets U برنامه اماجها
schedule of targets U برنامه هدفها
surface targets U هدفهای سطحی
surface targets U هدفهای روی سطح اب
priority targets U هدفهای دارای تقدم
plan targets U اهداف برنامه
monetary targets U اهداف پولی
list of targets U لیست هدفها
list of targets U لیست اماجها
group of targets U گروه هدفها
group of targets U گروه اماجها
deep targets U هدفهای باعمق زیاد هدفهای دوردست
deep targets U هدفهای عمیق
The planes pin- pointed the enemy targets . U هواپیما ها گشتند تا هدفهای دشمن را دقیق پیدا کردند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com