Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
suspend
U
اویزان شدن یا کردن اندروابودن
suspend
U
معلق کردن موقتا بیکار کردن
suspend
U
معوق گذاردن
suspend
U
اویزان کردن
suspend
U
معلق کردن تعلیق دادن
suspend
U
به عقب انداختن اجرای حکم
suspend
U
تعلیق درجه یاتعلیق مزایای نظامی
suspend
U
به تعویق انداختن
suspend
U
معلق کردن
suspend
U
موقتا" تعطیل کردن
suspend
U
معلق
suspend
U
موقوف الاجرا کردن معلق
suspend
U
مسکوت گذاشتن
suspend
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspend
U
معوق داشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to suspend
U
معلق نگه داشتن
[در محیطی]
[فیزیک]
[شیمی]
suspend from service
U
معلق کردن از کار
to suspend payment
U
پرداخت راموقوف کردن متوقف شدن
to suspend somebody's sentence on probation
U
مجازات کسی را با شرط دوره آزمایشی به تعویق انداختن
[قانون]
to suspend
[stay]
a ruling
[proceedings]
[the execution]
U
تعلیق کردن حکمی
[دعوایی ]
[ اجرای حکمی]
[قانون]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com